آسمان ها:افلاک
ابدی:لایزال
ادوات:لوازم
از حواس پنجگانه:لامسه
از مراکز استان ها:رشت
ازدواج:نکاح
اعلام عمومی خبر:جار زدن
باقی جان:نا
بچخ دزد معروف:آل
بسیار روان:سیال
به خدا توکل می کند:متوکل
به من:مرا
بی چیز:یک لاقبا
بی گناه و ثواب کار:روسفید
بی هوشی :کما
پدر سام در شاهنامه:نریمان
پرنده تیزپا:شترمرغ
تا:الی
تلخ عرب:مر
توقف سنج:پارکومتر
تیم فوتبال فرانسوی:نیس
جای سردسیر:ییلاق
جلودار:یساول
چربی گوسفند:دنبه
چوب خوشبو:عود
چوب خوشبو:ند
خطاب بی ادبانه:هی
دخالت:مداخله
دردسر دهنده:مصدع
درس خوانده:ملا
دست عرب:ید
دو یار همقد:اا
رئیس:قهرمان
رگ گردن:ورید
رنگ سبز روشن:میشی
رها:آزاد
روش:متد
رونده با ناز و تکبر:خرامان
سخت و مشکل:دشوار
سخن:حرف
سروری:ریاست
شایسته:کارآمد
شراب انگوری:می
شهر تهران:ری
شهر مازندران:نکا
شهر کرمان:ریگان
شهری در آلمان:بن
عادت:خو
عالی وبرتر:تاپ
عدد ماه:سی
عیب:عار
غنیمت جنگی:فی
فصیح و بلیغ:غرا
فیلمی از جان هیوستون:کیلارگو
فیلمی از مسعود نوایی:سال های بی قراری
فیلمی با بازی ایرج قادری:مو سرخه
فیلمی با بازی بهاره رهنما:ماجراهای اینترنتی
فیلمی با بازی هانیه توسلی:یکشب
قراضه:لکنته
قعر:ته
گرامی داشتن:تکریم
گرد چیزی گشتن:طواف کردن
گردش:سیران
گرفتن شیر از حیوان:دوشیدن
گل نارنجی رنگ:لادن
گوی شیشه ای مخصوص بازی:تیله
گیتی:جهان
مترسک:ادمک
محصول جارو کردن:خاک روبه
محل شستن ظروف:ظرفشویی
مسیحی:ترسا
مشارکت:همکاری
مقابل:رویاروی
ملی پوش والیبال:قایمی
منسوب به حضرت موسی ع:موسوی
ناخشنود از وضع مطلوب:ناشکر
ناموس پرست:غیرتی
ناهموار:ناصاف
نوشته شده:نگاشته
واحد پول زاپن:ین
واحدی برای درجه حرارت:فارنهایت
وزنی معادل ده گرم:دکا گرم
کرم خورده:کرمو
کشتزارها:مزارع
کلمه افسوس:آخ
کمیاب:نادر
کندن گل و میوه:چیدن
مامور ممیزی:سانسورچی
کارگردان"مردم عادی":رابرت ردفورد
سرگشته شدن:بهت
گناهان:جرایم
تولید نسل:تناسل
دلتنگ وطن شدن:غریبی کردن
پیروزی:ظفر
دریاچه ترکیه:وان
آرایش:قروفر
افسر ارشد نیروی دریایی:دریاسالار
پنهانی:نهانی
نائل شدن:دستیابی
شهر کرمان:راور
کشور فلاسفه:یونان
دور کردن:نفی
پالیز خربزه و هندوانه:لته
عهده دار:مسئول
نوعی پلو:زرشک پلو
ابزار جنگی قدیمی:گرز
برای چه:چرا
اتفاق افتادن:پیش آمدن
دیگران:کسان
دستگیر شده:بازداستی
خفاش:شبپره
دردمندی:الم
جنگ هایپیامبر:غزو
قراضه و از کار افتاده:لکنته
تیم فوتبال ایتالیایی:آاس رم
هادی:راهنما
قمر زمین:ماه
شکست شده:مکسور
تیر بلند عرشه کشتی:دکل
اولاد پیامبر:سادات
فوتبالیست آرژانتینی:سوسا
بدون نظم و ترتیب:بی سامان
