در سرای زندگانی جنگ قدرت تا به کی
این همه تعجیل کردن بهر ذلت تا به کی
با محبت دشمنی نابود و خنثی می شود
زندگانی بهر صلح است جنگ و نفرت تا به کی
ما که از اول همه اولاد آدم بوده ایم
بعد با شمشیر و ترکش مرگ عزت تا به کی
جنگ از آغاز خلقت یکه تازی کرده است
این همه فکر جدایی رو به سرعت تا به کی
می توان در اوج قدرت یک کمی آرام شد
تا به خود آییی که دیگر هتک حرمت تا به کی
زشت باشد هر که را در دل عداوت پرورد
مهربانی خوشتر است آزار و محنت تا به کی
عشق را فریاد کن تا گوش هستی بشنود
زندگی معنا پذیرد روز حسرت تا به کی
آسمانی می شوی با مهربانی خو کنی
بیش از نامهربان در جنگ سبقت تا به کی
ای وصال این شعر هم این گونه می گردد تمام
رشته ها را پنبه کردن فوت فرصت تا به کی
وصال میانه ای
برون نمی رود از دل خیال خام وصالت
اگر چه رفته وصالت ولی خوشم به خیالت
شبیه معجزه هستی پر از سوال و معما
هنوز مانده به ذهنم جواب خیل سوالت
به پشت شهر تو مانده نزاع ماهی و دریا
درون شهر تو یک کس نمی رسد به کمالت
شبی که با تو نشستم شروع زندگی ام شد
شروع تازه ی شعرم ، سرودن از خط و خالت
ببین که منتظرم باز دوباره مست تو باشم
عزیز بتکده باشی نگاه من به جمالت
اگر چه چیده ای از باغ ما فراوان سیب
بگو ز باغ تو چینم منم ز سیب حلالت
وصال شهر تو گشتم گواه کثرت باران
دوباره ره یسپارم به سایه های خیالت
از : محمد علی رستمی (وصال)
آدمی:انسان
آدمیان:مردم
اثر آلفونس دوده:پتیشز
اثر محمد رحیم اخوت:نام ها و سایه ها
ادامه ندادن انجام کاری:کنار کشیدن
از ادات استفهام:آیا
از جنس روی:رویین
از مواد افیونی:تریاک
اطلاعیه حزبی:بیانیه
بختک:کابوس
بدکار:شرور
برجستگی طبیعی در چیزی:زایده
بسیار ملامت کننده:لوامه
بی بند و بار:هرهری
پایتخت چین:پکن
پزشک:دکتر
پست الکترونیکی:ایمیل
پیوند و بستگی:رابطه
جنگ های پیامبر:غزوات
جوانمرد:راد
جوش خمیر:وز
جویدن:خاییدن
جیره و مستمری:راتب
چهره:دیدار
خجسته:سعد
دسته تفنگ:قنداق
دفعه و مرتبه:کرت
دو طرفه:دوسره
راهنمایی:هدایت
رسم ها:سنن
رشته کوه افغانستان:هندوکش
روزانه:یومیه
روشنی و فروغ:تابش
ریشه:بن
سعی و کوشش:جد
سیال تنفسی:هوا
شهرآذربایجان شرقی:ورزقان
شهر خراسان رضوی:نیشابور
شهر سینمایی آمریکا:هالیوود
شهر کهگیلویه و بویر احمد:دهدشت
صاحب بودن:خداوندی
صبح:بامداد
ضمیر فرانسوی:وو
طبیعی:نرمال
طرد شده:مطرود
طرف چپ:میسره
طفل:کودک
غلات را الک می کند:بوجار
فیلمی از پیتر جکسون:هابیت
گریه با سوز و گداز:زار
گل نومیدی:یاس
گوش فرا دادن:نیوشیدن
لاپوشی کردن:ماست مالی کردن
مایعی که از کبد ترشح می شود:زردآب
مروارید:در
مریخ:بهرام
مظهر مقاومت:کوه
مقیاس و آلت سنجش:معیار
منسوب به ساری:ساروی
میراث:ماترک
نسل پنجم:ندیده
نفع:سودمندی
نگاه خیره:بروبر
نیرومند:قوی
هرگز نه عرب:لن
همچون مادر:مادرانه
هنرپیشه:اکتور
وحشی:دد
کار روزمره:رونین
کشور آسیایی:سوریه
کشور آمریکای شمالی:هندوراس
کناره و حاشیه:دامنه
آدرس:نشانی
آشکار:مبرهن
آفتی برای مو :موخوره
اثر توماس مان:تونی و کروگر
اثر مهشید امیرشاهی:در سفر
از استان ها:همدان
از اوراق بهادار:برات
از جنس آهن:آهنین
