آتشگیره:خف
آشیانه حیوانات:کنام
اثر حسین قلی مستعان:نوری
اثر عطار:مختارنامه
از تقسیمات ارتشی:یگان
از حروف یونانی:دلتا
از مراسم بزرگداشت:چهلم
از مرکبات:نارنگی
اسب تندرو:راهوار
امیر قبیله بزرگ:بگ
آب بینی:فین
آری:بلی
آزمایش کردن لباس:پرو
آزمندی:شح
آقای اسپانیایی:لی
اثر آندره ژید:مائده های زمینی
اثر محمدعلی جمال زاده:اندکاش نایی با حافظ
از آتش زنه ها:فندک
اسبی که سفید باشد:هدنگ
استارت قدیمی:هندل
آزمند:حریص
ابتدایی و آغازین:بدوی
اثر آندره ژید:امتناس
اثر ایوان تورگنیف:سیلاب بهاری
اختراع مارکونی:رادیو
از پوشاک:ژاکت
از حروف الفبا:ی
از شرکت های هواپیماسازی:ایرباس
از فلزات پرمصرف:آلومینیوم
از ورزش های زمستانی:اسکی
آرامش دهنده دل:دل آرام
آزمندی:شح
آسیب:لطمه
ابر نزدیک زمین:مه
اثر حسینقلی مستعان:شهر آشوب
اثر حسینقلی مستعان:قصه انسانیت
اثر رضا امیرخانی:مناو
اثر گراهام گرین:جان کلام
اثر مارسل پروست:طرف گرمانت
از ایالات آمریکا:کنتاکی
از پیامبران:ادریس
اسب ترکی:ات
اسم ترکی:اد
امر از رفتن:رو
اندوهگین شدن:افسردن
اکسید کلسیم:آهک
بانگ و اواز:صدا
به اتفاق:باهم
به جا آوردن:ادا
به دنیا آوردن:زا
بوزینه:میمون
بین:لا
پارچه سوراخ سوراخ:تور
پارچه معیوب:زده
پاکی:قدس
پدر سام در شاهنامه:نریمان
پیوسته و متفق:متحد
ترس و هراس:بیم
ترمز چهارپا:هش
تصدیق انگلیسی:یس
تیر پیکاندار:یب
جاده راه آهن:ریل
جای بازگشت:ماب
جغد:بوف
جوانمردی:مروت
جوجه تیغی:راورا
چسبنده:دج
حرف ندا:یا
حق دلالی:کمیسیون
خماندن:تاب دادن
خو گرفتن:انس
خوش قدم:صاحب قدم
داخل:درون
دزد:لص
دهل:کوس
دیروز:دی
دیه:خونبها
دیوانگی:جنون
رد شده:مردود
رود آسیای میانه:سیر دریا
ریاکار:سالوس
زیبا و خوشگل:ظریف
زیر نظر گرفتن ستارگان:رصد
سایه:نش
سه کیلوگرم:من
شکستگی خفیف:ترک
شیمی پدیده های حیاتی:بیوشیمی
صفت چای داغ:لبسوز
طفیلی:سربار
عالم وهم و خیال:هپروت
عظمت:کبریا
فتنه و فساد:آشوب
فلز سرچشمه:مس
قدیمی ترین پهلوان زورخانه:پیشکسوت
قرار دادن:نهادن
قسمتی از سازمان نیروی انتظامی:کلانتری
قعر جهنم:درک
گنجه لباس:کمد
مامور اجرای وصیت:وصی
مایعات به کسی خوراندن:نوشاندن
مجازات کردن به قصد تادیب:ادب کردن
مدح:ثنا
مرتب و آماده:بسامان
مرطوب:خیس
مکافات و پاداش:جزا
میل و آرزو:هوس
ناپدید شدن:غیب شدن
نامتوازن کار کردن موتور:ریپ زدن
نشانه مفعولی:را
نفیس:گرانبها
نقشه کاری را کشیدن:طرح کردن
نوشتن:ثبت
نوعی رقص ایرانی:باباکرم
نوعی ماهی بی فلس:قباد
نوعی کفش:گیوه
نی میان تهی:نال
وسیله بالا رفتن:نردبان
کارگردان "موش ها و آدم ها":لوییس مایلستون
کالاهای ارسالی به کشور دیگر:صادرات
کرشمه:ناز
کشور آسیایی:لائوس
کشیش:قس
کوچکترین مقدار کمیت فیزیکی:کوانتوم
آغشته به لجن:لجن مال
اماسیده:متورم
اه و ناله:فغان
اهنگر:حداد
اتومبیل حمل بیماران:آمبولانس
از چهار عمل اصلی:منها
از دشمن به دست امده:غنیمت
ایالتی در آمریکا:اورگن
اثر گراهام گرین:مرد سوم
اثر نیکلای کوگل:میرگورود
اثر یان فلمینگ:تندربال
ارز پر قدرت:دلار
از اعضای بدن:ران
از اقسام حج:عمره
از حبوبات:لوبیا
از سربازان نیروی هوایی:چترباز
از سنگ های قیمتی:یاقوت
از سوخت های فسیلی:گاز
از صور فلکی:ثریا
از مراکز استان ها:ساری
از نزولات جوی:برف
از کنده بلند می شود:دود
اسب نر:نریان
استخوان بالای سینه:ترقوه
اقامت کردن:ماندن
باعث گرفتاری و ماندگی:دامن گیر
بحبوبه:گیرودار
به خود رنج دادن:تکلف
بوزینه:میمون
بی خانمان:اواره
بیماری زردی:یرقان
