شعرهای ادبی  / کلمات جدولی

شعرهای ادبی / کلمات جدولی

ادبیات ، شعر ، سرگرمی و راهنمای حل جدول
شعرهای ادبی  / کلمات جدولی

شعرهای ادبی / کلمات جدولی

ادبیات ، شعر ، سرگرمی و راهنمای حل جدول

محمدرضا شفیعی کدکنی / شعر عاشقانه باران

بگو به باران
ببارد امشب
بشوید از رخ
غبار این کوچه باغ ها را
که در زلالش
سحر بجوید
ز بی کران ها


  


حضور ما را
به جست و جوی کرانه هایی
که راه برگشت از آن ندانیم

من و تو بیدار و
محو دیدار

سبک تر از ماهتاب و
از خواب
روانه در شط نور و نرما


ترانه ای بر لبان بادیم


به تن همه شرم و شوخ ماندن

 به جان جویان


ندانم از دور و دور دستان


نسیم لرزان بال مرغی ست


و یا پیام از ستاره ای دور


که می کشاند


بدان دیاران
تمام بود و نبود ما را


درین خموشی و پرده پوشی

به گوش آفاق می رساند
طنین شوق و سرود ما را
چه شعرهایی


که واژه های برهنه امشب


نوشته بر خاک و خار و خارا


چه زاد راهی به از رهایی


شبی چنان سرخوش و گوارا


درین شب پای مانده در قیر


ستاره سنگین و پا به زنجیر


کرانه لرزان در ابر خونین


تو دانی آری


تو دانی آری


دلم ازین تنگنا گرفته


بگو به باران


ببارد امشب


بشوید از رخ


غبار این کوچه باغ ها را


که در زلالش سحر بجوید


ز بی کران ها


حضور ما را

 

محمد رضا شفیعی کدکنی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.