آبخست ها:جزایر
آشفته:پریشان
آواز دهنده:هاتف
ابزار نقاش:شستی
اثر صادق چوبک:نفتی
از جنی فرش مالیدنی:نمدین
از سنگ های گرانبها:یاقوت
از ماه های سریانی:نیسان
املا:دیکته
ایاب و ذهاب:رفت و آمد
این گونه:چنین
با حقه کسی را مغبون کردن:کلاه برداری کردن
با کلید باز می شود:قفل
بارومتر:هواسنج
باریک بین:دقیق
بت خانه:بت کده
برقرار:آباد
بنیان گذار:موسس
بی لیاقت:نالایق
بی نیاز:صمد
پادزهر:تریاق
پارچه روپوش صورت:روبند
پدر:اب
پنبه زن:نداف
پول ژاپن:ین
پیش کشی ها:هدایا
تابان:رخشان
ترسیدن و گریختن:رمیدن
تصدیق آلمانی:یا
تیره:کدر
جغد:بوف
چه کسی:کی
چهره:دیدار
چیز:شی
چینش وسایل خانه:دکور
حامله:باردار
حامی:طرفدار
حرف ندا:ای
حقیقت و نهاد:ماهیت
حیران:هاج و واج
خوراکی از تخم مرغ و اسفناج:نرگسی
درخت قالی:دار
دنیا:گیتی
دودلی:تردید
دودمان:خاندان
دولت ها:دول
راه کوتاه:ره
رطوبت:نم
روستا:ده
زاهد و ترسا:رهبان
سلول:یاخته
شدنی:ممکن
شدنی می شود:باداباد
شرور:بد
شمشیر بران:صل
شهر سیستان و بلوچستان:ایرانشهر
شهر مازندران:رامسر
شهر نیروگاه:نکا
شهر کردستان:کامیاران
شهرستان کرمانشاه:ثلاث باباجانی
شکاف و رخنه:جر
شیره انگور:دوشاب
شیره خشخاش:شیرآبه
ضمیر همیشه غایب:او
عقیم:نازا
عنوانی در هندوستان:راجه
غده زیر گلو:تیروئید
فراوانی:کثرت
فلس ماهی:کچ
فنا:نیستی
قرض:وام
گروه ورزشی:تیم
گل انار:نارخو
گندم سوده:آرد
گواه:شاهد
متصدی کتابخانه:کتابدار
مجموعه جانداران و محیط طبیعی آنها:اکوسیستم
مژده رسان:بشیر
مسابقات ورزشی منظم:لیگ
مستقیم:یک راست
مظهر لاغری:نی
معلم دبیرستان:دبیر
مقابل جزئیات:کلیات
موازی سطح زمین:افقی
نادیده گرفتن:چشم پوشی
نژاد:نسب
نوعی ساعت قدیمی:شنی
نوعی ماهی بی فلس:قباد
نوعی مغازه:بوتیک
نیمه بار:تا
هواپیمای عجول:جت
ورزشکار رشته پهلوانی:کشتی گیر
کار بی مزد:بیگار
کلمه درد و افسوس:واخ
یال اسب:بش
یقه:گریبان
یک طرفه کننده جریان الکتریکی:دیود
آب انگلیسی:واتر
آخرین پسین
آلت نخ ریسی:دوک
اتومبیل باربری:کامیون
اثر استاندال:آرماسن
اثر محمد بهارلو:بانوی لیل
از آتش فشان بیرون می ریزد:گدازه
از روزهای هفته:شنبه
از مواد منفجره:دینامیت
ایستگاه قطار:گار
بازگشتن:ایاب
بخش بیرونی بدن:پوست
به حالت خواری و زبونی:زار زار
به وسیله جریان برق تجزیه می شود:الکترولیت
بی صبر و حوصله:ناشکیبا
بی حس:لس
پارچه ابریشمی:تراز
پاسخ دندان شکن:تو دهنی
پایتخت پاناما:پاناما سیتی
