حالا که خیال است نباشد بهتر
پرواز محــال است نباشد بهتر
ازحال پرندگان زخمـی پیداست
بالی که وبال است نباشد بهتر !
----------------------------
گرد از سر و روی کاروانها پیداست
دلواپسی شگفت جانها پیداست
هروقت که رفتن از سر ناچاریست
اندوه سفر از چمدانها پیداست !
------------------------------
با عشق اگرچه سوی هم آمده ایم
بغضیم کــه در گلـــوی هم آمده ایم
ما چون دو قطار روی یک ریل ولی
افسوس که روبروی هم آمده ایم !
-----------------------------
هرکس که تو را دید پر از عصیان شد
سهمش فقط آوارگی و تاوان شد
بیچاره نسیم راه خود را می رفت
پیچید میان زلف تــو طوفان شد !