آتش قرانی:نار
آسیب:اک
اثر الکساندر پوشکین:دام سیاه
اثر برتولت برشت:ادم آدم است
اثر چربی:لکه
اثر خواجوی کرمانی:گوهرنامه
اثر ژان پل سارتر:زنان تروا
اشاره به دور :آن
اصل نیست:قلابی
اندیشه کردن:تدبر
ایمنی:امان
باطل شدن:هدر
بر هر درد بی درمان دواست:خنده
برای:واسه
برهنه:رت
بستن و دوختن:رتق
به دنیا آوردن:زا
به سبب:برای
بی پدر:یتیم
پایتخت زامیبیا:لوساکا
پایتخت هند:دهلی نو
پوشیده شده:مستتر
جامعه ها:جوامع
جای کم عمق آب:گدار
جمع شده در یک نظام:متمرکز
جنگی:رزمی
چالاکی:چستی
چهره:رو
حرف ندا:ای
حرف ندا:یا
حرف نفی:نه
خانه:کاشانه
خوابیده:نایم
خوی و سرشت:منش
داد و ستد:سودا
دارای طرح کلی:شماتیک
دارای مدرک کارشناسی:لیسانسیه
دودمان:تیره
راننده هواپیما:خلبان
سال گذشته:پارسال
سالک:رهرو
سرجوخه نیروی دریایی:سرناوی
سرنگون:وارونه
سزاوار و شایسته:شایان
شاید و اگر:احیانا
شرح و توضیح:بیان
شهر مرکزی:مامونیه
شهری در آلمان:هامبورگ
شکار:صید
شکافنده:باقر
ضمیر غایب:او
طاقت:یارایی
ظاهری:صوری
عدد خیطی:سه
غذای ظهر:ناهار
غنیمت جنگی:فی
فرمان توقف:ایست
فوتبالیست آرژانتینی:هیگواین
فوتبالیست اسپانیایی:موراتا
فوتبالیست انگلیسی:رونی
فیلمی با بازی فرامرز قریبیان:ریشه در خون
فیلمی با بازی لیلا حاتمی:سیمای زنی در دوردست
گلو:نای
گوارا:هنی
گوشه:کنایه
گیتی:جهان
لفظ انتها یا ابتدای کلمه:وند
مادر عرب:ام
مال:دارایی
متصل کننده دو قسمت جمله:که
متن ها:متون
مقوله ادبی و هنری:ژانر
ملخ دریایی:قمرون
منع شرعی:حرام
نابینا:کور
ناشایست:ناروا
ناشناخته:نا مانوس
نصیب و قسمت:آبخورش
نهفته:پنهانی
نوعی ساعت قدیمی:شنی
همراه فراوان:فت
همه را شامل می شود:عموم
وحشی:دد
وسیله نقلیه اسکیمو:سورتمه
وسیله ورزش بدنسازی:دمبل
کارفرما:مباشر
کوفتن:زدن
یگانه:اوحد
آشفته شدن:شوریدن
ابزار نجاری:رنده
اثر اسماعیل فصیح:نامه ای به دنیا
اثر با دست نوشته شده:دست نویس
اثر شولوخوف:دن آرام
اثر صادق چوبک:تنگسیر
اج:کدو
اربعین:چهلم
از پیامبران:داود
از چاشنی ها:سس
از سوره ها:قیامه
از شهرستان های استان ایلام:چرداول
از لبنیات:ماست
ایالتی در آمریکا:کارولینای جنوبی
باقی:مانده
بزرگ منشی:نب
به تفصیل گفتن:بسط دادن
بی بند و بار:ولنگار
بیع:خریدن
پای افزار:لکا
پایتخت لسوتو:ماسرو
پسوند تصغیر:چه
تقویت امواج رادیویی:رله
توانایی:یارا
توقف موقتی والیبال:تایم اوت
چه بسیار:بسا
حرف ندا:ای
حرف ندا:یا
خدمت و غمخواری:تیمار
خطا کننده:خاطی
دارای پستی و بلندی:ناهموار
در راه هدفی جان دادن:فدا شدن
ده ریال:تومان
دوای فرد اسهالی:اوآراس
دوستی:ود
دولا شدن:تاشدن
دیوار محکم وبلند:ترا