پدر شعر پارسی:رودکی
پرتاب شده:مرمی
پرچم:لوا
توانگر:غنی
جاده قطار:ریل
جهان:دنیا
چله کمان:زه
چندین رقیب:رقبا
چهارچوب:کادر
حرف دهن کجی:یی
حرف ندا:یا
حرف نداری:بی
حزن:غم
خشکی مزاج:یبوست
خلاصی از بند:رهایی
خود این:همین
داستان کوتاه:متل
در این مکان:اینجا
در حال دویدن:دوان
در حال وزیدن:وزان
درون دهان:نج
دسته پیستون:شاتون
دفترچه هویت:شناسنامه
دیدار کننده از اماکن مذهبی:زایر
روشن و آشکتر::پیدا
زخم عفونی شده:دمل
زیر:پایین
سر کوه:شخ
سگ گزنده:هار
سلطان:شاه
سلطان جاز ایران:ویگن
سنگینی:وقار
شهر مرکزی:هنددر
شهر همدان:تویسرکان
شهری در ژاپن:ناگویا
شیفته:شیدا
صریح:رک
عدد :شمار
عدد خیطی:سه
فرصت دادن:امان دادن
فلز چهره:روی
فوتبالیست پرتغالی:وییرینیا
فیلمی با باران کوثری:شب بیرون
فیلمی با بازی عنایت بخشی:جای امن
قطر دهانه لوله تفنگ:کالیبر
گرد:دایره
گفتن عبارت طعنه آمیز:کنایه زدن
گیاه خوراکی و دارویی:زنجبیل
محل ورزش باستانی:زورخانه
مصیبت زده:سوگوار
معبر رودخانه:پل
معرکه:هنگامه
معلق روی آب:شناور
مقابل روز:شب
منع شده از کار کردن:بازنشسته
موجود:کاین
نت میانی:لا
نشستن برای گفتگو:اجلاس
نوار باریک سنگی پایین دیوار:قرنیز
نوعی بخاری:شومینه
نوعی ساعت قدیمی:شنی
نیمه بار:تا
هدایت کردن خودرو:راندن
هدهد:شانه به سر
همسر یا دختر کنت:کنتس
هوش و خرد:ذهن
وارفته:شل
وجود داشتن:بودن
ورزش جسم و ذهن:یوگا
وقت و هنگام:زمان
کارگردان"دانه های شن":رابرت وایز
کاسب:بازاری
کمیاب:نادر
آبی که بیهوده جاری شود:هرزاب
آتشدان حمام:تون
اتیه:آینده
آشکارساز مکان هواپیما:رادار
آنچه نذر کنند:نذری
ابر لایه ای:استراتوس
اثر حسین قلی مستعان:پله اول
اثر فهیمه رحیمی:همیشه با تو
ادامه:دنبال
ادامه دارد:دنباله دار
از درختان:سیگار
از فرشتگان مغضوب:هاروت
اقامت گاه تابستانی:ییلاق
ایمان اورده:گرویده
برکت آسمانی:باران
بنیاد و اساس:شالوده
بیماری ریزش موی بدن:گر
پارچه کت و شلواری:فاستونی
پاروی قایقران:فه
پایانه:ترمینال
پایتخت کرواسی:زاگرب
پراکندگی:شتات
پیشوای دینی:امام
تله:دام
تنبلی:کاهلی
تو در تو:لابلا
تیم فوتبال اسپانیایی:ایبار
جاده شهری:خیابان
جان خود را برای کسی می دهد:فدایی
جدا:سوا
جذب کردن:ربایش
جهنم:هاویه
چه بهتر:فبها
چین و شکن:یرا
حرف درد:آخ
خدایی:ربوبیت
خراش:خدشه
خشکی:یبس
خطر کردن:ریسک
خوابیده:خفه
خوراکی از آرد برنج و شکر و مغز بادام:حریره
داخل:تو
درشت و خشن:ناملایم
