گرسنگی عارفانه از نظر مولانا فقط منحصر به کم خوردن طعام نیست،
بلکه به معنی پرهیز از هر گونه امور نفسانی است.
از نظر مولانا گرسنگی عارفانه باعث شکوفایی باطنی میشود :
این دهان بستی، دهانی باز شد
کو خورنده لقمههای راز شد
گر ز شیر دیو، تن را وا بُری
در ِفطامِ او، بسی نعمت خوری
باز رسیدیم ز میخانه مست
باز رهیدیم ز بالا و پست
جمله مستان خوش و رقصان شدند
دست زنید ای صنمان دست دست
ماهی و دریا همه مستی کنند
چونک سر زلف تو افتاده شست.
...
"مولانا"