آش:با
آیین های نمادی:مناسک
اثر بزرگ علوی:سالاری ها
از ادات تشبیه:سا
از گیاهان دارویی:شیرین بیان
از مواد مخدر:کراک
اشاره به دور:آن
اصلاح سیاسی:رفرم
اقبال:بخت
انبر:پنس
اهل روسیه:روس
بازی برد و باخت پول:قمار
باطل کردن:فسخ
باغ:بستان
باقی جان:نا
بچه زیبا و بانمک:منگول
بدی کردن:شرارت
برآمدگی پشت شتر:کوهان
بردن شطرنجی:مات کردن
برف و باد شدید:کولاک
برهنه:عریان
بصیر:بینا
بندر جنوبی:چابهار
به حساب آوردن:شمردن
به طور رسمی:رسما
بی موقع:ناگاه
پایتخت ترکیه:آنکارا
پایین تر از استادیار:آموزشیار
پوچ:توخالی
تصدیق آلمانی:یا
تیم فوتبال اسپانیایی:سویا
جایز:روا
چندین کافر:کفار
چه کسی:که
حایل میان دو چیز:حد
حق العمل کاری:کمیسیون
خرده سنگ های ریز:شن
حشکی مزاج:یبوست
داخل شدن:ورود
دارای هماهنگی:هارمونیک
دارو:دوا
دانه خوشبو:هل
دانه کش بی آزار:مور
دریای عرب:یم
دستور کار مجلس:برنامه
دیسک فشرده:سیدی
دیوانگی:جنون
رشته کوه آسیای مرکزی:پامیر
زیبا و قشنگ:شیک
ساکت:خاموش
سجده کننده:ساجد
سر:کله
سر بریدن حیوانات:ذبح
سرا:خان
سرکش:نافرمان
سلطنتی:کیانی
سنگسار کردن:رجم
سوار شدن:رکوب
شاد و مسرور:کیفور
شاهنشاهی:امپریال
شهر فارس:مرودشت
شهریه:آموزانه
شوق:شور
عامل تکثیر نهان زایان:هاگ
فریب:نیرنگ
فعال:اکتیو
فهمیدن:ادراک
فوتبالیست برزیلی:نیمار
فیلم برناردو برتولوچی:منوتو
فیلمی با بازی ایرج قادری:لنگرگاه
فیلمی با بازی فاطمه گودرزی:حریف دل
گاوآهن:خیش
گمراه:بی راه
گیرنده تصاویر ماهواره ای:رسیور
لنگه بار:تا
مجموع آثار جوی:آب و هوا
محصولات شیری:لبنیات
محل توقف حجاج:عرفات
مخفی و پوشیده:سری
مقتصد:صرفه جو
مقیاسی برای مایعات:گالن
ملون:رنگارنگ
من را:مرا
ناپخته:خام
ناشنوا:کر
نفس نفس زدن:هناسه
نقل کردن مطلب:روایت
هنگام و زمان:اوان
هوشمندی:ذکا
ویران:منهدم
کارفرما:صاحب کار
کتف و شانه:خا
کشور آفریقایی:سودان
کودک پدر مرده:یتیم
یار برهمن:رای
یال اسب:پش
آب روستا:او
آبگیر:ژی
آدمی:انسان
اثر رضا امیر خانی:ارمیا
اثر فهیمه رحیمی:حرم دل
از آوازهای ایرانی:افشاری
از سلاح های سرد:خنجر
از سوره ها:تکویر
از علائم نگارشی:گیومه ادامه مطلب ...