ذکر و دعا:ورد
روحانی مصر باستان:کاهن
زن زیباروو:جمیله
زندگی و حیات:زیست
سرد مطبوع:خنک
سروده های زردشت:گات
سلاح جنگی قدیمی:کمان
شامه نواز:بو
شدت دادن:تشدید
شهر آلمان:بن
شهر اصفهان:سمیرم
شهر کردستان: سنندج
غارت:تاراج
غیر مسطح:ناهموار
فرزند و پسر:ولد
فیلمی از وودی آلن:رویای کاساندرا
گروه اسبان:خیل
گریه سوزناک:زاری
متدین:دیندار
محتمل است:شاید
محل افروختن اتش:آتشگاه
ملیح:بانمک
منصوب:نشانده
موش خرما:راسو
نجات دهنده:رهاننده
نهر:رود
همه را شامل می شود:هر
واحد پول ایران:ریال
کتف:شانه
کشتزار نیشکر:نیستان
کشور آسیایی :کویت
کشور آفریقایی:مراکش
کشور اروپایی:لهستان
آهنگر:حداد
ابزار کندن:بیل
اثر امیر حسن چهلتن:آمریکایی کشی در تهران
اثر خواجه عبدالله انصاری:رسایل
ادراک:حس
از استان ها:تهران
از ایلت های امریکا:اوهایو
از پیامبران:داود
از قالب های شعری:غزل
از نیروهای ارتشی:هوایی
اقامتگاه تابستانی:ییلاق
بافتن:تنیدن
باقی گذاشتن:ابقا
برابری:تساوی
برزن:کوی
به گردش در آوردن:چرخاندن
به هوش باش:هان
بیماری زردی:یرقان
پایتخت کامرون:یایونده
پیش نویس:مینوت
پیشوای دین زرتشتی:هیربد
پیشوند نفی:نا
تازه کار:مبتدی
تالاب:آبگاه
تیم فوتبال ایتالیایی:اوینزه
جام ورزشی:کاپ
جایز:روا
جنگ ها و فتنه ها:هزاهز
چوب خوشبو:ند
خمیر پخته:نان
درونی:داخلی
راست و درست:صواب
رنج کشیدن برای تهذیب نفس:ریاضت
رنگ ها:الوان
رودی در جنوب غرب:مارون
ریختن آب:صب
سرگرم انجام کاری:مشغول
سرود:نوا
علامت تجاری:آرم
فلانی:یارو
فوتبالیست پرتغالی:ادر
فوقانی:زبرین
فیلمی از خسرو معصومی و با بازی مهرانه مهین ترابی:دوران سربی
فیلمی از ماشاله افراشته:مدرک جرم
فیلمی از وودی آلن:امتیاز نهایی
فیلمی با بازی پل نیومن:هاد
گندم سوده:آرد
لگام اسب:دهانه
ماه خارج:اوت
مبلغ اجاره:کرایه
ممانعت کردن از ورود:قرق کردن
میخ چوبی:وتد
ناپسند:مکروه
ناگزیر:لاجرم
نشان دادن:ارائه
نشانه قرآنی:آیت
نه چیز دیگر:لاغیر
نور دهنده:نیر
نوعی آبنبات:پولکی
والیبالیست ایرانی:فیاضی
کارگردان زندگی پی:انگلی
کنایه از بسیار لاغر:نی قلیان
یار برهمن:رای
آشیانه مرغ:عش
آهو:ظب
اثر آندره ژید:ایزابل
اثر شهریار مدنی پور:ارواح شهرزاد
اثر صادق چوبک:اسایه ادب
اجازه ورود دادن:راه دادن
از روی نادانی:ابلهانه
اشاره شده:مشار
افسری در خدمت افسر عالی رتبه:آجودان
امروزی:مدرن
ایزد آب ایران باستان:آناهیتا
بالای فرنگی:آپ
بالندگی:نشو و نما
بدنامی:ننگ
بدون شک:یقین
برانگیزنده ترحم:رقت بار
بیرق:لوا
پاره آتش:شرر
پخش و پلا:ولو
پشچ و تاپ:خم
تند و سریع:زود
توانایی و مهارت:زبردستی
تیشه درودگری:تش