از جنس نمد:نمدین
از حد گذشتن:فرط
از رودهای مرزی:تجن
از غلات:جو
از ماه های سریانی:ایار
استشمام کردن:بوییدن
استفراغ:قی
اندازه:مقیاس
انکار کردن:ظی
اکسید کلسیم:آهک
بار دوم:ثانیا
بالن:نهنگ
باورها:عقاید
پخش کننده:قاسم
بریدن سر قلم:قط
به گمان انداختن:ایهام
بی خردی:سفاهت
پاک نژادی:نجابت
پایتخت باهاما:ناسایو
پیدا شدن اندیشه بد:وسوسه
پیوسته و متفق:متحد
تاخت اسب:تگ
تعبیر خواب:گزارش
تیرگی:کدورت
جانشین پول:ژتون
جنس و کالا:اثاث
چای فرنگی:تی
حرف ندا:ای
حسرت و دریغا:هیهات
حفر کننده:حافر
دارای سبیل پرپشت:سبیلو
دچار شدن:ابتلا
در نهان:غیابا
درخت زبان گنجشک:ون
درست دانستن:تایید
در نوردیدن:طی
درون:تو
دستور برای انجام کاری:سفارش
دهان عرب:فم
رود مرزی:ارس
روزانه:یومیه
سانتی متر مکعب:سی سی
ستون بلند مساجد:منار
شاعر مونث:شاعره
شغل و مقام وزیر:وزارت
شهر تهران:ورامین
شهر کرمانشاه:ثلاث باباجانی
شهری در افغانستان:هرات
ضربه کاری خورده:ناکار
ضمیر اول شخص جمع:ما
طالب علم:دانشجو
طلایه:جلودار
عادت:خو
عکس از خود:سلفی
فربه:سمین
فرجام ها:نتایج
فرشته مهر و محبت:میترا
فهم متقابل:تفاهم
فیلم برنارد برتولوچی:من و تو
گردش:دور
مدح:ستایش
مرغ می رود:جا
مهربان:رحیم
نادانی:جهالت
ناشناس:غریبه
ناکام:نامراد
نشانه مفعولی:را
نیکویی و نرمی:ملاطفت
وهم شده:موهوم
کشور آفریقایی:لسوتو
کم عقلی:سخافت
آسمانی:سماوی
آنچه رسم شده:مرسوم
ابر:اسفنج
اثر چارلز دیکنز:دوست مشترکمان
اثر صادق چوبک:اتما
از اعضای دستگاه گوارش:مری
از اقوام آسیای میانه:تاجیک
از چاشنی ها:سس
از درندگان:یوز
از سوره ها:سبا
از ماه ها:خرداد
از مراکز استان ها:یاسوج
اسب آذری:آت
استان ها:ولایات
اندک اندک:نم نمک
بازی نفس گیر:زو
بانگ و آواز:غو
بانگ و آواز:ندا
برجستگی زیر گونه:لپ
بوی رطوبت:نا
بی باکانه:متهورانه
بیم:هراس
پایتخت اتریش:وین
پرنده سخن گو:طوطی
پزشک:دکتر
پیمودن:طی
تا:خم
تجهیزاتی که از هوا منتقل می شود:هوابرد
تر و تازه:سرسیز
تک تک:یکی یکی
تیری که با کمان اندازند:ناوک
تیم فوتبال اسپانیایی:ریال سوسیداد
جایز:روا
جمع نیت:نیات
چرک و زرداب زخم:هو
چوب آتش زنه:زند
چک:سیلی
حرف عصا:لام
حرکت کردن باد:وزش
خواهش نفس:هوس
خواهش :روزبه
دارو:دوا
در معرض فروش گذاشتن:مزایده
درخت تسبیح:یسر
دشمن و مخالف:ضد
دو طرفه:دوسره
دورویی:ریا
دومین:ثانویه
راس:سر
رد پای کسی را گرفتن:رد زدن
روحانی مصر باستان:کاهن
زورمندی:یال و کوپال
سخن:حدیث
شتر عرب:ابل
شهر بی قانون:هرت
شهر لرستان:بروجرد
شهر مرکزی:کره رود
شهری در انگلستان:یورک
شکم بند:گن
صفت سرو:سهی
عدد اول:یک
غرامت:تاوان
فراوانی ریاضی:بسامد
فرش مالیدنی:نمئ
فرمانده:امیر
فلز سنگین:سرب
فوتبالیست آلمانی:خدیرا
فوتبالیست آلمانی:ماریو گومز
قمر زمین:ماه
قمر مصنوعی:یو
گل نرم ته جوی:لای
گودال:چال
گوسفند شاخ دار:تکل
لنگه بار:تا
مسکن قوی:مرفین
مشهور:نامی
معشوق:دلبر
میوه هزار دانه:انار
نیست و نابود:هیچ
واحد اطلاعاتی کامپیوتر:بایت
واحد پول ژاپن:ین
کارگردان " لورنس عربستان":دیوید لین
کبوتر دشتی:یمام
یک جور و یک نواخت:یک دست
آشکار کردن:افشا
از حروف الفبا:گاف
