آب دهان:خدو
آبخوست:جزیره
آره و بلی:آهان
آش:با
ابزار احتیاطی:یدک
ابزار داوری:سوت
اثر آندره ژید:ضد اخلاق
از بت های جاهلیت:هبل
از پیامبران:الیاس
از جنس چرم:چرمین
از حروف الفبا:عین
از روی قصد:عامدا
اسباب زندگی:سامان
امور نیک:خیریه
اندیشه کردن:تدبر
بالیدگی:نمو
بدگویی:ذم
بهبود یافتن:حال آمدن
بهره:سهم
بیماری زردی:یرقان
پاک تر:اقدس
پرسش از مکان:کجا
پریشان:گیج
پست:دنی
پنکه:فن
پوست کن:سلاخ
پیمودن:طی
تمام:همه
تو در تو:لابلا
توانایی انجام کاری:جربزه
ثرتمند تاریخی:قارون
جامه اخر:کفن
جانشین او:وی
جانشین پادشاه:ولیعهد
جدا از هم:سوا
جنس غیر اصل»قلابی
حرف انتخاب:یا
حرف نوروزی:سین
خارج شدگان از بیعت با علی ع:خوارج
خون گرفتن از رگ:رگ زدن
دارای اهمیت:مهم
دارای سبیل پرپشت:سبیلو
دردسر:هچل
دردسر و گرفتاری:هچل
دروغ:کذب
دریغا:هیهات
دستگاه نساجی:هف
دلیل های آشکار:بینات
دنیا:کیهان
راندن مزاحم:دک
رایگان:مفت
روح انسانی:جان
روش و سیرت:سنت
رویان:جنین
ریشه:بن
ریشه ریاضی:جذر
زمان:عهد
زن بهشتی:حوری
سایه:ظل
سرخی افق:شفق
سرگشتگی:تحیر
شراب خانه:میکده
شرافت:عز
شرمسار:خجل
شهر همدان:بهار
شهر کرمان:کهنوج
شهر کرمانشاه:هرسین
شهری در امریکا:دالاس
شهری در هند:بمیئی
شکم بند طبی:گن
شکننده:ترد
صد متر مربع:آر
عدو:دشمن
عنوان پادشاهان پیشدادی:کی
عنوانی برای مردان:آقا
فرستاده خدا:پیامبر
فرمانروایی مالکین بزرگ:ملوک الطوایفی
فوتبالیست اسپانیایی:آلبا
فوتبالیست پرتغالی:ادر
فیلتر:صافی
قامت:قد
قدیمی:کهن
گام:قدم
گریبان:یقه
گودال:لان
گوشه:زاویه
لطیفه:جوک
مانند:چون
ماه هفتم قمری:رجب
مخفف از این:زین
مقدار فضای اشغالی جشم:حجم
مکان:جا
نخوردن غذا:امساک
نفس کشیدن:تنفس
نوعی نمایش نامه:درام
نومیدی:یاس
همنشین برهمن:رای
همه را فراگیرنده:عام
واسطه احضار ارواح:مدیوم
واگذار شده:موکول
ورقه ورقه شدن:تورق
وزن معادل ده گرم:دکا گرم
ویتامین جدولی:کا
ویران کردن:هدم
کارگران:عوامل
کج:اریب
کشور آسیایی:هند
کشیش:قس
کلمه افسوس:اوه
کلمه تصدیق:بله
کلمه شگفتی:وه
آروغ:رغ
آسیب:افت
آشکارا:فاش
آلت فلزی سرکج:کجک
ابزار قصاب:ساطور
اثر آندره ژید:ایزابل
اثر چارلز دیکنز:آقای پیکویک
اختیار داشتن:خیار
از پیامبران:لوط
از تقسیمات ارتشی:یگان
از عناصر فلزی:پتاسیم
از فرشتگان مقرب:جبرییل
از مراکز استان ها:تبریز
از نام های مردان:هاشم
اشک ریختن:گریه
امانت دار:امین
اهالی و جمعیت:نفوس
باجه:گیشه
باز:اوپن
بازگشتن:ارتجاع
بافنده:نساج
بخت و اقبال:طالع
بددل:غر