دروغگو:کذاب
درون دهان:نج
دوستان:یاران
دوشیزگی:بکارت
رازها:رموز
روپوش بالش:روبالشی
روی هم ریخته و انبار شده:تلمبار
زمان تولد:میلاد
زن بابا:نامادری
ساقه زیرزمینی برخی گیاهان:ریزوم
سرزنش کردن:شماتت
سود برنده:بهره ور
سوغات:ارمغان
سوگند:قسم
شخصی:خصوصی
شمششیر بران:صل
شهر سیستان و بلوچستان:ایرانشهر
شهر فارس:نیریز
شهر گیلان:رودسر
شهری در فرانسه:رن
شوخ و بزله گو:لیم
شکیبا:صبور
شیر عرب:لبن
صیاد ماهی:ماهیگیر
عادی:نرمال
عجز و ستوه:زله
عید ویتنامی ها:تت
فراخ:گشاد
فطری:ذاتی
فیلمی از وودی آلن:چهره مشهور
فیلمی با بازی ایرج قادری:کوسه جنوب
قوت لایموت:نان
گندم سوده:آرد
متفق:همدل
مخالف:ضد
مردم قرانی:ناس
مردم قوی هیکل:لنبر
مرطوب:خیس
مسیر دود:دودکش
مشهور:نامی
من و شما:ما
مهیا:آماده
موجود خیالی ترسناک:غول
موش خرما:راسو
ناگهان:غفلتا
نه بی ادبانه:نچ
نوعی سردرد:میگرن
هدف و مقصود:مرام
واحدی در وزن:اونس
وال:بالن
کلمه افسوس:اه
آب منجمد:یخ
آستانه خانه:سردر
آشوب:بلوا
آهو:ظب
اثر پرویز قاضی سعید:زمانی که باد بوزد
اثر داستایفسکی:یک اتفاق نحس
از پیامبران:نوح
از سوره ها:دخان
از سوره ها:طارق
از وسایل پرواز:کایت
اعمال زشت:سییات
الهام شدن در خواب:خواب نما
الک کردن:بیختن
اندازه گرمی هوا:دم
انگل خون آشام زالو
بالشتک ماوس:پد
بامبو:خیزران
بد اندیش:بدسگال
بدون ارتباط:بی ربط
برجستگی لاستیک:آج
بلند و رفیع:مرتفع
بلی:آری
بیم:واهمه
پاداش:جزا
پرده دری:هتاکی
پشت سر:پس
پوشش طیور:پر
پوشش ماهی:فلس
پوششی برای چرخ خودرو:گلگیر
تازی:عرب
ترسیدن و گریختن:رمیدن
تغییر ناپذیر:لایتغیر
تکیه بر پشتی:لم
تیر انداختن:رمی
تیزهوشی:کیاست
جسم غیر قابل تجزیه:عنصر
جوی:نهر
چشمه بزرگ:ینبوع
حرف ندا:ای
حسرت و دریغ:هیهات
خطاب بی ادبانه:هی
خودکشی کردن:انتحار
خوردنی مفید:سبزی
دریافت و آگاهی:درایت
دلیری و شجاعت:رشادت
دکان لوازم خیاطی:خرازی
راس:سر
راز:سر
رنگین کمان:قوس قزح
رود مغولستان و روسیه:ینیسیی
رویین تن شاهنامه:اسفندیار
زمان هر کاری را می شناسد:وقت شناس
زندگانی:حیات
زیبای دریایی:پری
ستاره کم نور:سها
سرمای بسیار سخت:زمهریر
سست شدن:وا دادن
سنگ معدنی گران بها:یاقوت
سیاست تسلط بر کشورهای دیگر:امپریالیسم
سیلی:تس
سیماب:آبک
شامل شدن:عم
شهر ترکمنستان:مرو
شهر فرانسه:بوردو
شهر فرانسه:رن
شهر گیلان:فومن
شهر مازندران:نکا
شهر مرکزی:خشک رود
شهر کردستان:مریوان
شهر کرمان:فهرج
