آب نیمه گرم:ولرم
انگاه و آن لحظه:اندی
ابزار رسم زاویه قائمه:گونیا
اثر شاتوبریان:موهبت آتشین مسیح
اثر هومر:ایلیاد
اختراع مارکونی:رادیو
اداره نگهداری راه ها:راهداری
از القاب اروپایی:بارون
از سوره ها:روم
از سوره ها:عادیات
از ماه های میلادی:نوامبر
از مراکز استان ها:کرج
اطلس:کرپ
اعضای کابینه دولت:وزرا
امتحان و تجزیه:آزمایش
بانگ و اواز:ندا
بحر:زو
بخار دهان:ها
بخش مراقبت های ویژه:آی سی یو
بخشاینده:راحم
بدرقه کردن:مشایعت
بدنی آسیب ناپذیر دارد:رویین تن
بدهکار:وام دار
برهنه:رت
بی نظم و ترتیب:نابهنجار
پادشاهی:کیی
پایتخت نیجر:نیامی
پایتخت کامرون:یایونده
پرستار کودک:دده
پسوند صفت عالی:ترین
پندار:وهم
پول مشترک اروپا:یورو
پیروان:امت
تازه ترکی:ینی
تلخ عرب:مر
جستن گلوله:هک
جیحون:امودریا
حرف پیروزی:وی
حرف فاصله رسان:تا
خالص:قح
خداوند:رب
خداوند:یزدان
خوشحالی:دنه
دانای بی همتا:مزدا
در بند:زندانی
دقت:باریک بینی
دو یار همقد:اا
دوگانگی:ثنویت
رب النوع مصری:را
ربودن:دزدیدن
رنگ زرد روشن:لیمویی
روانه ساختن:گسیل
روحانی زرتشتی:مغ
رود سیبری:لنا
روشن کردن:تبیان
زر پراکندن:زرافشانی
سخن تبریک و تعارف:خوش آمد
برودت:سرما
سرد کردن:تبرید
شادمان:خرم
شامل شدن:عم
شتر ران:حادی
شهر هرمزگان:حاجی آباد
شیرینی پشم مانند:پشمک
طریقه و روش:سیرت
عامه مردم:رعایا
عرصه:میدان
عقل:خرد
غمگین:اسی
فلز غنی شدنی:اورانیوم
فیبر سفید عایق کاری:یونولیت
قابلیت بزرگ نمایی دوربین عکاسی:زوم
قدرت و توانایی:نیرو
قورباغه درختی:وک
گاوباز:ماتادور
گدای دوره گرد:هادوری
گذراندن:امرار
گردش در فضای باز:هواخوری
گرفتن:دریافت
گلو و حلقوم:نای
لیز:لغزنده
لیکن:اما
ماده ای در کودهای شیمیایی:اوره
ماهی کنسروی:تن
مایع زندگی جاوید:آب حیات
متذکر:یادآور
مروارید سیاه خزر:خاویار
مرکز علمی یا تحقیقاتی:انستیتو
مملو:لب به لب
موجود چسبنده:کنه
مکافات:جزا
نشان داغ:سمت
نوعی سروچای:قندپهلو
همان اگر است:ار
واحد پول ژاپن:ین
واحد پول عراق:دینار
کامل و بی عیب:تمام
کشور اروپایی:روسیه
کوره خبازی:تنور
کین خواه خداوند:ثارالله
آرامگاه:مقر
آفریدگار:جان آفرین
آیین ها:ادیان
ابزار ورزمان:ماساژور
اثر الکساندر دومای پسر:خانم کاملیا
اثر غلامحسین ساعدی:جای پنجه در هوا
از ایالات آمریکا:رودایلند
از حروف یونانی:کاپا
از مواد مخدر:هرویین
اشک ریختن:گریستن
اصل چیزی:قوام
امداد:یاری کردن
امیر قبیله بزرگ:بگ
ایالتی در آمریکا:نوادا
بابا:پدر
بالاتر:برتر
بخار دهان:ها
