آب ترکی:سو
آقا:سید
اثر ابوتراب خسروی:رودراوی
اثر احمد محمود:از دلتنگی
اثر نیکلای گوگول:شنل
ادراک:حس
از سوره ها:زمر
از ماه ها:آبان
از مرکبات:بالنگ
از مشتقات نفت:گریس
انجام نامه:اجراییه
بدنه:تنه
بدی:شر
بسیار نالنده:انان
بوته زرگران:گه
پاداش:اجر
پایین هر چیز:ذیل
پدران:ابا
تبار:ایل
ترس و بیم:باک
تصور ذهنی:تجسم
تصویر کلی از هر چیز:شما
تعداد افراد خانواده:خانوار
تنبل و کاهل:کسل
تنیسور سوئیسی:راجر فدرر
تهیه کننده معاش خانه:نان آور
حیوان انکر الاصوات:خر
خالص:سره
خدمتگزار:خادم
خزانه دار:خازن
خشم گرفتن:غضب
خشک و شکننده:ترد
خطیب:سخنران
خوشحالی:دنه
دارایی:مال
داستان جنگی منظوم:رزم نامه
دانه کش بی آزار:مور
دو یار هم قد:اا
راست رسته:سهی
راندن مزاحم:دک
راندن و طرد کردن:زجر
روی و رخساره:خد
ساکن زاغه:زاغه نشین
ساییدن و لمس کردن:سودن
سخنان بیمارگونه:یان
سورپریز شده:غافلگیر
سوی و طرف:زی
شایستگی و برازندگی:زیبندگی
شناسنامه:سجل
شهر:بلد
شهر ی در ژاپن: یوکوهاما
عسل:شهد
فیلم پر زد و خورد:اکشن
قلب:دل
قوت لایموت:نان
گمراه تر:اضل
لباس کوتاه مردانه یا زنانه:نیم تنه
ماتم:سوگ
ماده ای در کرم های صورت:گلیسیرین
مجموعه وسایل خانه:دکور
محفظه میز:کشو
مخترع تلفن:بل
مرحله ای در کشاورزی:داشت
مسخره کردن:استهزا
مقابل:ازا
منزه:قدوس
نادیده گرفتن خطا در ورزش:آوانتاژ
نقاش:صورت گر
نوعی رنگ مو:مش
نویسنده "سه تفنگ دار":الکساندر دوما
هزار:الف
کار:شغل
کشتارگاه:سلاخ خانه
کشور آفریقایی:اوگاندا
کشور آمریکای شمالی:کانادا
کشور اروپایی:نروژ
کلمه شرط:اگر
کلمه شگفتی:وخ
کنایه از به زندان افتادن:آب خنک خوردن
کوتاه شدن جامه:آب رفتن
کوفتن:زدن
آبستن:حامله
آرامش:طمانینه
آغشته و کثیف:آلوده
آنچه نثار می شود:فدا
آینده:آتیه
اتفاق:ماجرا
اثر الکساندر دوما:سفید هاوابی ها
اثر پا:رد
اثر شاتوبریان:آتالا
از استان ها:یزد
از ماه ها:دی
آگاهی از امری:آشنایی
اهل رشت:رشتی
اولین سه رقمی:صد
اینک:کنون
بخش ها:اقسام
بدزبان:هتاک
برادر حضرت موسی ع:هارون
برایش باید جور هندوستان کشید:طاووس
بسته شدن ناگهانی رگ ها:سکته
به جا آوردن عهد:وفا
بیهوده و بی فایده:باطل
پایان:انتها
پایان:نهایت
پایه ها:ارکان
پرخاش و عتاب:تشر
پیروان و گروه:امت
پیش خدمت رستوران:گارسون
تابان:مدیر
تلخ عرب:مر
تندرستی:شفا
جای سردسیر:ییلاق
جدایی زن و شوهر:متارکه
جلای کفش:واکس
حرف افسوس:وای
حرف پیروزی:وی
حرف ندا:ای
خانه پشت به آفتاب:نسر
خردتر:کهتر
روزنامه:جریده
زرداب:صفرا
زیبا و قشنگ:شیک
زینت ناخن:لاک
ستمکارانه:جابرانه
سرای:خانه
سهل انگاری:ندانم کاری
سوره ای که در مکه نازل شده:مکی
شبانگاه:مسا
شگرد:لم
شهر تهران:ری
شهری در ایتالیا:کاتاینا
شهری در ژاپن:یوکوهاما
شیرینی تولد:کیک
طعم بستنی:وانیل
عدد هندسی:پی
عقب:ورا
غذای روزانه:روزی
غم و اندوه:هم
غنیمت جنگی:فی