عضو پرکار:دست
عنوانی برای افراد محترم:عالی جناب
غضب:خشم
فراهم کردن:تدارک
فصیح:غرا
فلز پر مصرف:آهن
قرن:سده
لقب خاقانی شروانی:حسان العجم
مار عظیم الجثه:بوا
مرض سگی:هاری
میان:بین
میوه نکو:به
ناله و فغان:وح
نخست:یک
نزدیک شدن:قرب
نشانه مفعولی:را
نظری:تئوریک
نفس نفس زدن:هناسه
نقل سخن:روایت
نوعی کرم:لیسه
هر چیز اویخته:آونگ
هراس افکنی:تروریسم
همگی:تماما
ورقه نازک برف یخچال:برفک
ویژه:خاص
کامل و درست:تمام
کشور اروپایی:اکراین
یاقوت:یاکند
یک دنده:لج
آرام و بدون دغدغه:ریلکس
آزادی خواه:لیبرال
آزمندی:شح
آشکارساز محل کشتی ها و هواپیماها:رادار
آشیان:لانه
آقای اسپانیایی:دن
آلت فلزی سرکج:کجک
آهنگر:حداد
اقر بالزاک:زن سی ساله
اثر سیامک گلشیری:همسران
اثر ناصر خسرو:زاد المسافرین
اثر هرمان هسه:بازی مهره شیشه ای
از ایالات آمریکا:فلوریدا
از دو رقمی ها:هشتاد
از سازهای زهی:ویولا
از مال برخی ها هزار هنر می بارد:انگشت
اسب سفید:هدنگ
افاده:فیس
افترا:تهمت
بالا امدن آب دریا:مد
بردن به سوی کسی:اوردن
به تنهایی:یک تنه
به هم خوردن:تلاطم
پاروی قایقران:فه
پالان چهارپا:جل
پایین تر:فروتر
پروتئین کاتالیزی:آنزیم
پسوند دارنده:مند
پیکر انسان:هیکل
تلخ عرب:مر
تیر پیکان دار:یب
جای ممتاز تماشاخانه:لژ
چرک:سخ
چه کسی:کی
چیز:شی
حرف ندا:ای
خجسته و مبارک:فرخ
خون گرفتن از رگ:رگ زدن
خیزاندن:جهاندن
در یک لحظه:آنا
دروغ بستن:بهتان
دستگاه پنچرگیری:آپارات
دشت و صحرا:هامون
دو نیم کردن:شقه کردن
دیوانه خطرناک:زنجیری
رفع اتهام کردن:تبریه
روزنامه:جریده
ریسک:خطر
زهره:ونوس
زیر و پایین:تحت
ساز شاکی:نی
سرنگون:وارون
سعی کردن:کوشیدن
سنگینی ها:اوزان
سهل:آسان
سواری روی پشت:کولی
سوبسید:یارانه
شاخه نورسته:شنار
شبح:سایه
شهر آذربایجان شرقی:اهر
شهر تهران:شمیرانات
شهر لرستان:دورود
شکوه:فر
شیون و زاری:ندبه
صدای شکستن:تراک
صمیمی و خالص:یکرو
صورتک:ماسک
طریق:راه
عبادتی که واجب نباشد:نافله
فعالیت سرگرم کننده:بازی
فیبر سفید:یونولیت
قدیمی و کهنه:باستانی
گرد سفید مخدر:هرویین
گل نومیدی:یاس
گواهی می دهم:اشهد
لباس کهنه به تن دارد:ژنده پوش
لنگر می اندازند تا بخورند:کنگر
مجاز از آمریکا:ینگی دنیا
مجاز از فریب دادن:رنگ کردن
مخزن اهنگ نه چندان قدیم:کاست
مخزن سیمان:بونکر
مدارا کردن:تسامح
مزه فلفلی:تند
مسابقه نهایی:فینال
مسمار:میخ
نزد عرب:لدی
نوعی گل سرخ:لاله
نیکی دیگران را می خواهد:خیرخواه