برتری ایفتن:اعتلا
بزرگ:گت
بزرگ منشی:نب
بسیار :خیلی
بسیار سریع:رعد آسا
بیکاره:ولگرد
پایه:اس
پشته بلند:تل
پشیمان:نادم
پگاه:بام
پنبه پاک نکرده:وش
پهلوان:یل
پوشش:شتار
تاب و توان:نا
تصدیق آلمانی:یا
تندرستی یافتن:شفا
جای عبور:ممر
جایی که سایه باشد:نش
جذابیت:گیرایی
چرک:ریم
چشمه بزرگ:ینبوع
چنین:اینطور
چیز:شی
حمالی:باربری
خالکوبی:تاتو
خشکی:بر
خواب کودکانه:لالا
خوابیده:نایم
خوشبخت:کامیاب
خویشاوند:فامیل
در رگ ها جاریست:خون
درجه ای در ارتش:ستوان
دست یا پایش ناقص است:شل
روز رستاخیز:یوم القرار
روز نیست:شب
زمین وسیع و شوره زار:کویر
زیان:ضرر
سخن زیر لب:ژک
سیال تنفسی:هوا
سیماب:جیوه
شراب انگوری:می
شراب خوار:می گسار
شهر آذربایجان شرقی:هشترود
شهر فارس:نیریز
شهر کرمان:سیرجان
شهری در ایتالیا:باری
صحرا:بادیه
طرف:ور
ظرف پختن غذا:دیگ
عدد اول:یک
عفو کننده:عافی
عقب:ورا
عود:بربط
غزال:آهو
فانی:میرا
فرضیه:تز
فرقه ای از مسیحیت:ارتودوکس
فلز سرچشمه:مس
فیلمی از مسعود کیمیایی:متروپل
فوتبالیست مکزیکی:رافایل
فیلمی از تونی ریچاردسون:یقین کامل
فیلمی از وودی آلن:تقدیم به رم با عشق
گوشت بریان:کباب
لاجوردی:کبود
لم یزرع:بایر
مایوس:دمسرد
متخصص و کارشناس:خبره
مجرای خون در بدن:رگ
مرافعه ها:دعاوی
مسافر:رهگیر
میل به غذا:اشتها
نانی از آرد و شیر و روغن:شیرمال
نرخ بازاری:فی
نیا:جد
وی:او
کلمه پرسش:آیا
کمک کننده:یاری گر
کیف مسافرتی:ساک
آزاده:حر
ابزار چیدن ناخن:ناخن گیر
اثر م . مودب پور:یلدا
از ایالات امریکا:دل آویز
از پیامبران:موسی
از جایی به جای دیگر رساندن:اوردن
از سم داران:خوک
از مراکز استان ها:اهواز
اسب ترکی:آت
اسباب خانه:مان
استاد نوازندگان خسرو پرویز:باربد
افسرده:دیپرس
الفبای موسیقی:نت
بر دو بخش پذیر است:زوج
به طور قطع:البته
به کار رفتن:صرف شدن
بها:نرخ
بیم دادن:تهدید
بیماری زردی:یرقان
پرستش گاه ها:معابد
پسوند پیدا کننده:یاب
پیرو دین مانی:مانوی
تازه به دنیا آمده:نوزاد
تحریم اجتماعی چیزی:تابو
تشابه و قیاس:تناظر
تعداد افراد خانواده:خانوار
جانور نرم تن شبیه جلزون:راب
جاهای عبور:معابر
جایزه هنرنمایی:ناز شست
چند مورد:موارد
چیز:شی
چیزهای واضح:بدیهیات
حرف همراهی:مع
حیوان گران پوست:خز
خانه ییلاقی:ویلا
خریدن:شرا
خواب:نوم
خوش گذران:کامجو
خوشحالی:شعف
دارای هماهنگی:هارمونیک
دارنده:ذی
در بزرگ:دروازه
در بند کردن:اسارت
در زد و خورد نظیر ندارد:یکه بزن
دروازه بان آلمانی:مانویل نویر
دستگاه گرم کننده آب:آبگرمکن
