فاضل نظری :
مپرس شادى من حاصل از کدام غم است؟
که پشت پرده ى عالم هزار زیر و بم است
زیان اگر همه ى سود آدم از دنیاست
جدال خلق چرا! برسر زیاد وکم است
اگر به ملک رسیدى جفامکن به کسى
که آنچه کاخ تورا خاک میکند ستم است
خبر نداشتن از حال من بهانه ى توست
بهانه ى همه ظالمان شبیه هم است
کسى بدون تو باور نکرده است مرا
که باتو نسبت من ، چون دروغ باقسم است
توراهواى به آغوش من رسیدن نیست
وگرنه فاصله ى ماهنوز یک قدم است
فاضل_نظرى