بدی:شر
بم ترین آلت موسیقی:کنترباس
به طور آشکار:علنا
بی اقبال:بدشانس
بی خطر:امن
بی نیاز:صمد
بی همسری:تجرد
پایتخت بنگلادش:داکا
پایین جامه زنانه:دامن
پرخور:شکمو
پرستار:نرس
پسوند پیدا کننده:یاب
پسوند صفت عالی:ترین
پشت سر:پس
پی چیزی:دنباله
پیر سفید موی:زال
پیشوند زمین شناسی:ژیو
پیمان ناقلا:ناتو
تابعیت:ملیت
تازه:نوین
تخت:سریر
تهیدست:فقیر
تیر بلند مخابرات:دکل
جوینده:پویا
چند شریک:شرکا
چیز:شی
حرف خوردنی:نون
خدای درویش:هو
خرد:ذهن
دست عرب:ید
دستبند:یاره
دشمن سرسخت:لد
دلیر در نبرد:جنگ آور
دورتر:اقصی
راحت و آسوده:آرام
رنگ:لون
رود ایرانی:کارون
رود فرانسه:رن
زمین ترکی:یر
سست و بی دوام:زپرتی
سند سازش:موافقت نامه
سنگ قیمتی:گوهر
شاخه نورسته:شنار
شادمانی:خوشی
شرمسار:سرافکنده
شهر اصفهان:اردستان
شکم بند طبی:گن
صفحه پرتابی:دیسک
ضمیر فرانسوی:وو
طلایی:زرگون
ظرف مایعات:بطری
عدم:نیست
عید میلاد مسیح:نویل
غذاها:اطعمه
غمگین:اندوهناک
فطری:ذاتی
قاصد:پیک
گوناگون:مختلف
لایق:بجا
لوطی:داش مشدی
مجموعه خصوصیات شخص:شخصیت
مرگ:موت
مقابل سیر:گرسنه
مزون بودن سخن:سجع
نشانه ها:آیات
نظاره کردن:دیدن
نظام سرمایه داری:کاپیتالیسم
نگاه شاعرانه:نگه
نمایش تلویزیونی:شو
نوعی پوستین:گرگینه
نیمه بار:تا
نیکو:خوب
هنگام:حین
هوشیار:ذکی
واژگون شده:سرنگون
وجود دارد:هست
ولگردی:هرزگی
کرم شب تاب:شب افروز
کشور آسیایی:تایوان
کشور اروپایی:مجارستان
کلام پرسش:آیا
یگان تاکتیکی نیروی هوایی:اسکادران
یکی یکی:سرانه
آتش قرانی:نار
آلت فلزی دو شاخه:انبر
آواز خوش:نغمه
اثر روسو:امیل
اثر منصور کوشان:دهان خاموش
ارمغان زمستان:سرما
از ادات پرسش:کدام
از استان ها:یزد
از این جهت:زیرا
از چاشنی ها:رب
از نشانه های ریاضی:ضربدر
افراد مورد اطمینان:امنا
الیاف شیشه:فایبرگلاس
اهل خانه:عیال
باب:در
بخشنده تر:ارحم
بدین معنی:یعنی
برامدگی:قوط
برق سنج:الکترومتر
بسیار خوب:عالی
به سوی چیزی کج شدن:تمایل
به ویژه:مخصوصا
بهشت جاوید:عدن
بی آن نباید به اب زد:گدار
بیم دادن:وعید
بیمار:مریض
بین:لا
پایتخت پرو:لیما
پرستار:نرس
پرستش:یسنا
پر گوشت:لحیم
پس از آن:انگاه
پسوند صفت عالی:ترین
پیشی گرفتن:سبقت
جانشین:بدیل
چاپلوسی:تملق
چاه کن:مقنی
چیدمان وسایل خانه:دکور
حاکم و قاضی:حاتم
حرف نخست یونانی:آلفا
خاندان:آل
دارنده:ذی
درختی تنومند:گز
دره:وادی
دزدیدن:کش رفتن
دسته ای از محصولات کشاورزی:غلات
دور دهان:نس
دیفتری:زهرباد
رئیس گله گرگ ها:آلفا
رود روسیه:ولگا