دگرگونی:تبدیل
دماسنج:ترمومتر
ذره باردار:یون
رازها:رموز
رجولیت:مردی
رنجیدن:آزردن
رودخانه:نهر
ریز ریز:نم نم
زورمندی:یال و کوپال
ساکن کاخ:کاخ نشین
سختی و عذاب:وبال
سخن گفتن با صراحت:رک گویی
سر:رمز
سرزنش:لوم
سست و بی حال شدن:ضعف کردن
سنگینی:وزن
شاعر سده سوم و چهارم هجری:شهید بلخی
شبکه:نت
شعیر:جو
شهر فارس:نی ریز
شیشه آزمایشگاهی:آرلن
صحنه نمایش:سن
صدای شکستن:تراک
ضربه با نوک پنجه پا:تیپا
ظرف آبکشی:دلو
عدد دو رقمی:نوزده
غروب کردن:افول
فرو خوردن خشم:کظم
فوقانی:زبرین
فیلمی با بازی ایرج طهماسب:آن سوی مه
فیلمی با بازی نعمت الله گرجی:یک روز گرم
قطع حیات:مرگ
قنات:کاریز
گذراندن:امرار
گوشه نشینی:عزلت
لایه سوراخ کره زمین:ازن
لشکر:سپاه
مادر:مام
مایع بین قرنیه و زجاجیه:زلالیه
مایه روشنی:آب
مقسم آب:میرآب
نهاد تعیین کننده میزان مجازات:تعزیرات
نوعی حلوا:لو
نیلوفر:فل
هنگامی که:وقتی
وابسته به کارهای خیر:خیریه
وحشی:دد
کره:گوی
کشور آسیایی:ویتنام
کشور اروپایی:یونان
کم عرض:باریک
آب بند:سد
آرام و بی دغدغه:ریلکس
آزمایش لباس:پرو
آزمندی:طمع
آفت گندم:سن
آنچه نذر کنند:نذری
آینده:آتی
اثر ایوان تورگنیف:یاکوفپاسینکف
اثر جواد مجابی:دیوساران
ادب نیاموخته:بی ادب
از اسباب بازی ها:یویو
اقامت کردن:سکونت
اقرار کننده:معترف
الفبای موسیقی:نت
انباشته شدن:تراکم
با چای خورند:قند
بالن:وال
بخش ممتاز سالن:لژ
بدی:شر
بدین جهت:لذا
برگه حکم دادگاه:دادنامه
بروز:وقوع
بزرگ و عظیم:کلان
بلند مرتبه:والا
به دریاچه هامون می ریزد:هیرمند
به قتل رساندن:کشتن
بهشت زیر پای اوست:مادر
بی پرده:رک
بی نصیب:محروم
پایتخت یونان:آتن
پسوند شباهت:سا
پشت سر هم:متوالی
پیروز نشدن:شکست
تازه:نو
تند و برنده:حاد
تیم فوتبال اسپانیایی:سویا
جشن فرهنگی:جشنواره
جنس مذکر:نر
چشیدن:ذوق
چندین فن:فنون
چیز:شی
چین خوردگی های زمین:طاقدیس
حد فاصل میان بهشت و جهنم:برزخ
حرف دهن کجی:یی
خطاب بی ادبانه:هی
دارنده:ذی
دریاچه سوئد:ملار
دست دوم فروش:سمسار
دو طاس بازی نرد:کعبتین
ذکر کننده:ذاکر
راه ها:معابر
رویت کردن:دیدن
ریشخند زدن:طنز
زمان:مدت
سنگ معدنی گرانبها:یاقوت
سهم غذا مخصوص یک نفر:پرس
سوی و طرف:زی
شاخه:شعبه
شدنی:ممکن
شل شدن:وادادن
شهر اردبیل:نیر
شهر خراسان رضوی:چناران
شهری در ایتالیا:باری
شهری در ایتالیا:ورونا
صاحب:ذا
صد سال:قرن
صندوق مردگان:تابوت
ضد گرما:سرما
طراح و سازنده بنا:معمار
ظرف ذوب کردن طلا:بوته
ظرف شیشه ای ماهی:آکواریوم
ظرف مرکب:دوات