فلز چهره:روی
فیلم پر زد و خورد:اکشن
گردش ها:ادوار
گل سیاه ته مرداب:لجن
گمان:پندار
لاف زدن:لاییدن
لحظه:دم
محل هلاکت:مهلکه
معمار:آرشیتکت
مهارت و توانایی:ید طولی
مهیا و اماده:پرداخته
نابود:هلاک
ناپدید:گم
ناله و فغان:وح
نشانه تیر:هدف
ننگ و رسوایی:عار
واحد پول چین:یوان
وسیله احتیاطی:یدک
کافی:بس
کثیر الاضلاع:چندبر
کشت بارانی:دیم
کشور آفریقایی:موریس
کودک:طفل
یگانگی کردن:اتحاد
آلت فشار:منگنه
آهوی ختن:اف
آیین ها:ادیان
اثر آلفونس دوده:ژاک
اثر جرج برنارد شاو:ماژور باربارا
اثر جمال زاده:شور آباد
اثر محمد ایوبی:راه شیری
احوال:اوضاع
اداره مرزی:گمرک
از حروف الفبا:عین
از سبزی ها:ریواس
از یک سو:یک جانبه
با حقه فروختن کالای بد:غالب کردن
باقی جان:نا
برگ برنده:آس
بنیاد نهادن:تاسیس
بوی رطوبت:نا
بی پدران:ایتام
بیچارگی:زبونی
پاک از گناه:بری
پنهان شدن به قصد دشمن:کمین
تصدیق روسی:دا
تیر کوتاه:زج
تیم فوتبال فرانسوی:رن
جگر:کبد
جوجه تیغی:راورا
جزب هیتلر:نازی
حشره موزی:مگس
حفظ تندرستی و سلامت:بهداشت
حیوان چراندنی:غاز
خبرنگار:گزارشگر
خوراکی شیرین صبحانه:مربا
دفتر ها:دفاتر
دفع کردن:ذب
دیفتری:زهرباد
رادیاتور سیستم حرارت مرکزی:شوفاژ
رب النوع مصری:رع
روزگار:دوران
روزگار:زمانه
زنان:نسوان
سبک اثر ادبی:ژانر
سرخ کمرنگ:ال
سره:ناب
سه کیلو گرم:من
شب طولانی:یلدا
شراب:می
شرم آور:ننگین
شریف:بزرگوار
شعر چعار مصرعی:رباعی
شکل و صورت:قیافه
طعنه و سرزنش:سرک.ب
ظرف رختشویی:لگن
ظرف یخ:یخدان
عدد روستا:ده
عزیز عرب:ام
عمر مفیدش تمام شده:قراضه
غرور و تکبر:نب
فرانسه قدیم:گل
فروغ:سنا
فزونی:ازدیاد
قراضه:لکنته
گرفتگی زبان:تاتا
گیاهی خاردار:یز
لوس:ننر
مودب:با ادب
مالک چیزی بودن:داشتن
مانند ماه:مه وار
مذکر:نر
مرطوب:تر
مروارید سیاه خزر:خاویار
مریض بیمارستان:بستری
میوه گرمسیری:موز
نش:سایه
هم چشمی کردن:رقابت
همانند:یکسان
همسفر:همراه
واحد پول ژاپن:ین
ورزش رزمی ژاپنی:کاراته
وسیع:پهناور
کتف و شانه:خا
کمک:یاری
کوبیدن:دق
یار داماد:عروس
آسان گرفتن:تساهل
آغاز:اول
از ادات استفهام:آیا
از ایلت های آمریکا:یوتا
از حروف الفبا:شین
از سیارات:اورانوس
از عناصر فلزی:باریوم
از مراکز استان ها:ساری
اشاره به دور:آن
اشاره به نزدیک:این
الفبای موسیقی:نت
انبار کشتی:خن
اهلی:رام
بازیگر"شکار روباه":سام درخشانی
بافت:نسج
بدنامی:رسوایی
بسیار تشنه بودن:له له زدن
به خاک سپردن:دفن
به کندی کاری را انجام دادن:فس فس کردن
پادشاه:کیا
پای افزار:لکا
پایتخت لائوس:وینتیان
پایتخت مالاوی:لیلونگوه
پرنده:طایر
پشته خاک:تل
پشیمانی:ندم
پیاله:جام
تختگاه:سکو
تن پوش ضد آب:بارانی
تیرگی چشم:تم
جراحت:ریش
جمهوری خودمختار روسیه:چچن
چهره:لچ
چیز:شی
حیا:شرم
حیوان باوفا:سگ
خشک و شکننده:ترد
خواب عرب:نوم
درد:الم
رازها:رموز
رنج و محنت:لگ
رهبر:لیدر
روح انسانی:جان