از دین برگشته:مرتد
از گیاهان علوفه ای:شبدر
اسباب:کالا
استفراق:قی
اسیر:بندی
امیر قبیله بزرگ:بگ
انباره الکتریسیته:باتری
بالاپوش:ردا
بزرگ و عظیم:سترگ
بزرگواری:شوکت
بیهوشی:اغما
پاکیزگی:نزاکت
پایان:منتها الیه
پایتخت یمن:صنعا
پرده و حجاب:ستر
پرهیزکاری:تقا
پست الکترونیکی:ایمیل
تخت و سریر:اریکه
ترک خفیف استخوان:مو
تقلید کننده:مقلد
توجه داشتن:عنایت
جانشینی:نیابت
جنازه:نعش
حلقه دو طرف زین:رکاب
حیوان باوفا:سگ
خانه:کاشانه
خواهش:استدعا
خورشی از گوشت:فسنجان
خیمه بزرگ:هواری
داستان کوتاه:متل
درشت اندام و قوی هیکل:لندهور
ده هزار متر مربع:هکتار
دوست خاموش:کتاب
رایگان:مجانی
روز عرب:نهار
زمین آماده کشت:ایش
زیاد بهانه می گیرد:نق نقو
سال ترکی:ییل
سخن چین:نمام
سرانگشت:بنان
سزاوارتر:اولی
سود پول:ربا
شهر اردبیل:نمین
شهر تهران:ری
شهر نیروگاهی مازندران:نکا
شهر کوچک:شهرک
شهری در بریل:بلاهوریزونته
شوخ و بذله گو:لیم
ضروری:لازم
عمل به دنیا اوردن:زایش
غرغر:نق
غریزه ها:غرایز
فاقد:بدون
فزونی:برکت
فصل بهار:ربیع
قبول نشده:رد
قوت لایموت:نان
گیاهی خاردار:یز
لبخند زدن:تبسم
لعاب:ورنی
لفظ ورود به جایی:یا الله
مادر آذری:آنا
مانع و بازدارنده:عایق
مجازات شرعی:حد
مراسمی در زورخانه:گلریزان
مرد گنده و قوی هیکل:لنبر
مسابقات ورزشی منظم:لیگ
مسابقه نهایی:فینال
منسوب به دست:دستی
مهمانی دادن:سور دادن
ناقص و کوتاه:نارسا
نویسنده "شازده احتجاب":هوشنگ گلشیری
همان شتر است:اشتر
همسر حضرت ابراهیم ع : هاجر
وسیله شخم زنی:گاوآهن
کشور آسیایی:لبنان
آزرم:شرم
آفت گندم:سن
آماده سفر شدن:رخت بر بستن
اثر امیل زولا:ترزراکن
اثر بالزاک:گوبسک ربا خوار
اثر پا:رد
اثر صادق هدایت:ولنگاری
اثر فرزانه کرم پور:توفان زیر پوست
از دست رفته:مافات
از دنیا رفتن:فوت
از علائم نگارشی:ویرگول
از عوامل بیماری زا:میکروب
اسب مایل به زرد:سمند
التماس:خواهش
الفبای موسیقی:نت
بدی کردن:شرارت
بر سر عروس و داماد ریزند:شاباش
برف همراه با باد:بوران
بزرگ:گت
بزه:جرم
به حضور شخصی رسیدن:شرف یاب
به طور ناگهانی:زرت
به بیماری هاری دچار شدن:هار شدن
بی وفایی در عهد:خیانت
بیانیه:مانیفست
پاره و تکه:پارچه
پایتخت بلغارستان:صوفیه
پذیرفته شدن:رد شدن
پیروان:امت
پیروان مذاهب دارای کتاب:اهل کتاب
تاریکی:سیاهی
تند و تیز:کرمند
توطئه ها:دسایس
جلودار:یساول
جوی ها:انهار
چاپ با چاپگر:پرینت
چهره:رخ
حداد:آهنگر
حیوان درازگوش:خرگوش
خراج و مالیات:باج
خسارت:زیان
خطوط پیشانی:سگرمه
خو کرده:مانوس
خوش رفتاری:نزاکت
درخت سرشویه:سدر
دین:مذهب
زشت:انر
سنگ های آتشفشانی :آذرین
سنگینی:وزن
شغل وزیر:وزارت
شهر اصفهان:نایین
شهر سیستان و بلوچستان:دلگان
ضربه کاری خورده:ناکار
ظرف چای:فلاسک
فراخوانی با بلندگو:پیج
فراق:جدایی
فرومایگان:اوباش
فیلمی از ویکتور فلمینگ:ژاندارک
قوی:نیرومند
مدارک:اسناد
مسئول آسیاب:آسیابان
مناسب تشخیص دادن:تایید
مهلت:فرجه
موجود خیالی ترسناک:هیولا
ناپسند:بد
نامه رسان:پست چی
نیکی:حسن
هنرپیشه طنزپرداز:کمدین
واحد پول زاپن:ین
واحدی در وزن:اونس
کشور آفریقایی:مالاوی
کلاه تمام لبه:شاپو
کلمه آرزو:کاش