واحد پول زاپن:ین
واحد کوانتومی نور:فوتون
وحشی:دد
کشاورز:کدیور
کشور اروپایی:لهستان
کلمه آرزو:کاش
کوبیدن در:تق
کوچ کننده:راحل
یار پت:مت
آغشته به لجن:لجن مال
اماسیده:متورم
اه و ناله:فغان
اهنگر:حداد
اتومبیل حمل بیماران:آمبولانس
از چهار عمل اصلی:منها
از دشمن به دست امده:غنیمت
ایالتی در آمریکا:اورگن
اثر گراهام گرین:مرد سوم
اثر نیکلای کوگل:میرگورود
اثر یان فلمینگ:تندربال
ارز پر قدرت:دلار
از اعضای بدن:ران
از اقسام حج:عمره
از حبوبات:لوبیا
از سربازان نیروی هوایی:چترباز
از سنگ های قیمتی:یاقوت
از سوخت های فسیلی:گاز
از صور فلکی:ثریا
از مراکز استان ها:ساری
از نزولات جوی:برف
از کنده بلند می شود:دود
اسب نر:نریان
استخوان بالای سینه:ترقوه
اقامت کردن:ماندن
باعث گرفتاری و ماندگی:دامن گیر
بحبوبه:گیرودار
به خود رنج دادن:تکلف
بوزینه:میمون
بی خانمان:اواره
بیماری زردی:یرقان
پارچه پاک کردن صورت:رومال
پستانداری با پوست گرانبها:سمور
پسوند شباهت:سا
پسوند قیدساز از صفت:انه
پیش از موعد مقرر آمده:زودرس
تجهیزاتی که از راه هوا حمل می شود:هوابرد
تسریع کننده فرایند شیمیایی:کاتالیزور
جرم:خلاف
جنگ و نبرد:آورد
جنگجو:جنگاور
چرک:ریم
چهره شطرنجی:رخ
چوب خوشبو:ند
حرص و طمع:آز
خارج شدن:بیرون آمدن
خشکی:یبس
خمیده:گوژ
خوابیده:نایم
خویشاوندان:قوم
دارالایتام:یتیم خانه
درامدن:ورود
درس دادن:تدریس
دریای عرب:یم
دورتر:واتر
دوزیست ضد آتش:سمندر
راست ایستاده:هج
رشتن:ریسیدن
رنگ سبز روشن:میشی
روزانه:یومیه
زدن قلب:تپیدن
زیرک:رند
سازنده زره:زراد
سازی شبیه شیپور:ترومپت
سفره نوروزی:هفت سین
سقف ندارد:روباز
سگ گزنده:هار
سوسمار:ضب
شاعر"هفت اورنگ":جامی
شاعر سده شش:انوری
شعر ساخته شده:سروده
شهد:نوش
شهر فارس:لامرد
شهر مرکزی:نیمور
شهر کرمانشاه:هرسین
صورت اسامی چیزی:فهرست
ظرف آب خوری:لیوان
ظروف رویین می سازد:رویگر
عدد منفی:نه
عدد ورزشی:دو
غذایش مورچه است:مورچه خوار
فیلمی با بازی خسرو شکیبایی:هامون
قضاوت کردن:داوری
قورباغه درختی:وک
گردش کودکانه:ددر
گل نارنجی رنگ:لادن
مراتب و مراحل:درجات
مردها:ذکور
مرگ:موت
ناپدری:راب
ناپدید:گم
ناخالص:ناسره
نامساعد:ناجور
نوعی نان:بربری
نویسنده"مانده های زمینی":آندره ژید
همراه دیفرانسیل در ریاضی:انتگرال
همه آفریده ها:موجودات
کارگاه جولاهی:هف
کشور آسیایی:عراق
کشور اسیایی:کویت
کنایه از شخص بسیار لاغر:نی قلیان
کوچ کردن:مهاجرت