رودی در مغولستان و روسیه:ینیسیی
روزهای مهم مذهبی:ایام الله
ریز کردن
نان در آبگوشت:تریت
زمین زراعی:کشت زار
سرگشته:هاج
سمی خطرناک:سیانور
سوی و طرف:زی
شاخه ای در زمین شناسی:ژئوفیزیک
شب گذشته:دوش
شهر خوزستان:باوی
شوم:نامبارک
صبح زود:پگاه
صبور نیست:ناشکیبا
طلایی:زری
عقب افتاده:پس مانده
عقب و پشت:ورا
علت:سبب
علم ذرات ریز:نانو
فرهنگستان:آکادمی
فوتبالیست آرژانتینی:آلوارز
قدیمی:کهن
قیمت بازاری:فی
گذراندن:بسر بردن
گریه سوزناک:زاری
مجلس روسیه:دوما
مقام:سمت
میوه درخت سدر:کنار
ناپدری:راب
نخستین انسان:ادم
نزد عرب:لدی
نشانه تیر:هدف
نویسنده "پرنده آبی":موریس مترلینگ
هذیان:یان
همان فیل است:پیل
همه را شامل می شود:هر
هوشیار:بیداردل
وسیله اویزان کردن لباس:چوب لباسی
کافی:بس
کمانگیر باستانی:آرش
آدم های بد قلق:نرو
آزادراه:اتوبان
آهنگر:نهامین
آواز نشاط انگیز:سرود
اثر هرمان هسه:سیدارتا
از ادات تشبیه:سا
از پیامبران:هود
از سازهای زهی:ویولون
از سوره ها:روم
اسب آذری:آت
الهه خورشید مصر باستان:را
انگبین:عسل
ایستگاه راه اهن:گار
این دم:الان
بانگ و آواز:غو
بخشودن:عفو
بخشی از چیزی:جزو
بددل:غر
برخی از زیر آن به عمل می آیند:بته
بسیار رنج دهنده:جان کاه
به تمسخر گرفتن:دست انداختن
بی نهایت:لایتناهی
پالیز خربزه:لته
پایتخت بلیز:بلموپان
پایین آمدن:تنزل
پستی و حقارت:فرودستی
پول خرد قاجار:شاهی
تازه به دوران رسیده:ندید بدید
تک:یکان
جاده قطار:ریل
جزئی نیست:کلی
حالت رفتن بین آهستگی و شتاب:افت و خیز
حرف ندا:ای
حرف نداری:بی
حرف همراهی:با
خزنده گزنده:مار
خوب و نیک:نغز
خون:دم
داد:عدل
داستان جنگی:رزم نامه
در آمدن:ورود
دستور:امر
راز و نیاز کردن با خدا:مناجات
روغنی:چرب
سست و ناتوان:خور
شاعر سده شش:انور یابی وردی
شدنی می شود:بادا باد
شراب:خمر
شهری در بوشهر:دیر
عادی:نرمال
فزونی یافتن:ازدیاد
فیلمی با بازی نگار جواهریان:چند تار مو
قسمی کفش پاشنه دار:ارسی
قطعی:حتمی
گردش کودکانه:ددر
گریز:هرب
گمراه:ضال
گودال:چاه
گونه:جور
لوله ای استوانه ای موتور اتومبیل:سیلندر
ماه سرد:دی
مجموعه قطعات جلوی خودرو:جلوبندی
مزور:دغل
معلم:فرهنگی
مقیاس وزن مایعات:گالن
منزلت:شان
منزوی و گوشه گیر:خانه نشین
نت میانی:لا
نخ های افقی پارچه:پود
نشانه ها:آیات
نصف:نیم
نقشه کشیدن:طرح ریختن
هدر دادن آب:هرز دادن
همه را فراگیرنده:عام
واحدی در طول:متر
واحدی در وزن:سیر
ولگردی:هرز
کشتی جنگی:ناو
کشنده بی صدا:سم
کشور آفریقایی:کنیا
کوچ کرده:رحیل
آسیب ها:آفات
اجداد:نیاکان
از آفت های درختان:شته
از پیامبران:یونس
از حروف یونانی:آلفا
از روی اجبار:قهرا
اهل ساری:ساروی
اهل هند:هندو
ایراد گرفتن:اشکال تراشیدن
بازار بی رونق:کساد
بالا بردن:اعلا
بخاری برقی:هیتر
بزرگ داشتن:اکرام
بسیار طمع کننده:طماع
بغل:بر
به وجود آوردن:تکوین
پارسا و پاکدامن:بتول
