شعرهای ادبی  / کلمات جدولی

شعرهای ادبی / کلمات جدولی

ادبیات ، شعر ، سرگرمی و راهنمای حل جدول
شعرهای ادبی  / کلمات جدولی

شعرهای ادبی / کلمات جدولی

ادبیات ، شعر ، سرگرمی و راهنمای حل جدول

جملات عاشقانه برای اینستاگرام

جملات عاشقانه برای اینستاگرام

گذرگاه بهاری
کودک گل را می بوید
یا گل کودک را ؟
شاملو و پاشایی

فیروزه در شبنم
الماس در چشمه.
گنجشکی 
که از سفره ی کوچک آوازش
گل می چینی
و مدادی
که بی قرار انگشتانت،
در. لحظه ی تولد یک شعر .
هان، شاعر !
این همه آیا کافی نیست
تا پیوسته
مرگ را بفریبی؟

متن عکس برای اینستاگرام

شمعی در من می سوزد
سکوتی لرزان در حریر آتش
زمزمه ای پنهان در سایه های سکوت
شمعی مدام در من می سوزد؛
من اما 
پشت پنجره های بی ستاره ی یلدا 
به بازی خاکستر و باد می اندیشم 
که پایان همه سوختن هاست.

من لحظه لحظه بودنت را دوست دارم
هر جا که باشد دیدنت را دوست دارم

در خلوت کافه یا توی خیابان
یکمرتبه بوسیدنت را دوست دارم

عکس عاشقانه دو نفره برای اینستاگرام

عکس عاشقانه دو نفره برای اینستاگرام

سیده_فاطمه_حسینیان / ای بهار تو پرنده ات رها

سیده_فاطمه_حسینیان

ای بهار
تو پرنده ات رها
بنفشه ات به بار
می وزی پر از ترانه
می رسی پر از نگار
هرکجا رهگذار توست
شاخه های ارغوان شکوفه ریز ...
متن عکس عاشقانه

متن عکس عاشقانه

زندگی گوشه قلب تو 
بهشت است 
بگو ...
رهن مخروبه ترین 
گوشه ی قلبت چند است ..

عاشقانه
از ''تو'' می نویسم
و شخص دیگری
در ''من '' آفریده می شود.
تو، او را ''ما'' می نامی؛
او مرا '' تو''

می‌ آید، 
اگرچه دیر.
می‌ آید
رفتار رنگی اش
از پشت بال پرستو 
چه دیدنی ‌ست !

گرسنگی عارفانه از نظر مولانا

گرسنگی عارفانه از نظر مولانا فقط منحصر به کم خوردن طعام نیست،

بلکه به معنی پرهیز از هر گونه امور نفسانی است.

از نظر مولانا گرسنگی عارفانه باعث شکوفایی باطنی می‌شود :

 

این دهان بستی، دهانی باز شد
کو خورنده لقمه‌های راز شد

گر ز شیر دیو، تن را وا بُری
در ِفطامِ او، بسی نعمت خوری

روزی که لب آورد ببوسم رمضان شد...

یک عمر به سودای لبش سوختم و آه

روزی که لب آورد ببوسم رمضان شد...

فاضل نظری / به خیابان شلوغی که نباید رفتیم

با یقین آمده بودیم و مردد رفتیم
به خیابان شلوغی که نباید رفتیم


می شنیدیم صدای قدمش را اما
پیش از آن لحظه که در را بگشاید رفتیم


زندگی سرخی سیبی است که افتاده به خاک
به نظر خوب رسیدیم ولی بد رفتیم


آخرین منزل ما کوچه‌ی سرگردانی است
دربه‌در در پی گم کردن مقصد رفتیم


مرگ یک عمر به در کوفت که باید برویم
دیگر اصرار مکن باشد، باشد، رفتیم

فاضل نظری

شعری که تکان داد مرا "چشم" تو بود

دنیا همه شعر است به چشمم،اما

شعری که تکان داد مرا "چشم" تو بود

میلاد عرفان پور

 

╚═════════ ೋღ❤ شعر عاشقانه ی میلاد عرفان پور  ❤ღೋ ═════════╝

توّهم را نهادم بر کنار و عشق را دیدم

توّهم را نهادم بر کنار و عشق را دیدم
چه سان رندانه با من میکند نیرنگ و میخندد

کمال_پیری آذر"کمال"