شعرهای ادبی  / کلمات جدولی

شعرهای ادبی / کلمات جدولی

ادبیات ، شعر ، سرگرمی و راهنمای حل جدول
شعرهای ادبی  / کلمات جدولی

شعرهای ادبی / کلمات جدولی

ادبیات ، شعر ، سرگرمی و راهنمای حل جدول

قاسم صرافان / می‌گریزی از من و دائم عاشقت را می‌دهی بازی

می‌گریزی از من و دائم عاشقت را می‌دهی بازی

می‌شوی آهـوی تهرانـی، می‌شوم صیاد شیرازی


فتـح دنیا کار آن چشم است، خون دل‌ها کار آن ابرو

هر لبت یک ارتش سرخ است گیسوانت لشگر نازی


بس که خواندی «لیلی و مجنون» جَوّ ابیاتم «نظامی» شد

مـی‌خــورَد  یک  راست  بر  قلبــم  از  نگاهت  تیـــر طنازی

  ادامه مطلب ...

معینی کرمانشاهی : رقصِ مست

رقصِ مست

چو یکتا پیرهن خوابیدگانِ کویِ خاموشان
ز دنیا بی‌خبر افتاده‌ام در جمعِ مدهوشان

به خود پیچیده‌ام در گوشه‌ای چون شاخه‌یِ تاکی
سکوتِ من کنون خوش‌تر بوَد، یا بانگِ می‌نوشان

به بزمِ عیشِ خود، اِی دوستان دیگر مَخوانیدم
به هرجا خیمه‌ی غم می‌زنم، چون خانه بردوشان

چو گیسوی پریشان هم، ندارم چشم اُمیدی
که یِکدم سر نهم بر دوشِ این سیمین بناگوشان

تو اِی مستِ زر و زیور، در این محفل چه می‌رقصی؟
به جسمت جامه می‌گرید، به‌سانِ عاریت پوشان

ز جامی می به ساقی گفتم اسرارِ دل خونین
سپردم اختیار خویش را در دستِ سِرپوشان

کنار خودنمایان یکدم آسایش نمی‌بینم
بَرَم حسرت به عزلتگاهِ از خاطر فراموشان

زغوغای نیاز و نازِ خودخواهان دلم خون شد
خوشا آرامش خلوت‌سرایِ پنبه در گوشان

نه من تنها ذلیلِ دستِ بختِ خویشتن بودم
فراوانند در گیتی از این طومارمَخدوشان

اشعار افشین یداللهی : همه دنیا بخواد و تو بگی نه

از اشعار افشین یداللهی :

همه دنیا بخواد و تو بگی نه ، نخواد و تو بگی آره ، تمومه 

همین که اول و آخر تو هستی ، به محتاج تو ، محتاجی حرومه

 

تو همیشه هستی اما ، این منم که از تو دورم

من که بی خورشید چشمات ، مثل ماه ِ سوت و کورم

 

نمیخوام وقتی تو هستی ، آدم ِ آدمکا شم

چرا عادتم تو باشی ، میخوام عاشق تو باشم

 

تازه فهمیدم به جز تو ، حرف ِ هیچ کی خوندنی نیست

آدما میان و میرن ، هیچ کی جزتو موندنی نیست

 

منو از خودم رها کن ، تا دوباره جون بگیرم

خسته ام از این عقل خسته ، من میخوام جنون بگیرم

 

همه دنیا بخواد و تو بگی نه ، نخواد و تو بگی آره ، تمومه

همین که اول و آخر تو هستی ، به محتاج تو ، محتاجی حرومه

محمد علی رستمی (وصال) / در سرای زندگانی جنگ قدرت تا به کی

در سرای زندگانی جنگ قدرت تا به کی

این همه تعجیل کردن بهر ذلت تا به کی

 

با محبت دشمنی نابود و خنثی می شود

زندگانی بهر صلح است جنگ و نفرت تا به کی

 

ما که از اول همه اولاد آدم بوده ایم

بعد با شمشیر و ترکش مرگ عزت تا به کی

 

جنگ از آغاز خلقت یکه تازی کرده است

این همه فکر جدایی رو به سرعت تا به کی

 

می توان در اوج قدرت یک کمی آرام شد

تا به خود آییی که دیگر هتک حرمت تا به کی

 

زشت باشد هر که را در دل عداوت پرورد

مهربانی خوشتر است آزار و محنت تا به کی

 

عشق را فریاد کن تا گوش هستی بشنود

زندگی معنا پذیرد روز حسرت تا به کی

 

آسمانی می شوی با مهربانی خو کنی

بیش از نامهربان در جنگ سبقت تا به کی

 

ای وصال این شعر هم این گونه می گردد تمام

رشته ها را پنبه کردن فوت فرصت تا به کی

 

وصال میانه ای

محمد علی رستمی (وصال) / برون نمی رود از دل خیال خام وصالت

برون نمی رود از دل خیال خام وصالت

اگر چه رفته وصالت ولی خوشم به خیالت

 

شبیه معجزه هستی پر از سوال و معما

هنوز مانده به ذهنم جواب خیل سوالت

 

به پشت شهر تو مانده نزاع ماهی و دریا

درون شهر تو یک کس نمی رسد به کمالت

 

شبی که با تو نشستم شروع زندگی ام شد

شروع تازه ی شعرم ، سرودن از خط و خالت

 

ببین که منتظرم باز دوباره مست تو باشم

عزیز بتکده باشی نگاه من به جمالت

 

اگر چه چیده ای از باغ ما فراوان سیب

بگو ز باغ تو چینم منم ز سیب حلالت

 

وصال شهر تو گشتم گواه کثرت باران

دوباره ره یسپارم به سایه های خیالت

از : محمد علی رستمی (وصال)

فاضل نظری : بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست

فاضل نظری :

بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن، عادت کم حوصله هاست


همچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست


آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پرزدن چلچله هاست


بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست


باز می پرسمت از مساله ی دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه ی مساله هاست

محمدرضا شفیعی کدکنی / شعر عاشقانه

محمد رضا شفیعی کدکنی :

اگر عشق نمی بود...
علف های بهاری
در آن سرد سحرگاه
سر از خاک نمی زد...

اگر عشق نمی بود...
ز سنگ سیه آن چشمه‌ی جوشان
گریبان زمین را به جنون چاک نمی زد

اگر عشق نمی بود...
بر آن شاخه‌ی انجیر تک‌افتاده، چکاوک
چنین پرده‌ی عشاق ، طربناک نمی زد

اگر عشق نمی بود..
اگر عشق نمی بود..


شفیعی کدکنی