میوه دهنده:بارور
آشفتگی و تغییر حالت ناگهانی:بحران
هوشیار:بیدار
رتبه کارمندی:آشل
دریافتن و درک کردن:احساس
رشک بردن:حسادت
شش پایان:حشرات
بارور شدن:لقاح
همین و بس:والسلام
سختی و بدبختی:شقا
رسنده:متادی
احتمال دارد:یحتمل
جنبیدن:لرزیدن
نصف چهره:نیم رخ
جنس مذکر:نر
حرف سوم یونانی:گاما
درخت سنوبر:گیز
معدن:کان
نرسیدن به مراد:ناکامی
دریای عرب:یم
بی مروت:نامرد
عضو خاراندن:ناخن
اثر حسین قلی مستعان:نوری
اثر شاتوبریان:نبوغ مسیحیت
احسان:ثواب
از حروف یونانی:گاما
اشعه نامعلوم:ایکس
اعمال زشت:سیئات
اندوه:غم
اندیشه:فکر
بدهکار:وامی
به احتمال قوی:حکما
بهره:نسیب
پاک از گناه:بری
پایتخت چک:پراگ
پرداخت:پولیش
پوشش جانداران:پوست
تا:الی
تنیسور فرانسوی:ریشارگ آسکه
جنگ:حرب
حافظه موقت کامپیوتر:رم
حیله:مکر
درخت زبان گنجشک:ون
دلداده مجنون:لیلی
رئیس آشپزخانه دربار:خوان سالار
روز دهم محرم:عاشورا
زمینه:تم
زود:آنی
سایه:ظل
سود پول:ربا
سوره زنان:نسا
شخص مردم آزار:کرمکی
شیشه نسوز:پیرکس
عدد اول:یک
فیلمی با بازی بهروز وثوقی:همسفر
لیاقت نان خوردن هم ندارد:حیف نان
مالدار:بای
مخزن لباس:جیب
مردن:مرگ
ناشنوا:کر
نشان تجاری:آرم
نظریه:تئوری
نو:ینگی
نوعی نان:باگت
نویسنده یکیلا و تنهایی او:تقی مدرسی
هرچه در آن چیزی بگذارند:ظرف
وسایل:آلات
کوزه:آبریق
کیمیای امروزی:شیمی
یک بار در سال اتفاق می افتد:سالانه
آهستگی:کندی
ارتفاع:بلندی
از ما بهتران:جن
از نت ها:فا
از وسایل آهنگر:سندان
اعصار:قرون
اعلان:رکلام
با ناخن روی پوست کشیدن:خاراندن
بالاپوش:ردا
بخیه:کن
بزرگ منشی:نب
بستر:جا
پوشاننده:ساتر
پوشیده:پنهان
تازه:نو
جمع جانب:جوانب
حضور ندارد:غایب
حیله گر:شیاد
حیوان عظیم الجثه:فیل
خوب تر:بهتر
خوب نیست:بد
خودنمایی کردن:تظاهر
درخت خوش قامت:سرو
راه:مسیر
رود آرام:دن
ساده لوح:زودباور
سایه:ظل
سپاس خدای را:بحمدلله
صدای پاره شدن:جر
صیغه عقد را خواندن:صیغه جاری کردن
فراق:جدایی
فراوان:بسیار
فلز سرخ:مس
فیلمی از مهرشادکارخانی:ریسمان باز
لاک پشت:باخه
لفظ آخر کلمه:پسوند
مایه حیات:آب
مرکز:کانون
معرکه:هنگامه
مقصود:مرام
نقره:سیم
نمایش تلویزیونی:شو
نوازنده پیانو:پیانیست
نوعی بیماری دردی:سل
هر چیز گرد:کروی
کاسه:قدح
کشور آفریقایی:بنین
کفش:لخا
کوتاه قد:زمیر
اثر ایوان تورگینوف:رودین
از پوشاک زنانه:روسری
از چاشنی ها:سس
افسوس و دریغ:واویلا
اهل کوفه:کوفی
باج سبیل:رشوه
بیزاری جستن:برائت
بیماری:دا
پایتخت سودان جنوبی:جوبا
پایتخت موناکو:موناکوویل
پذیرش:قبولی
پرحرفی:ور
پرنده دونده:شترمرغ
تازه:نو
