شعرهای ادبی  / کلمات جدولی

شعرهای ادبی / کلمات جدولی

ادبیات ، شعر ، سرگرمی و راهنمای حل جدول
شعرهای ادبی  / کلمات جدولی

شعرهای ادبی / کلمات جدولی

ادبیات ، شعر ، سرگرمی و راهنمای حل جدول

در دیاری که پُر از همهمه ی تنهایی است

رفته ام لیک دلم پیش تو جا مانده هنوز

من کجا مانده ام و دل به کجا مانده هنوز

 

بُعد این فاصله ها درد مرا می فهمد

خاطراتم همگی یاد ترا مانده هنوز

 

اگر از دست قَدر من برهانم دل خویش

پیش رویم خطر دام قضا مانده هنوز

 

در دیاری که پُر از همهمه ی تنهایی است

بعد تو کار دل من به خدا مانده هنوز

 

باد پیچید اثرت رفت زمان بی تو گذشت

راه هموار شد و پیچ به جا مانده هنوز

 

گفتنی ها همه اش مال شما بود که من

خوب قانع نشدم چون و چرا مانده هنوز

 

بر «وصال» تو مرا فرصت اگر یار شود

می توان گفت که سهمم ز دعا مانده هنوز

وصال میانه ای

قاسم صرافان : اولِ روضــه میـــــرسد از راه

قاسم صرافان :
اولِ روضــه میـــــرسد از راه
قدبلــند است و پرده ها کوتـــاه
 
آه از آنشـب که چشــمِ من افتاد
پشـتِ پرده به تکه ای از مـــاه
 
بچــه ی هیئـــتم منو حســــاس
به دو چشـمِ تو و به رنگِ سیاه
 
مویت از زیرِ روسری پیداست
دختــــــــره ... ، لااله الا الله!
 
به "ولا الضالین" دلم خوش بود
با دو نخ موی تو شدم گمــــراه
 
چشمهایم زبـان نمیفهمــــــــــند
دیـن ندارد کـه مردِ خاطرخواه
 
چــای دارم مــــی آورم آنـــور
خـــواهرانِِ عـزیز ! یــــــا الله
 
سینیِ چــــای داشـت میلـــرزید
میرسیدم کنـــارِ تــو ... ناگــــاه
 
پا شــــدی و شبیهِ مـــن پا شــد
از لــــبِ داغِ استکــان هــــم آه
 
وای وقتـــی کـه شــد زلیخایــم
بـــا یکی از بــرادران همـــراه
 
یــوسفی در خیــالِ خــود بودم
ناگهان سرنگون شدم در چـــاه
 
"زاغکی قالبِ پنیــــری دیــــد"
و چه راحـت گرفت ازو روباه
 
آی دنیـــــــــا! همیشه خُرمایَت
بر نخیل است و دستِ ما کوتاه

قاسم صرافان / گوشه ی ابرو که با چشمت تبانی میکند

گوشه ی ابرو که با چشمت تبانی میکند

این دل خاموش را آتشفشانی میکند

 

عاشقت نصف جهان هستند اما آخرش

لهجه ات آن نصفه را هم اصفهانی میکند

 

چای را بی پولکی خوردن صفا دارد، اگر

حبه قندی مثل تو، شیرین زبانی میکند

 

ماه من! شعرم زمینی بود، اما آخرش

عشق تو یک روز ما را آسمانی میکند

 

قاسم صرافان