روشن دل:کور
ریشخند کردن:طنز
زاده:ولید
زبان پاکستان:اردو
زیرکی:رندی
ستاره دنباله دار:هالی
سخت:مشکل
سخنگو:قایل
سلام:درود
شراب ده:ساقی
شریف:بزرگوار
شفیره:لارو
شهر گلستان:رامیان
شهر کرمان:زرند
شهر یزد:میبد
شهرنشین:مدنی
شهرها:مدن
ضمیر بیگانه:یو
طرف چپ:یسار
ظرف دم کردن چای:قوری
عبور توپ از بین پاها:لایی
عریان:رت
علاوه بر این:دیگر
عید میلاد مسیح:نویل
قیصر روسیه:تزار
گریختن:فر
گناه:ذنب
گیاهی خاردار:یز
لطیف:نرم
مال مردم به تاراج می برد:غارتگر
متدین:مومن
مجله:ژورنال
مدار مجتمع:آی سی
مربوط به فراورده شیری:لبنی
ملایمت:نرمی
منجم:ستاره شناس
موازی سطح زمین:افقی
مو پشت لب:سبیل
میانجی:واسط
ناپایداری:سستی
ناله:شیون
نجات یافتن:رستن
نقاشی روی شیشه:ویترای
نوعی صندلی راحتی:مبل
نیکوکار:صالح
هدر دادن:اتلاف
هدیه نوروزی:عیدی
هرگز:اصلا
هم سخن:کلیم
وسیله نقلیه قدیمی:گاری
وسیله یک طرفه کردن جریان الکتریکی:دیود
وقت تلف کردن:یللی
کارگاه:استودیو
کارکنان:اعضا
کبیر:بزرگ
کلام پرسش:آیا
کلمه شرط:اگر
کمانگیر باستانی:آرش
آشتی:سلم
آنچه عهده دار آنیم:مسیولیت
اثر ابراهیم گلستان:مدومه
اجاق مخفی:فر
از انواع پوشش بام:ایرانیت
از پیامبران:ادریس
از رودهای بزرگ ایران:کرخه
استان:ایالت
استوانه داخل موتور خودرو:سیلندر
انگشت اشاره:سبابه
آب بند:سد
آشنا:شناس
آشوب:بلوا
آینده:آتی
اثر آگاتا کریستی:نمسیس
اثر آندره ژید:امنتاس
اثر رجبعلی اعتمادی:دختر شاه پریان
اثر منیرو روانی پور:رعنا
اثر مولوی:دیوان شمس تبریزی
از شهرهای استان کرمان:من و جان
از قبایل سامی:آرامی
از نوشابه ها:لیموناد
استفاده از سود چیزی:بهره برداری
باقی مانده چیزی:تتمه
بدست گرفتن بخشی از صنایع توسط دولت:ملی کردن
بدنی آسیب ناپذیر دارد:رویین تن
برگشتن:ایاب
بستن:ردم
بسیار ریز:ذره بینی
به دریاچه هامون می ریزد:هیرمند
بی مو:تاس
بیماری زردی:یرقان
پایان:انجام
پایانی:نهایی
پایتخت فنلاند:هلسینکی
پایتخت میانمار:رانگون
پرده دری:هتک
پرستار:نرس
پسر:ابن
پهلوان:یل
پوست دباغی نشده:اهاب
تار عنکبوت:تنه
ترسیده:هراسان
تشکر فرانسوی:مرسی
تصدیق روسی:دا
تصویر کلی:شما
جای بازگشت:ماب
جستنی در معدن:رگه
چهار پایه ژیمناستیک:خرک
حرف نهم یونانی:یتا
حواس:مشاعر
خسارت:زیان
خطاب بی ادبانه:هی
خواب خوش:رویا
خودروی بکسل کننده:یدک کش
خوراک کفش:واکس
در معرض فروش گذاشتن:مزایده
درد چشم:رمد
درنده:دد
دریا:ژو
ده هزار متر مربع:هکتار
دور است:هیهات
روستا:ده
رویان:جنین
زدنی دوچرخه سوار:رکاب
