آغشته به قیر:قیر اندود
آمد و شد داشتن:مراوده
آن طرفش پیداست:شفاف
اثر احمد اکبرپور:شب بخیر فرمانده
اثر ایوان تورگنیف:آبله سرنوشت
اثر شاتوبریان:رنه
از استان ها:بوشهر
از اشکال هندسی:دایره
از اعیاد اسلامی:قربان
آب سمی:زهرآب
آموختن:تعلم
اثر محمد رحیم اخوت:نمی شود
از حروف الفبا:میم
از سوره ها:زمر
اسب چاپار:یام
اعتقاد قلبی:ایمان
امر از آمدن:بیا
اندیشه ها:تدابیر
آب ترکی:سو
اثر اسماعیل فصیح:طشت خون
اثر شهریار مندنی پور:مومیا و عسل
اثر منصور یاقوتی:تنهاتر از ماه
از چاشنی ها:سس
اشاره به دور:ان
افراد نامی:مشاهیر
ایلچیان:سفرا
بالای فرنگی:آپ
آتشدان حمام:تون
آشیانه مرغ:عش
اثر جواد مجانی:مومیایی
اثر داستایفسکی:جن زدگان
اثر سیامک گلشیری:خفاش شب
از اجزای دستگاه گوارش:مری
از اوراق بهادار:چک
از حروف یونانی:بتا
اط سوره ها:ذاریات
آنکه تولید می کند:زایا
اثر پرویز قاضی سعید:دیگر بهار نیامد
اثر ساموئل بکت:دست آخر
اثر صادق هدایت:ولنگاری
از استان ها:فم
از جنس ابریشم:ابریشمین
اسب نر:نریان
اسب کوتوله:تاتو
چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی
به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی
ز تو دارم این غمِ خوش، به جهان از این چه خوشتر
تو چه دادی ام که گویم که از آن به ام ندادی؟
"هوشنگ ابتهاج"
------------------------------------
متن کامل شعر در ادامه مطلب :
تا خیال دلکشت گل ریخت در آغوش چشم
صد بهارم نقش زد بر پرده یِ گل پوش چشم
مردم بیگانه را یارای دیدار تو نیست
خفته ای چون روشنایی گرچه در آغوش چشم
وقت آن آمد که ساغر پُر کنیم از خون دل
کز می لعلت تهی شد جام حسرت نوش چشم
چشم و دل، نادیده، بر آن جسم پنهان عاشق اند
آفرین بر بینش دل، آفرین بر هوش چشم
آتش رخساره روشن کن شبی، ای برق عشق
تا چراغی بر کُنم در خانه یِ خاموش چشم
مژده یِ دیدار می آرند؟ یا پیغام دوست
اشک شوق امشب چه می گوید نهان در گوش چشم
می رسد هر صبح بانگ دلنوازت، ناز گوش
می کشم هر شب شراب چشم مستت، نوش چشم
در غبار راه او، ای سایه بینا شو، که من
منت صد توتیا دارم ازو بر دوش چشم
#هوشنگ_ابتهاج