آسیب:اک
آغاز شب:شام
اثر اسماعیل فصیح:شراب خام
اثر خواجه عبدالله تنصاری:رسایل
از اجزای خنک کننده خودرو:رادیاتور
از القاب اروپایی:بارون
از ایالات امریکا:مریلند
از حروف الفبا:میم
از درختان:افرا
از دستبرد دشمن حفظ کردن:دفاع
از سوره ها:منافقون
استعفا کننده:مستعفی
بازیگر"شوکران":رزیتا غفاری
بالا بودن دمای بدن:تی
باهوش:زیرک
براق کننده پارچه:آهار
برزن:کوی
بسیار ملامت کننده:لوامه
بلند شده:افراشته
بلند و رفیع:عالی
بوی خوش:شمیم
بی جان کردن:کشتن
بی هوشی:غش
بیابان امریکا:نوادا
پیدا شده:یافته
تاج:افسر
ترسیده:مرعوب
تیم فوتبال فرانسوی:رنس
جشن باستانی:نوروز
جشن و مهمانی:سور
جعبه مخصوص شعبده بازان:شامورتی
چراغ بالای منار:فانوس
چهره:رو
حرف همراهی:با
خشمگین:زیان
خواب:نوم
خواهش:التماس
دارای طرح کلی:شماتیک
دانش مطالعه زمین:ژئوفیزیک
درنوردیدن:طی
دست مالیدن:مس
دفعه و بار:کرت
دگرگون شدن اوضاع:ورق برگشتن
دلاور:یل
دو دل شدن:ریب
دو گواهی:شهادتین
دوستان:یاران
دیروز:دی
راز:سر
رایگان:زب
رودی در مغولستان و روسیه:ینیسیی
ریزگان:جزئیات
زمان آینده:مستقبل
سازمان اطلاعات اسرائیل:موساد
سره:ناب
سود:فایده
شبیه:هم شکل
شمشیر:سیف
شهر آذربایجان شرقی:هوراند
شهر خراسان رضوی:تایباد
شهر زنجان:قیدار
شکستن:کسر
صدمه:اک
طرف:ور
طریق:راه
طلایی:زری
عضو خاراندن:ناخن
علامت و نشانه:مارک
عنوان پادشاهان گذشته روسیه:تزار
فرومایه:دون
فلز چهره:روی
فوتبالیست آلمانی:کروس
فیلمی از جان شلزینجر:بازی شاهین
فیلمی با بازی حسین پناهی:مرد ناتمام
گذراندن:به سر بردن
گردش کودکانه:ددر
متشکر:ممنون
مجموعه:ست
مهربان و نصیحت گو:مشفق
مو خشک کن:سشوار
ناظر تقسیم آب:میرآب
نوشتن:نگارش
نوعی ماشین مولد نیرو:توربین
وسیله هشدار خودرو:بوق
ویتامین جدولی:کا
ویران کردن:هدم
کارآزموده:کاردان
کارگاه جولاهی:هف
کمک کننده:یاور
یار و همدم:دوست
آتش قرانی:نار
آسیب:اک
اثر الکساندر پوشکین:دام سیاه
اثر برتولت برشت:ادم آدم است
اثر چربی:لکه
اثر خواجوی کرمانی:گوهرنامه
اثر ژان پل سارتر:زنان تروا
اشاره به دور :آن
اصل نیست:قلابی
اندیشه کردن:تدبر
ایمنی:امان
باطل شدن:هدر
بر هر درد بی درمان دواست:خنده
برای:واسه
برهنه:رت
بستن و دوختن:رتق
به دنیا آوردن:زا
به سبب:برای
بی پدر:یتیم
پایتخت زامیبیا:لوساکا
پایتخت هند:دهلی نو
پوشیده شده:مستتر
جامعه ها:جوامع
جای کم عمق آب:گدار
جمع شده در یک نظام:متمرکز
جنگی:رزمی
چالاکی:چستی
چهره:رو
حرف ندا:ای
حرف ندا:یا
حرف نفی:نه
خانه:کاشانه
خوابیده:نایم
خوی و سرشت:منش
داد و ستد:سودا
دارای طرح کلی:شماتیک
دارای مدرک کارشناسی:لیسانسیه
دودمان:تیره
راننده هواپیما:خلبان
سال گذشته:پارسال
سالک:رهرو
سرجوخه نیروی دریایی:سرناوی
سرنگون:وارونه
سزاوار و شایسته:شایان
شاید و اگر:احیانا
شرح و توضیح:بیان
شهر مرکزی:مامونیه
شهری در آلمان:هامبورگ
شکار:صید
شکافنده:باقر
ضمیر غایب:او
طاقت:یارایی
ظاهری:صوری
عدد خیطی:سه
غذای ظهر:ناهار
غنیمت جنگی:فی
فرمان توقف:ایست
فوتبالیست آرژانتینی:هیگواین