عمده فروش:بنکدار
عنوان امپراتوران روم قدیم:سزار
غذایی از سیب زمینی:کوکو
فیلمی از برناردو برتولوچی:من و تو
فیلمی با بازی محمدرضا گلزار:بالای شهر پایین شهر
گرفتن با پرداخت پول:خریدن
گوشه ای از موسیقی ایرانی:بیات
مادر خودمانی:مامان
مخزن سوخت خودرو:باک
مراسمی به یاد کسی:یادبود
مستقیم:یک راست
مسلسل سنگین:تیربار
ملامت:سرزنش
منسوب به پیامبر:نبوی
منشی:سکرتر
مهمان خانه بزرگ:گراند هتل
مورچه:نمل
موی مجعد:فر
ناگزیر:وادار
ندا دهنده:نادی
نشانه ها:علایم
نگهبان دژ:دژبان
نمونه کوچک شده چیزی:ماکت
نوعی انگور سیاه:غربیب
هنگام:اوان
کشنده بی صدا:سم
کلمه افسوس:اوه
کلمه شگفتی:وه
آبگیر:ژی
آرایش:زیب
آسیاب به .. :نوبت
اجازه دادن:اذن دادن
ارث بری:وراثت
از اندام های گیاهان:برگ
از بین بردن:محو
از پیامبران:زکریا
از حروف یونانی:یتا
از درندگان:یوز
اسباب خانه:مان
الک:غربال
انجیر عرب:تین
با اکسیژن ترکیب شده:اکسید
باران اندک:رش
بازی کردن:لهو
برنده:حاد
بند پای زندانیان:غل
به رغبت آوردن:ترغیب
به گمان انداختن:ایهام
به مراد نرسیده:ناکام
به من:مرا
به نفع او:له
بهره هوشی:آی کیو
بین:لا
=ایتخت ایتالیا:رم
پایتخت لسوتو:ماسرو
پدر:ابوی
پسوند شباهت:سا
پشت:سر
پشیمانی:ندم
پیش از موعد مقرر رسیده:زودرس
پیشه:کار
پیشینه:سابقه
تابه نان پزی:ساج
تیز:شارپ
جادو:سحر
جان ها:نفوس
جزئی از ساعت:عقربه
جوانمرد:راد
چاقوی خوش نویسی:قلم تراش
چیزهای بسیار ریز:ذرات
حبوبات:بنشن
حجم های فرعونی:اهرام
حرف ندا:ای
خانه:سرا
خراب:ویران
خطا:سهو
خودبینی:انانیت
خودروی حمل مایعات:تانکر
خوک دریایی:فک
دربندان:اسرا
درون حاشیه:متن
دست مالیدن:مس
رخت:لباس
روشنی:نور
زاغ:غراب
زبان باستانی ایتالیا:لاتین
زمان حاضر:حال
زنان قرآنی:نسا
زوبین:مک
سال ترکی:ییل
سپید موی شاهنامه:زال
سربلندی:عزت
سرخرگ:شریان
سنگ آسیاب:آس
شایستگی:لیاقت
شتر عرب:ابل
شمشیر:تیغ
شهر اصفهان:سمیرم
شهر خراسان شمالی:جاجرم
شهر مازندران:امل
شکافته:پاره
شگستگی خفیف:ترک
شیشه نسوز:پیرکس
صاحب:ذی
صد سال:قرن
صید:شکار
طلیعه:جوک
عالی:تاپ
عرصه:میدان
عقب و پشت:ورا
علامت و نشانه:آرم
عوض کردنی خودرو:دنده
غذای شب:شام
غزال:اهو
فضله حیوانات:پهن
فک:آرواره
فیلمی از وودی آلن:خاطرات اکلیلی
قسمت جلو آمده آرواره زیرین:چانه
گرانبها:ذی قیمت
گربه عرب:هر
گلو:نای
لباس ورزشی:گرم کن
محل پرتاب موشک:سکو
مروارید:در
مهیج و پرشور و حال:اتشین
میزان .. ملت است:رای
نادر:نایاب
نوعی سنگ قیمتی:زمرد
نوعی کفش ساق بلند:چکمه