جایز:روا
جوان شدن:فتا
چهره:رو
چین خوردگی لباس یا پارچه:کیس
حالت روحی:مود
حرف درد:آخ
حرف فاصله رسان:تا
حرف نهم یونانی:یتا
حق شکرگزاری:شکرانه
خالص:قح
خو گرفتن:انس
خوراک طیور:دان
دانا:فهیم
دفع:ذب
دو یار همقد:اا
دیوار گلی:دای
رشته کوه افغانستان:هندوکش
رفتار به ناز:چم
زخم زدن:جرح
سرکشی و دشمنی:یاغی گری
شهر خوزستان:رام هرمز
شهر مرکزی:هندودر
صدای در زدن:تق تق
غار نبوت:حرا
غربال:الک
غیر از:جز
فرزند ناخلف:نا اهل
فیلمی با بازی پرویز پرستویی:بانوی من
فیلمی با بازی داریوش ارجمند:ناز و نیاز
گوارا:هنی
گونه:نوع
لاستیک خودرو:تایر
لاغر:نحیف
لشکر و سپاه:جند
ماه خارج:اوت
ماه ششم میلادی:ژوین
مایع آبادانی:آب
مجروح:جریحه دار
نابودی:فنا
نجات دهنده:ناجی
نقاش:رسام
نوشته اصلاح نشده:پیش نویس
وسیله تعیین جهت باد:باد نماها
کشور آمریکای شمالی:پاناما
کنایه از لو دادن کسی:آدم فروشی
یاغی و سرکش:نافرمان
آبگیر:ژی
اثر ساموئل بکت:مالوی
اثر محمد رحیم اخوت:نمیشود
از روی اجبار:ضرورتا
از شرکت های هواپیماسازی:ایرباس
از مصالح ساختمانی:سیمان
الوهیت:خدایی
امامان:ائمه
بازیگر فیلم گربه روی شیروانی داغ:پل نیومن
به طور رسمی:رسما
بوی ماندگی:نا
بی نظیر:یکتا
پست الکترونیکی:ایمیل
پهنه زمین:میدان
تا وقتی که:مادام
تر و تازه:خوشاب
حافظه:یاد
حقیقی:واقعی
خردمند:بخرد
دارو:دوا
در حال خندیدن:خندان
دست و پایش ناقص لست:شل
دستگاهی برقی در موتور:بوبین
دفترچه حساب:دستک
دوباره کاری:تکرار
دین داشتن:تدین
رمق آخر:نا
روغن و چربی:په
ریزه:خرده
سایه:نش
سردار لشکر:سپهبد
سرنیزه:سنان
سستی و بیماری:کسالت
سنبل:آبرود
سهل انگار:لاقید
شانه و کتف:کت
شهر آذربایجان شرقی:هشترود
شوخ و دلچسب:باحال
طرف:ور
عدد فوتبالی:اا
عضو رونده:پا
علم:دانش
عنکبوت:تارتن
فروتر:مادون
فوتبالیست هلندی:روبن
فیلم فرانسیس فورد کاپولا:دراکولای براماستوکر
فیلمی از یداله صمدی و با بازی پرویز پرستویی:بانوی من
فیلمی با بازی حمیده خیرآبادی:عروس پا برهنه
قرارها:شرایط
گاز حاصل از تبخیر مایع:بخار
گوارا:نوشین
لایحه ها:لوایح
مشاجره و زد و خورد:دعوا
منشی:سکرتر
مهم بودن:اهمیت
میانه:اوسط
نقاشی روی شیشه:ویترای
نوعی از میوه جات:مرکبات
نوعی سلاح سرد:غداره
واحد اختلاف پتانسیل:ولت
واحدی در وزن:اونس
وزیدن باد:هب
کدخدا:ده دار
کشیش:قس
کمال مطلوب:ایده آل
آنچه در تصرف شخص باشد:ملک
اثر ایوان تورگنیف:رودین
اثر فهیمه رحیمی:آریانا
اثر هوشنگ گلشیری:جن نامه
از انگشتان:سبابه
از تهمت پاک شده:مبرا
از ماه ها:فروردین
اسب قاصد:یام
اشاره به دور:آن
بخش وارد یا صادر کردن نامه ها:دبیرخانه