زیرک:ذکی
ساز و برگ اسب:یراق
سخنان درشت و سخت:توپ و تشر
سفره:خوان
سقف فرو ریخته:آوار
سلطان جنگل:شیر
سهل انگار:لاقید
سوراخی در کوه:غار
سکه طلای قدیم:دینار
شادمانی:خوشی
شهر آذربایجان غربی:شاهین دژ
شهر اردبیل:نمین
شهر خراسان جنوبی:دره شهر
شهر خوزستان:بهبهان
شهر کردستان:سروآباد
عدد منفی:نه
فارغ و اسوده:سبک بار
فراموشکار:نسی
فلز گرانبها:زر
گل سیاه ته مرداب:لجن
لاغری و ضعف:نوانی
لطافت:نرمی
مانند و نظیر:بسان
مجموعه:ست
مربوط به ادبیات:ادبیانه
مغازه:دکان
مقوای نازک:کارت
منفرد:یکه
مهربانی:رافت
مورچه ریز:ذر
ناگهان:یک هو
نجم:ستاره
نفوذگر کامپیوتری:هکر
نویسنده"پیامبر":جبران خلیل جبران
نویسنده"طاعون":آلبر کامو
نیرو:توان
هدر رفته:نفله
هر یک از اتاق های قطار:واگن
همه:یکایک
وارفته:شل
کار بزرگ:کارستان
کبوتر دشتی:یمام
کلام پرسش:آیا
کلمه شرط:اگر
کوفتن:دق
آراستن:تزیین
آسیب و بلای ناگهانی:غایله
آش:با
اگاهی و وقوف:دانایی
اهوی ختن:اف
اثر آلفونس دوده:ارنوین
اثر صادق چوبک:کفترباز
اثر عبدالحسین صنعتی زاده:نادر فاتح دهلی
ادیتور:ویراستار
از استان ها:سمنان
از سوره ها:یس
از لبنیات:پنیر
استعداد فهم و دریافت:شم
اسد:شیر
بچه گوسفند:بره
بخشش و کرم:سخا
بدرفتار و مخالف:ناسازگار
بدین معنی:یعنی
بهشت:مینو
بی حساب گشتن:یر به یر شدن
پاک کردن گرد و غبار:غبار روبی
پایتخت کامرون:یایونده
پایتخت کشور غله:آتاوا
پرده داری:سدانت
پرستش:یشت
پسوند آلودگی:آگین
پیدا شدن اندیشه بد:وسوسه
پیرابالینی:پارا کلینیک
تابع و پیرو:دابر
تازه و پر طراوت:تر
توانا و تندرست:تنومند
تیر پیکان دار:یب
جاری کردن مایع:ریختن
چلچراغ:لوستر
حرف دهن کجی:یی
حرف ندا:ای
خارج کردن هوا از ریه:بازدم
خانه ییلاقی:ویلا
خلاص شده:رها
دچار شدن:ابتلا
درخت انگور:تاک
درخشنده:زهرا
دریای عرب:یم
دشمن قدیمی درخت:تبر
دشواری:وخامت
دومین:ثانویه
راس:سر
راه رفتن کودکانه:تاتی
رفع کدورت:آشتی
رهایی:نجات
رود ایران و آذربایجان:ارس
رود شمال خوزستان:دز
روشن:نورانی
زه کمان:وتر
سالک:رهرو
سرازیر کردن اب:ریختن
سرای:خانه
سرجوخه نیروی دریایی:سرناوی
سرشناس و معروف:اسم و رسم دار
سرمه:توتیا
سنگواره:فسیل
شریک دوره سربازی:هم دوره
شهر انار:ساوه
شهر خوزستان:رامهرمز
شکم پرست:لتان بار
طلایی:زری
عضو پر زور:بازو
عنوان روزنامه:تیتر
عیب و ننگ:عار
غربال:الک
فریاد افسوس:وای
فهرست:لیست
قصد کردن:عزیمتقوم کم حرف:لر
گوسفند ماده:میش
لبه تیغ:یلمان
لغو:کنسل
ماه عرب:شهر