تیم فوتبال آلمانی:هانوفر
تیم فوتبال اسپانیایی:ویارئال
تیم فوتبال ایتالیایی:جنوا
چیز گرد و گلوله مانند:غلمبه
حرف ندا:آی
حرف همراهی:مع
خانم:بانو
خوب یست:بد
خود را در آن توان دید:آیینه
دردمند:رنجور
دومین:ثانویه
سرپرست خانواده:نان آور
سنجیدن:قیاس
شب عرب:لیل
شیر بیشه:عباس
صدای پاره شدن:جر
صمیمی و مخلص:یکدل
طریق:راه
علم اشکال:هندسه
فیلمی از برادران کوئن:شجاعت واقعی
گفتار:قال
لازم:بایا
لاغر و نازک:قلمی
میوه باب گلو:هلو
ناچیز و کوچک:محقر
نخ بافتنی:کاموا
نور اندک:کورسو
نوعی ساز زهی:ویولا
وضع ها:احوال
کشور آمریکای شمالی:باهاما
کشور اروپایی:لهستان
یونجه:قت
آب نیمه گرم:ولرم
آخرین نازی:هس
آشکار:بارز
اثر آلفونس دوده:ارنوین
اثر فهیمه رحیمی:خلوت شب های تنهایی
از سیارات:زمین
از گیاهان رنگرزی:روناس
برخی اوقات:گاه
برگ برنده:آس
بیزار شدن:زده شدن
بیماری:دا
پایتخت ایتالیا:رم
پایتخت کشور غله:آتاوا
پدران:ابا
پراکندگی:شت
پیروان حضرت موسی (ع):یهود
تیغ دسته دار تیز:کاتر
جانشین او:وی
جانور افسانه ای ترسناک:نسناس
جانور وابسته به جانور دیگر:انگل
حرف تعجب:وا
خاسر:زیانکار
خانه:سرا
درست دانستن:تایید
دشنام دادن:سب
سرمایه دار:راس المال
سگ بیمار:هار
سود پول:ربا
سیال تنفسی:هوا
شخص:کس
شکم و بطن:لت
طرخ:نقشه
قاعده:روال
گوشت بریان:قورمه
محل عبور سیل:مسیل
مرطوب:خیس
مرکز فرماندهی:ستاد
معشوق:نگار
مقابل صادرات:واردات
ناگهان خودمانی:یهو
نطفه:تخم
نوعی امتحان:شفاهی
نام:غلاف
نیرو:توان
وزن موسیقی:ریتم
کشت به امید باران:دیم
کشور اروپایی:بلغارستان
یادبود:یادگار
آب گازی شکل:بخار
از غده ترشح می شود:هورمون
از ما بهتران:جن
از ماه ها:آبان
از مصالح ساختمانی:سیمان
اصرار کننده:مصر
اصطلاحی در فوتبال:تکل
باقی:مانده
بدون قصد و عمد:ناخودآگاه
بدی:شر
برانگیختن:تحریک
برگزیده قوم:خاصه
بغل:بر
به اندازه یک بار خر:خروار
به جنبش درآوردن:لرزاندن
بکسل کننده وسایل نقلیه:یدک کش
بی ریا:یکرو
پارچه پاک کردن صورت:رومال
پرنده ای از راسته گنجشکان:توکا
پنهان شدن به قصد دشمن:کمین
نانی از آرد و شیر و روغن:شیرمال
تدارک:تامین
تمیز داده شده:ممیز
جوی بزرگ:جویبار
حصیر:بوریا
خاندان:دودمان
درخت خوش قامت:سرو
دوری از خطر:امنیت
روزمره:هر روزه
زبان واتیکان:لاتین
سرزمین:دیار
شکم:لت
فعال:کاری
فوتبالیست ایرانی:مجتبی جباری
فوتبالیست برزیلی:برنارد
فوتبالیست برزیلی:نیمار
فیلمی با بازی حمیده خیرآبادی:کاکو
گربه عرب:هر
محل پیش نماز در مسجد:محراب
محل ورود:در
مغرور:خودبین
نابینایی:کوری
ناپیدا:گم
نرم:لین
واحد سطح:آر
ویتامین جدولی:کا