نیتروژن:ازت
هجرت کردن:کوچ
هر فصل کتاب"یسنا":ها
هوش و خرد:ذهن
واحد وزن طلا:مثقال
وجود دارد:هست
کشور آسیایی:لبنان
کلمه شگفتی:وه
کنار و جانب:طف
یار مت:پت
آشکار شدن:اکتشاف
امد و شد کردن:تردد
آهو:ظب
ابله و احمق:بل
اثر ایرج پزشک زاد:دایی جان ناپلئون
اثر جمال زاده:گنج شایان
اثر دافنه دوموریه:ماریان
اثر سیمین دانشور:سووشون
اثر شارلوت برونته:جین ایر
آب منجمد:یخ
آشکارساز محل هواپیماها:رادار
اماده شدن خمیر:ورآمدن
اثر توماس مان:قوی سیاه
اثر روسو:اعترافات
اثر صادق چوبک:اتما
اجازه ورود دادن:راه دادن
ارسال کالا از کشوری به کشور دیگر:صادرات
از درختان:نارون
از رودهای مرزی:تجن
از قبایل وحشی:یاجوج
از مواد مخدر:کراک
از کنده بلند می شود:دود
اسباب و اثاث:رحل
اقامت کردن:سکونت
اوضاع و احوال جوی:هوا
برابر شدن:تساوی
برابر شدن:توازی
بسیار سجده کننده:سجاد
بسیار مهربان:ودود
به هم بستگی داشتن:پیوستگی
بی سر و پا:لات
پایان نامه:تز
پایمال شده:لگدکوب
پرنده زیبا:قو
پلیدی و ناپاکی:نجاست
تجارت و داد و ستد:کاسبی
ترکیدن:پکیدن
تصدیق عرب:نعم
تفاله:تخ
تمام و همگی:یکسر
تنه درخت:نون
جاری:روان
چوب خوشبو:ند
خو:عادت
خودستایی بی اصل و گزاف:لاف
دارایی ها:اموال
درد چشم:رمد
دستگاه خنک کننده آب:آب سردکن
دماغ:مخ
دیوانه خطرناک:زنجیری
رازها:اسرار
رسیدن:آمدن
رنجر:تکاور
روزگار:دهر
زیرکی:دها
سخت گرفتن:تشدید
سخت نیست:آسان
سرخرگ بزرگ:آئورت
سروری:ریاست
شهر خراسان رضوی:چناران
شهرنشینی:تمدن
شومی:نحوست
شکنجه:زجر
صحرا و بیابان:وادی
عامل وراثت:ژن
عدد فوتبالی:اا
عضو پرواز:بال
عضو منعقد کننده نطفه:تخمدان
علامت تجاری:آرم
عموم دیگ افزارها:ادویه جات
غنیمت جنگی:فی
غیر ایرانی:انیران
فراهم کردن:تدارک
فرمانروایی:حکومت
فقیر و تهیدست:ندار
فیلم مارتین اسکورسیزی:کوندان
فیلمی از سیدنی پولاک:توتسی
فیلمی با بازی حسین پناهی:هی جو
قرابت:خویشی
قرض:عاریه
قلعه کوچک:ارگ
گزیدن:اختیار کردن
گستاخ بودن:رو داشتن
گله:رمه
گمان بردن:حدس
گیاه:رستنی
مجهز به اسباب روز دنیا:مدرنیزه
محصول جارو کردن:خاکروبه
محل کرایه فیلم:ویدیو کلوپ
مخالف:ضد
مخالف و بد رفتار:ناسازگار
مرد پیر:شیخ
منسوب به طایفه لر:لری
مکان:جا
ناگهان خودمانی:زرت
ناگهان خودمانی:یهویی
نرم افزار موبایل:آپ
نوعی مشروب الکلی:ویسکی
نوعی ورقه قلع اندود شده:حلبی
نیم تنه گرم:اورکت
هماهنگی:هارمونی
وسیله نقلیه روی برف:سورتمه
وی:او
کتاب قدس مسلمانان:قرآن
کلام آرزو:کاشکی
کلمه شگفتی:وه