خانه
عناوین مطالب
تماس با من
شعرهای ادبی / کلمات جدولی
ادبیات ، شعر ، سرگرمی و راهنمای حل جدول
شعرهای ادبی / کلمات جدولی
ادبیات ، شعر ، سرگرمی و راهنمای حل جدول
پیوند ها
همه
باغچه ی شعر
گنجینه بهترین اشعار
دستهها
راهنمای حل جداول مختلف
650
شعر و ادبیات / غزل
85
شعر و ادبیات / دوبیتی و رباعی
12
شعر و ادبیات / شعر نو و سپید
28
شعرهای تک بیت
8
شعرهای فاضل نظری
6
شعرهای حسین منزوی
6
شعرهای محمدعلی رستمی (وصال)
8
شعرهای شفیعی کدکنی
7
شعرهای میلاد عرفان پور
2
شعرهای افشین یداللهی
9
شعرهای هوشنگ ابتهاج/ سایه
5
شعرهای معینی کرمانشاهی
5
شعرهای قاسم صرافان
4
شعرهای حسین جنتی
8
شعرهای حبیب ساهر / اولکر
5
شعرهای رضا براهنی
3
شعرهای عماد خراسانی / عماد برقعی
6
شعرهای بیژن ترقی
5
شعرهای سیمین بهبهانی
5
شعرهای اقبال لاهوری
3
شعرهای فایز دشتی
2
شعرهای غلامرضا طریقی
4
شعرهای فریدون مشیری
3
شعرهای علیرضا آذر
2
شعر شعرای قدیم
2
مریم حیدر زاده
1
ابر برجسب
بازی جدولانه
مترادف لغات در حل جدول
راهنمای حل جداول
راهنمای حل جدولانه
رفع آلزایمر با جدول
شعر نو و نوگرا
افشین شعر ترانه
محمدعلی رستمی
اشعار شفیعی کدکنی
اشعار حسین جنتی
شعر ترانه
اشعار افشین یداللهی
معنی کلمات
پاسخ کامل جدولانه
یافتن جواب جدولانه
راهنما یی جدول متقاطع
شب شعر و غزل
شعر معاصر
غزلیات معاصر
شعر اشتیاق
جدیدترین یادداشتها
همه
حسین منزوی / امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم
سیدحیدر بیات / شاعر آذربایجانی
مریم حیدر زاده / شعر عاشقانه
سید على صالحى
شعر در باره مقام معلم از سهراب
اشعار امیرحسین پناهنده
متن آهنگ عشق من از محمد علیزاده
شعر زیبای محمد علی سپانلو
دنیا چیزی کم دارد
با چشم هایت حرف دارم
به قاره ی بی پایانش رساندی. شمس لنگرودی
معروف های عباس معروفی
جمیلهایست عروس جهان ولی هش دار
همه شب نخفت مسکین و بخفت مرغ و ماهی
بر "وصالش" تا ابد مشتاق دیدارم
بایگانی
اردیبهشت 1399
8
فروردین 1399
9
اسفند 1398
3
شهریور 1398
3
مرداد 1398
4
تیر 1398
6
خرداد 1398
113
اردیبهشت 1398
142
فروردین 1398
224
اسفند 1397
300
بهمن 1397
61
جستجو
آمار : 324738 بازدید
Powered by Blogsky
رباعی ها از بیژن ارژن
شاید به پر کبوتری بنویسد
یا بر تنه ی صنوبری بنویسد
شاید که هزار سال دیگر, مردی
شعری از من به دفتری بنویسد
+++++++++++++++++++++++++
با رفتن تو, به زندگی کردم پشت
من ماندم و حلقه ی طنابی در مشت
بگذار که فردا برسد, می شنوی
دیروز غروب, شاعری خود را کشت
++++++++++++++++++++++++
بر خاک نهم پیرهنت را ؟ هرگز!
این خاطره انگیز تنت را ؟ هرگز!
امروز سیاه پوشی ات را دیدم
فردای سپید بردنت را ؟ هرگز!
+++++++++++++++++++++++
آن روز که رفتن تورا می دیدم
از گریه چو برگ بید می لرزیدم
ترس من از آن بود که روزی بروی
آمد به سرم از آنچه می ترسیدم
++++++++++++++++++++++++
از فاصله ها هیچ نمی دانستم
از کار خدا هیچ نمی دانستم
آن روز که در کنار هم خوش بودیم
من قدر تورا هیچ نمی دانستم
++++++++++++++++++++++++
با این ره و این قدم نخواهیم رسید
تا ساحت صبحدم نخواهیم رسید
من هرچه که فکر می کنم, می بینم
هرگز من و تو به هم نخواهیم رسید
+++++++++++++++++++++++++
از دوست به جز وفا نمی دانستید
او را از خودجدا نمی دانستید
پایان تمام دوستی ها را من
می دانستم, شما نمی دانستید!
+++++++++++++++++++++++++
بی چاره تر از عالم و آدم هستیم
ماتم زده ای مثل محرم هستیم
نه گندمی و نه یار گندم گونی
ما هم دلمان خوش است آدم هستیم!
+++++++++++++++++++++++++++
عشق من و تو حرام شد هرچه که بود
قربانی انتقام شد هرچه که بود
دیگر حرفی نمانده با هم بزنیم
بین من و تو تمام شد هرچه که بود
از بیژن ارژنگ
رباعی ها ار بیژن ارژن
رباعی و شعر
شعر رباعی
بیژن ارژن
پنجشنبه 19 اردیبهشت 1398 ساعت 04:44
1
لایک
نظرات
0
+ ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.