پارچه پاک کردن صورت:رومال
پستانداری با پوست گرانبها:سمور
پسوند شباهت:سا
پسوند قیدساز از صفت:انه
پیش از موعد مقرر آمده:زودرس
تجهیزاتی که از راه هوا حمل می شود:هوابرد
تسریع کننده فرایند شیمیایی:کاتالیزور
جرم:خلاف
جنگ و نبرد:آورد
جنگجو:جنگاور
چرک:ریم
چهره شطرنجی:رخ
چوب خوشبو:ند
حرص و طمع:آز
خارج شدن:بیرون آمدن
خشکی:یبس
خمیده:گوژ
خوابیده:نایم
خویشاوندان:قوم
دارالایتام:یتیم خانه
درامدن:ورود
درس دادن:تدریس
دریای عرب:یم
دورتر:واتر
دوزیست ضد آتش:سمندر
راست ایستاده:هج
رشتن:ریسیدن
رنگ سبز روشن:میشی
روزانه:یومیه
زدن قلب:تپیدن
زیرک:رند
سازنده زره:زراد
سازی شبیه شیپور:ترومپت
سفره نوروزی:هفت سین
سقف ندارد:روباز
سگ گزنده:هار
سوسمار:ضب
شاعر"هفت اورنگ":جامی
شاعر سده شش:انوری
شعر ساخته شده:سروده
شهد:نوش
شهر فارس:لامرد
شهر مرکزی:نیمور
شهر کرمانشاه:هرسین
صورت اسامی چیزی:فهرست
ظرف آب خوری:لیوان
ظروف رویین می سازد:رویگر
عدد منفی:نه
عدد ورزشی:دو
غذایش مورچه است:مورچه خوار
فیلمی با بازی خسرو شکیبایی:هامون
قضاوت کردن:داوری
قورباغه درختی:وک
گردش کودکانه:ددر
گل نارنجی رنگ:لادن
مراتب و مراحل:درجات
مردها:ذکور
مرگ:موت
ناپدری:راب
ناپدید:گم
ناخالص:ناسره
نامساعد:ناجور
نوعی نان:بربری
نویسنده"مانده های زمینی":آندره ژید
همراه دیفرانسیل در ریاضی:انتگرال
همه آفریده ها:موجودات
کارگاه جولاهی:هف
کشور آسیایی:عراق
کشور اسیایی:کویت
کنایه از شخص بسیار لاغر:نی قلیان
کوچ کردن:مهاجرت
آب بینی:فین
آتش عرب:نار
اتشگیره:خف
آسمان:سما
آقای اسپانیایی:دن
اثر بالزاک:سزار بیروتو
اثر چربی:لک
از عناصر اربعه:باد
از محله های تهران:ونک
از کار بد ننگ ندارد:بی عار
امتیازات:مزایا
انبوه خلق:توده
انگبین:عسل
بازیگر فیلم"گاو":عزت الله انتظامی
بالا امدن آب دریا:مد
بدون اندیشه سخن گفتن:بدیهه
بدین معنی:یعنی
برنا:جوان
بستر:بالین
بسیار و بیش از اندازه:بسی
به آرامی:یواشکی
به اندازه بودن:کفایت کردن
به بند کشیدن:اسر
به دست اوردن:کسب
بی سواد:امی
بیننده:نظاره
پرهیزکاری:زهد
پروردن:تربیت
پیر و سالخورده:مسن
تاب و توان:نا
ترساندن:ارعاب
تعجب خانمانه:وا
تمام:همه
توجه:التفات
چنگ زدن:تمسک
چهره:سیما
حیران و مبهوت:هاج
خدای درویش:هو
خصومت:عداوت
در میان و در بین:فیما بین
درون دهان:بچ
دستبند:یاره
دوستان:یاران
روبرو:رویاروی
روح:روان
روحانی زرتشتی:مغ
رویکرد:رهیافت
زبان عمده خاورمیانه:عربی
زندان:هلفدونی
زیور و زینت:پیرایه
سپیدار:پد
ستون بدن:پا
سردرد:سرسام
سند:مدرک
سیر گردانیدن:اشباع
شرکت سیب گاز زده:اپل
شهر تهران:ورامین
شهر فارس:بوانات
شهر مازندران:نکا
شوخی احمقانه:خرکی
شکل و صورت:هییت
شیره درخت بلوط:مازو
صمغ ساقه گون:کتیرا
عدد فوتبالی: اا
علائم نوشتاری زبان:الفبا
عهد:زمانه
عید ویتنامی ها:تت
غربال:الک
غرور و تکبر:فیس
غول:هیولا
فرو خورنده خشم:کاظم
فریاد:غریو
قدرت و نیروی مقاومت:تاب و توان
قطعه ای نازک از گوشت گاو:بیفتک
قهوه خانه اداره می کند:قهوه چی
قوت لایموت:نان
قوم ایرانی:پارس
گل سرخ:رز
گمان بردن:ظن
گوارش:هضم
گودال:آبکند
ماهی کنسروی:تن
مایع خوشوب کننده:ادکلن
مخالف:ضد
مطابقت داشتن:برابری کردن
مظهر لاغری:نی
نادان:کانا
نام کلی املاح اسید نیتریک:نیترات
نسل پنجم:ندیده
نظرات انتخاباتی:آرا
نمایش تلویزیونی:شو
نه مایع و نه جامد:ویولو
نوعی موشک انداز کوچک:آرپیجی
کارگردان "منتهن":وودی آلن
کناره و حاشیه:دامنه
کنف کردن کسی:ضایع کردن
کوفتن:زدن
یکی پس از دیگری:یکی یکی