فوتبالیست اسپانیایی:موراتا
فوتبالیست انگلیسی:رونی
فیلمی با بازی فرامرز قریبیان:ریشه در خون
فیلمی با بازی لیلا حاتمی:سیمای زنی در دوردست
گلو:نای
گوارا:هنی
گوشه:کنایه
گیتی:جهان
لفظ انتها یا ابتدای کلمه:وند
مادر عرب:ام
مال:دارایی
متصل کننده دو قسمت جمله:که
متن ها:متون
مقوله ادبی و هنری:ژانر
ملخ دریایی:قمرون
منع شرعی:حرام
نابینا:کور
ناشایست:ناروا
ناشناخته:نا مانوس
نصیب و قسمت:آبخورش
نهفته:پنهانی
نوعی ساعت قدیمی:شنی
همراه فراوان:فت
همه را شامل می شود:عموم
وحشی:دد
وسیله نقلیه اسکیمو:سورتمه
وسیله ورزش بدنسازی:دمبل
کارفرما:مباشر
کوفتن:زدن
یگانه:اوحد
آرام:ملایم
آسمان غرنبه:رعد
آش:با
آگاهی یافتن:پی بردن
اتومبیل سبک:سواری
از استان ها:یزد
از پیامبران:شعیب
از مباحث ریاضی:جبر
انیس:همدم
با تفصیل:مشروحا
باب:در
بانگ:اوا
بدی:شر
بدیمن:منحوس
بزرگ:گت
بزرگ منشی:نب
بلبل:هزاران
بند پای زندانیان:لگ
به طور قطع:البته
پایان:نهایت
پایتخت پرو:لیما
پایتخت ویتنام:هانوی
پرآوازه:مشهور
پس غذا:دسر
پیچ و تاب:کش و قوس
تدوین شده:مدون
ترسنده:بیم ناک
تلخ عرب:مر
توانایی:یارا
تیم فوتبال ایتالیایی:آتالانتا
جراحت:ریش
چاپلوسی:چرب زبانی
چاق:فربه
چهره شطرنجی:رخ
چکیدن آب:تراویدن
حرف نوروزی:سین
خداوند:اله
دارای شایستگی:ذی صلاحیت
دامنه کوه:کمرکش
درختی شبیه صنوبر:تبریزی
درخشان:تابناک
درد چشم:رمد
درمان کردن:مداوا
دریاسالار:ادمیرال
ذکر و دعا:ورد
رقصی در آمریکای جنوبی:رومبا
رویت کننده:راوی
روکش سفال:لعاب
زیارت کعبه:حج
سزاوارتر:اولی
سنبل کوه:فو
شرم و حیا:آزرم
شهر فارس:خرم بید
شهری در ایتالیا:کالیاری
عدد انگشت:شصت
عرق گل محمدی:گلاب
عید ویتنامی ها:تت
فرماندهان:امرا
فوتبالیست ایتالیایی:آندره آرانوکیا
فیلمی از داریوش مهرجویی:لیلا
فیلمی از سام مندس:جاده انقلابی
فیلمی با بازی جمشید مشایخی:شاخه های بید
قفسه دردار:کابینت
گردش و استراحت:هواخوری
گرفتنی است نه دادنی:حق
گرو گذارنده:راهن
گنجینه ها:مخازن
مجموعه اشیا صحنه نمایش:دکور
محرم نیست:نامحرم
محکم کردن:شد
مد شدن:باب شدن
مدرسه عالی:کالج
مظهر لاغری:نی
مناسب مجالس:مجلسی
منسوب به لر:لری
نابود شونده:فانی
ناله و زاری:شیون
نامبارک:شوم
نخست:اولا
نشان:اثر
نظر:رای
نویسنده"عارف نامه":ایرج میرزا
هم سنگ:موازی
همراه زنان دربار:ندیمه
واحدی برای وزن:مثقال
واحدی در سطح:پنچرگیری
کلا:تماما
یاد دادن:تعلیم
آبخوست:جزیره
آرامش:آسودگی
آگاهی مربوط به صنعت:فن
آواز خواندن:ترنم
ابهامات:شبهات
اثر آلفونس دوده:ارنوین
اثر الکساندر پوشکین:کولی ها
اختلاف انرژی پتانسیل:ولتاژ
ادراک:حس
از آلات موسیقی:قانون
از اوراق بهادار:چک
از بیماری های واگیردار:زکام
از حواص پنجگانه:لامسه
از سازهای ضربی:دف
افسوس:وای
اول چیزی:بدایت
باریکی:نازکی
بازرگانان:تجار
بر پشت تراکتور می بندند:تریلی
به طور یقین:همانا
بهشت جاوید:عدن
بی بند و بار:هرهری
بیخ درخت:بنه
پادشاهان:کیان
پایتخت استونی:تالین
پدر مرده:یتیم
پرنده زیبا:قو
پرنده ای شکاری:شاهین
پسوند آلودگی:اگین