مجوز ورود به کشور:ویزا
ممیزی:سانسور
منع کردن:بازداشتن
مکان و جا:بنک
میوه نورس:نوبر
نابود شونده:زایل
ناله و زاری:شیون
ناله و فغان:وح
نان برشته کن:تستر
نوشتن کامپیوتری:تایپ
نوعی سس:مایونز
نوعی نوشابه الکلی:آبجو
نیکان:اخبار
هر چینه دیوار گلی:دای
همان بوته است:بته
واسطه:میاندار
واسطه پیچ و مهره:واشر
کامل برنخاسته:نیم خیز
کان:معدن
کتف و شانه:خا
کژی و نادرستی:تاری
یک صد سال:سده
آقای اسپانیایی:دن
اثر پائولو کوئلیو:قاموس فرزانگی
اجرت:مزد
از انواع چین خوردگی های زکمین:ناودیس
از ایالات آمریکا:میزوری
از یان زمان:اندی
از بین رفتن:زوال
از جنس چرم:چرمین
اسب سرکش:توسن
استوار:پایدار
اشیا گرانبها:نقشینه
اعلی:برین
ایزد موکل بر زمین:زامیاد
باشد که:مگر
بخاری برقی:هیتر
بدن:تن
بدهکار:مدیون
بصیرت:بینایی
بند کردن:اسر
بنیان کن:خانمان سوز
به جا مانده ها:بقیه
به دریاچه هامون می ریزد:هیرمند
بوی خوش:شمیم
بیکاره:هرزه
پایتخت پرو:لیما
پایتخت زیمباوه:هراره
پایتخت هلند:امستردام
پژواک:طنین
پشیمانی:ندامت
پنکه:فن
پول اروپا:یورو
تخلص هوشنگ ابتهاج:سایه
تشک:زیرانداز
توافق:سازش
جنس نوعی پارچه:کتان
جنون:دیوانگی
چرک:ریم
حرف نهم یونانی:یتا
حمایت کردن:سایه افکندن
حکیم و دانشمند:فرزانه
خداوند:رب
خرده سنگ های نرم تر از ریگ:شن
دانه های تگرگ ریز:سرما ریزه
در حال جنبیدن:لرزان
درخت انگور:تاک
درخت زبان گنجشک:ون
درنده:دد
دزدیده شده:مسروق
رود شمال خوزستان:دز
روشنی:نور
ساده دل:هالو
سازنده زیور الات طلایی:زرگر
سالک:رهرو
سرزنش کردن:نکوهیدن
سیه فام:شبدیز
شب ها:لیالی
شخص:کس
شمشیر کوتاه:قداره
شهبانو:ملکه
شهر اصفهان:نطنز
شهر تهران:فیروزگوه
شهر گلستان:رامیان
شهر مقر سازمان ملل:نیویورک
شهری در فرانسه:نیس
صندلی دانشگاهی:کرسی
علامت جمع فارسی:ها
فرزندان:عترت
فرشته و ملک:ایزد
قابلیت بزرگنمایی دوربین:زوم
قدم:گام
قرار و پیمان:شرط
گردونه و ارابه:اراده
گونه ها:اقسام
لگام:عنان
ماچ:بوس
متحیر و متعجب شدن:یکه خوردن
مزه کردن:چشیدن
مشهور:زبان زد
معلق در آب یا هوا:شناور
مقراض بزرگ پشم چینی:کاردو
مهم و برجسته:عمده
مورد توجه قرار دادن:عنایت کردن
میان:لا
ناتوان گشتن:درماندن
نامبارک:شوم
نهضت طرفدار حقوق زنان:فمینیسم
نو و جدید:ینگی
نیکو رفتار:ادمی سیرت
هنگام طمع می دوزند:کیسه
واحد اختلاف پتانسیل الکتریکی:ولت
وزق:بک
ویتامین جدولی:کا
کرانه اسمان:افق
کرانه و جانب:کنف
کرم و حشره:کخ
کمبودش باعث گواتر می شود:ید
کمیاب:نادر
کور:نابینا