آب منجمد:یخ
آبگیر:ژی
آویخته شده:نگون سار اثر الکساندر دوما:ویکنت دوبراژلون
اثر داستایفسکی:قمار باز
اثر صادق کرمیار:نامیرا
اثر هوشنگ گلشیری:جن نامه
اجرای زنده نمایش نامه:تیاتر
از انواع دخانیات:سیگار
از جنس روی:رویین
از عناصر فلزی:پتاسیم
الک کردن:بیختن
الکی:دیمی
امیدواری:ارتجا
انبار ته کشتی:خن
ایزد موکل بر زمین:زامیاد
باقی جان:نا
بدشکل و خشن:نخراشیده
بر آنان سوار می شوند:مراکب
بیهوشی:غش
پاپیچ:پاتابه
پاره آتش:شرر
پاک و منزه:متبارک
پایتخت بی دفاع:رم
پایتخت زیمباوه:هراره
پرحرفی:ور
پرنیان:ابریشم
پست و ضعیف:دنی
تار و کدر:مات
تازه:نو
ترس آور:هراسناک
ترسیده:هراسان
تلاش برای استشمام کردن:بو کشیدن
تلخ عرب:مر
ثروتمندی:توانگری
جدا کردن حروف کلمه:هجا کردن
جعبه:باکس
جنگ افزاری قدیمی:قداره
حرکت غیر ارادی عضله:تیک
خانه:سرا
خلاص شده:رها
دام ماهی:تور
در مثل هیچ کاره است:همه کاره
درآمدن:ورود
درنگ کردن:تانی
در نوردیدن:طی
دست ساییدن:بسودن
دست عرب:ید
دشمن سرسخت:لد
رازها:اسرار
راهنما:هادی
رب النوع مصری:را
رفیق مشهدی:یره
رود استان فارس:کر
رودی در آمریکای جنوبی:پارانا
روستا:دیه
سردحخانه قدیمی:سرداب
سزاوار نیست:ناشایست
سوبسید:یارانه
شایسته:کارامد
شبیه:مانا
شهر:بلد
شهر آذربایجان شرقی:هریس
شهر ایلام:مهران
شهر خراسان جنوبی:سرابان
شکم بند طبی:گن
صد سال:قرن
عادت و خوی:داب
عدم:نبود
علم و وقوف:دانایی
غار نبوت:حرا
غمگین:آسی
فراهم آوردن:بسیج
فراوانی:وفور
فهمیدن:سر در آوردن
فیلم نامه:سناریو
قسمتی از نماز:رکعت
گذراندن:به سر بردن
گردن کلفت:قلدر
گمان بردن:حدس
گیاهان:نباتات
مجرم:گناه کار
مجلس بزرگان:سنا
مدرسه ها:مدارس
معنی:مفاد
میانه ها:اواسط
میدان جنگ:رزم گاه
نام ترکی:آد
نوعی ساعت قدیمی:شنی
نیایش:دعا
نیکویی:ثواب کاری
همدم:یار
همسایگی:مجاورت
واژگون:نگون
کاغذ روزنامه:وب
کذاب:دروغ گو
کشور آمریکای جنوبی:ونزویلا
کفش ساق بلند:چکمه
کلمه افسوس:اوه
کنتراتچی:پیمان کار