پشت سر:ماورا
پوشاننده:ساتر
ترساندن و گریزاندن:رم دادن
تصدیق روسی:دا
تیره و تاریک:ظلمانی
جابجایی هوا:باد
جدول ها:جداول
حرف ندا:آهای
جمع عریضه:عرایض
حرف نداری:بی
خطاب بی ادبانه:هی
خنده دار:فکاهی
خیمه:چادر
دختران:بنات
در دل افکندن:الهام
درختی با چوب سخت:آبنوس
دومی:ثانوی
دیه:خونبها
راه و معبر:گذر
رایگان:مفتکی
روزانه:یومیه
ریاضت کش:مرتاض
زبان مردم گیلان:گیلکی
زیرکان:اذکیا
زینت دادن:تزیین
سازگار:ملایم
سایه:نش
سمبلیک:نمادین
شاهزاده:شازده
شهر اصفهان:سمیرم
شهر کرمان:منوجان
صفحه ذخیره اطلاعات:دیسکت
طبیعی:نرمال
طرز حرکت:رفتار
عالم غیب:لاهوت
عدد فوتبالی:اا
عنوان روزنامه:تیتر
عنوانی در ارتش:تیمسار
فن:تکنیک
فیلمی با بازی مریلا زارعی: همنفس
قوم مغول:تاتار
گشوده:وا
گیاهان:نباتات
لاغر:هزیل
لمس کردن:سودن
مانند و شبیه:مثال
مدح کردن:ستودن
مریض در بیمارستان:بستری
مسافتی که تیر بتواند طی کند:تیررس
مسطح:هموار
معبر رودخانه:پل
منزلگاه:مرحله
میوه مربایی:به
ناپسند:بد
ناپیدا:پنهان
ناگهان خودمانی:یهویی
نقش و انگاره:ایماز
ورزش جسم و ذهن:یوگا
وسیع:جادار
کشاورز:دهقان
کلمه شگفتی:وه
یوزپلنگ آمریکایی:جگوار
آروغ:رغ
آسایش خواستن:استراحت
آسیب:اک
آش:با
ابزار ماهیگیری:قلاب
اجاره بها:مال الاجاره
اجرای زنده نمایشنامه:تئاتر
ادیتور:ویراستار
از ابزار موسیقی:آکاردئون
از رودهای مرزی:هریرود
از عناصر فلزی:پتاسیم
از فراورده های نفتی:قیر
از مواد مخدر:تریاک
اظطراب و بی تابی:تاس
اندوهگین:غمناک
باستانی:عتیق
با طراوت:شاداب
بالا:زبر
برخی اوقات:گاه
بزرگتر:ارشد
بسته دوازده تایی:دوجین
بسیار فتنه جو:فتان
بغل:بر
به دنیا آوردن:زا
بی عیب شدن:سلامت
پرنده سعادت:هما
پشت سر:پس
پیامبر:نبی
پیشه:کار
تازه:نو
جوانمرد:راد
چهره:سیما
چهره:وجنه
چوب خوشبو:ند
حکمرانی:امیری
خشکی میان دریا:آداک
خوی:منش
درنگ کننده:متانی
دژخیم:جلاد
ده هزار متر مربع:هکتار
دوست داشتنی کودکانه:مامانی
راز و نیاز کردن:مناجات
رهبر:هادی
زیباروی بهشتی:حوری
سرسری کاری انجام دادن:اهمال
سرنیزه:سنان
سرهنگ:کلنل
سمت راست:یمین
شاخه ای از علم فیزیک:اپتیک
شامل شدن:عم
شرم اور:ننگین
شهر امریکا:فیلادلفیا
شهر آمریکا:لس آنجلس
شهر جشنواره فرانسه:کن
شهر خراسان جنوبی:قائنات
شهر سمنان:آرادان
شهر همدان:رزن
شهر کرمان:نرماشیر
شهرداری:بلدیه
شکست و پراکندن دشمن:هزم
ضمیر غایب:او
ظرف غذاپزی:دیگ
ظرفی در حمام:وان
عدد ماه:سی
عنصر گازی شکل:نیون
فرزند زاده:نوه
فریب:نیرنگ
فقیر:آسمان جل
فوتببالیست پرتغالی:نانی
فیلمی با بازی اکبر عبدی:دارا و ندار
فیلمی با بازی فاطمه معتمد آریا:ریحانه
فیلمی با بازی گلشیفته فراهانی:نیو همانگ
قد:قامت
قدیمی و کهنه:باستانی
قسمت خارجی ساختمان:نما
لباس سنتی ژاپنی:گیمونو
ماده ای لزج در تولید مواد غذایی:ژلاتین
محل پر خطر:نا امن
مدفن:گور
نام ترکی:اد
نشانه مفعولی:را
نمونه تصویب شده:استاندارد
نوعی بیماری قارچی:سفیدک
نیرومند:توانا
هامون:دشت
ورزش آبی:شنا
کوچ کردن:مهاجرت
یکدنده:لج
یکه بودن:تنهایی