پایتخت پرو:لیما
پرنده گردن دراز:لک لک
پوشاک:لباس
پیروان:امم
تصدیق انگلیسی:یس
تمام و همه:سراسر
جامه گشاد و بلند:عبا
جدا کردن دو چیز از هم:فک
جمع کافر:کفار
چنگ در زدن:تمسک
چهره:رو
حرکات مسخره و بیهوده:ادا
حق ناحق در سازمان ملل:وتو
حل شده:محلول
داربست زیر سقف:خرپا
داروی تزریق کردنی:سرم
در کمال دقت:مو به مو
دست ها:ایادی
دستگاهی برقی در موتور:دلکو
دل آزار کهنه:نو
دور دهان:کب
رخت:لباس
رنگ:فام
سال ترکی:ییل
ستبر:ضخیم
سرخ رنگ:عنابی
سنبل کوهی:فو
سنگ زر:محک
شرح دهنده:مفسر
شرمنده:کنف
شهر تهران:ورامین
شهر مازندران:رامسر
شهری در ایتالیا:فلورانس
شکاف میان قلم:فاق
شیرینی لوله ای:رولت
صعود:ارتقا
صمیمی و خالص:یک رو
علم مطالعه نور:اپتیک
عید میلاد مسیح:نویل
غذایی از گوشت و بادمجان:مسما
فالگیری:رمالی
فصل نوزایی:بهار
گردش دسته جمعی:پیک نیک
گزنده خطرناک:رتیل
لاف و گزاف:هارتو پورت
لبه تیغ:یلمان
متذکر شونده:یادآور
مجاز از بنیان گذار:پدر
محفظه نامه:پاکت
محل دفن مردگان:قبرستان
مرطوب:تر
مژده رسان:بشیر
موتور برقی:الکترو موتور
میوه درخت سدر:کنار
ناتوان و بی مصرف:بی عرضه
ناگهان:یک هو
ناله و فغان:وح
نمک اسید فسفریک:فسفات
نیمه روز:ظهر
همسایه:جار
کلا:روی هم رفته
یکی پس از دیگری:یکایک
اثر پا:رد
اثر زان پل سارتر:بودلر
ارابه:گردون
از عناصر گازی:هلیوم
از یک سو:یک جانبه
از یک نزاد:همجنس
اسب نر:نریان
استعداد فهم و دریافت:شم
اکنون:اینک
به تاخیر انداختن:طول دادن
به لرزه دراوردن:لرزاندن
بهشت زیر پای اوست:مادر
بوی رطوبت:نا
بیچارگی:زبونی
پالان چهارپا:جل
پاک نژادی:نجابت
پایتخت آلمان:برلین
پایتخت کانادا:آتاوا
پیاله:جام
پیشوای دین زرتشتی:هیربد
پیوسته:یکبند
تازه:نو
تمیز:پاک
تن پوش:پیراهن
جاهل:نادان
جای سردسیر:ییلاق
جشن و مهمانی:سور
جعبه بزرگ حمل کالا:کانتینر
حرص:آز
حقیقت هر چیز:ذات
خداوند:رب
خرده سنگ های ریز:شن
خوشی ها:لذات
دانه خوشبو:هل
دهان خودمانی:دهن
دو یار همقد:اا
رایزنی: مشاوره
رموز:اسرار
ساختمان و سازنده اش:بنا
سرخ رگ:شریان
سرمشق:نمونه
سنگینی:وزن
شب های عرب:لیالی
شخص:کس
شراب:می
شهر:بلد
شهری در فرانسه:رن
شور و غوغا:ولوله
شیشه و قرابه:کپ
صاحب:ذو
صدمه:اک
شریح:پوست کنده
صفت کودک بازیگوش:وروجک
طولانی ترین عصب بدن:سیاتیک
ظاهر ساختمان:نما
ظرف حمل استکان:سینی
عدد منفی:نه
عهد:زمانه
فرشته و ملک:ایزد
فلانی:یارو
فلز نرم و نقره ای رنگ:قلع
قطار:ترن
قطع کردن:بریدن
گربه عرب:هر
لاغر و نحیف: نزار
لباس:جامه
مادر:والده
ماده ای به ظاهر جامد:ژل
ماه سرد:دی
مرافعه ها:دعاوی
مسئول تمور شهری:شهردار
من:اینجانب
ناشایست:ناروا
نفس ملامت کننده:لوامه
نویسنده "بریدا": پائولو کویلیو
هنگام:اوان
هیچ نخوردن:لب نزدن
واگذار کردن:سپردن
وسیع:پهناور
ویتامین انعقاد خون:کا
کشور آفریقایی:مالی
کلمه افسوس:آه
یار عروس:داماد