به گمان انداختن:ایهام
بی نیاز از ارتباط کابلی:بی سیم
پایان ها:اواخر
پایتخت بلژیک:بروکسل
پایتخت فنلاند:هلسینکی
پایتخت لیبریا:مانروویا
پزشک:دکتر
پوچ:توخالی
پول فلزی:سکه
پیاله:کاسه
تصدیق انگلیسی:یس
تصویر کلی چیزی:شما
تهمت زدن:افترا
توضیح پایین صفحه:زیرنویس
تیر انداختن:رمی
جدید:نو
جریان آب مخرب:سیل
خالص و پاک:بی آلایش
خطاب بی ادبانه:هی
دایم:پایسته
دفاع ورزشی:بک
رغبت:میل
ریشه:بن
شاه کمیاب:نادر
شتر تندرو:هیون
صنم:بت
عزیمت:سفر
غش:بیهوشی
فانی:میرا
فدا می شود:قربانی
فرشته:سروش
فرمانده:امیر
فوتبالیست اسپانیایی:ایسکو
فیلمی با بازی بهروز وثوقی:عروس:دریا
فیلمی از یداله صمدی و با بازی امیر جعفری:کلانتری غیر انتفاعی
قسمت عقب چیزی:موخر
قلب:دل
قلماسنگ:فلاخن
گذاشتن:قرار دادن
گوارا:نوشین
گونه ای از میوه ها:مرکبات
گیاهی خاردار:یز
لازم و واجب:بایا
ماده درون ستون فقرات:نخاع
مایع رقیق کننده:تینر
مجاز از غذا:نان
معتقد به جدایی دین و سیاست:لاییک
میانه بد بین دو نفر:شکرآب
ناخشنود از وضع موجود:ناشکر
نوشته شده:مکتوب
همگی:یک سر
کار برجسته و نمایان:هنر
کارگردان "ژی ژی":وینسنت مینلی
کشور آفریقایی:کنیا
یازده:اا
آنچه نثار می شود:فدا
آنچهبه وعده فروخته شود:نسیه
اثر علی شریعتی:آثار جوانی
اثر منیره روانی پور:زن فرودگاه فرانکفورت
از بین بردن:زوال
از سازها:پیانو
از گناه کسی گذشتن:بخشودن
اندازه بودن:قد دادن
با ادب:مودب
باران تند و شدید:رگبار
بدنامی:رسوایی
بنده زر خرید:قن
به ناگاه:ناگه
پایتخت آندورا:آندورا لاولا
پایتخت اتریش:وین
پدر مرده:یتیم
پراکنده کردن مایعاتاشیدن
پرده توری:شف
پنبه زن:حلاج
پهلوان:گو
پیشرو:طلایه
ترک خفیف استخوان:مو
تصدیق روسی:دا
تکرار حرف:نن
جا :مکان
چه کسی:کی
خدای درویش:هو
خریدار:مشتری
خطاب بی ادبانه:هی
خوب و خوش:خه
خود این:همین
درخت زبان گنجشک:ون
دردسر:زحمت
درشت و محکم:کت و کلفت
دست دوم فروش:سمسار
دوک و ریسه:شبک
رجحان:برتری
روشندل:کور
ریسمان گرد کرده:کلاف
زبان ایران در زمان ساسانیان:پهلوی
زنده:حی
زور:قوت
زیارت کعبه:حج
زیست:زندگی
سالخورده:مسن
سهمیه:جیره
شهر البرز:هشتگرد
شکوه:فر
شیفتگی و عاشقی:شیدایی
طاقچه:رف
طبقه زمین:لایه
عدد ورزشی:دو
فوتبالیست آرژانتینی:گاگو
قرائت کردن:خواندن
قوه حافظه:یاده
گداختن:ذوب
گستردنی:فرش
گلوله کوچک شیشه ای:تیله
گمراهی:ضل
گوش دادن:نیوشیدن
لباس:رخت
لوچ:دوبین
مجاز از موجود معصوم و بی گناه:طفلک
مطلوب و مرغوب:دلاویز
مفصل در و پنجره:لولا
نزاد مردم روسیه:روس
نهان ها:خفایا
همسر زن:شو
وسیله یک طرفه کردن جریان الکتریکی:دیود
کتف و شانه:خا
کشور آفریقایی:گامبیا