قسمتی از گوش:نرمه
فیلمی با بازی سحر قریشی:دربست آزادی
از موسسات اقتصادی:بانک
تیم فوتبال انگلیسی:وستهام
فن به کارگیری قوای نظامی:تاکتیک
آشکارساز محل هواپیما:رادار
قدرت:زور
پیشه و شغله:کار
گوش فرا دادن:نیوشیدن
گاوباز:ماتادور
باتجربه:کهنه کار
وسیله برش:کاتر
فوتبالیست مکزیکی:رافائل گارسیا
به وحشت انداختن:ارعاب
غذای ساده:آش
خوان و سفره:مائده
لوله گوارشی:مری
شغل سفیر:سفارت
راز:سر
صد متر مربه:آر
کفشدوز:کفاش
شهر گیلان:املش
فیلمی با بازی الناز شاکردوست:کیش و مات
ظرف آبخوری:لیوان
باوفای حیوانات:سگ
شراب:می
نوازنده:رامشی
از آرنج تا مچ:ساعد
پوستین:وت
اثر امین فقیری:کوفیان
سست و وارفته:شل و ول
با ادب شدن:تادب
عدد:شماره
راه کوتاه:ره
اشاره به دور:آن
جان سالم به در بردن:قسر در رفتن
موقت:گذرا
مزه دهان جمع کن:گس
اصول دین بودایی:بودیسم
دانه:بذر
خوابیده:نائم
از اقوام:لر
شهر سمنان:میامی
وردنه:نورد
قورباغه:وک
مادر عرب:ام
بهرام:مریخ
دزد:سارق
برخاستن نصفه نیمه:نیم خیز
کشور اروپایی:ایرلند
حامی:هوادار
خرناسه:خرخر
پادشاهی:کیی
گفتار:قیل
ولخرج:مسرف
همسر مرد:زن
نهر:رود
مرگ:موت
رود آرام شولوخوف:دن
اثر برتراند راسل:جنایت های جنگ ویتنام
شهر مازندران:تنکابن
دهقان:کشاورز
رستگار:فائز
حرف همراهی:با
گمان بردن:ظن
چیزها:اشیا
حاجت:نیاز
ضمیر درونی:تو
ترک معاشرت کردن با کسی:قهر کردن
دلپذیر:مطبوع
نوع:طور
نیم صدای جوشیدن آب:قل
قطعه بالای سیلندرها:سرسیلندر
دستیار:وردست
کشور اروپایی:قبرس
همچون مادر:مادرانه
لحن و آهنگ:ملودی
شهر البرز:فردیس
از نت ها:فا
دهان:کام
شهد:عسل
سرپرست خانواده:نان آور
بدن:تن
بانگ کبوتر:هدیل
اتوبان:آزادراه
استفراق:قی
صدای پاره شدن:جر
درخشان:منور
رستنی:گیاه
شهر گیلان:رودبار
دوست و همدم:یار
روش:متد
حرف ندا:ای
استاد زورخانه:میاندار
حادثه:رویداد
شاعر سده ششم:سنایی
شهر کرمان:رابر
هراس:هول
علامت جمع:ها
حقیقی:راستین
فیلمی با بازی لیلی رشیدی:در به درها
گریه با سوز و گداز:زار
طلا:زر
با آن شناخته می شویم:نام
سره:ناب
چابک:جلد
به مزد گرفتن:اجاره
شبیه:مانا
تسلیم شده:مسلم
فریب:کید
قطب منفی:کاتد
قوم کم حرف:لر
مطالعه بیماری بیماران بستری:بالینی
اثر منصور یاقوتی:مردان فردا
تند و شدید:حاد
آزاده:حر
تلخ عرب:مر
قمر:ماه
اثر اسماعیل فصیح:گردابی چنین حایل
فیلمی از امان منطقی:سرباز اسلام
پایتخت کشور ساعت:برن
ناگزیر:وادار
کنج:زاویه
مقوله ادبی و هنری:ژانر
عدد خیطی:سه
معبر رودخانه:پل
شاید و گاه گاه:احیانا
تسمه ایمنی خودرو:کمربند
مروارید یکتا:دردانه
سرپرست خانواده:نان آور
شهر رازی:ری
برابر شدن با هم:تساوی
آزاده:حر
در شب جلوه می کند:شب نما
سرازیری:شیب
برآمدگی در سطح چیزی:زائده
عضو متکگلم:زبان
دست مالیدن:مس
مراد:نیت
ماده چسباندن:چسب
پستی:دنائت
بازیکن اسپانیایی یوونتوس:یورنته
انسان:بنی آدم
خطاب بی ادبانه:هی
کشور آفریقایی:زامبیا
شبیه:همانند
گمراه و منحرف:بیراه
چهره و قیافه:سیما
مجسمه:تندیس
بیماری:دا
زمینه:تم
اثر غلامحسین ساعدی:غریبه در شهر
مترسک:هراسه
همه را شامل میشود:هر
صداها:اصوات
کلمه تصدیق:آری
پذیرش:قبولی
گوشت فروش:قصاب
سایه:نش
مرحله و گام:فاز
امر از پیداکردن:یاب
کربن خالص:الماس
مخزن الکتریسیته:باتری
رها:ول
حادثه:رویداد
آزمایشگاه:لابراتوار
خوراکی از خمیر و گوشت و لپه:سنبوسه
مودب:با ادب
گواه ها:شواهد
پوشش دهنده:ساتر
شکم و بطن:لت
بالاپوش:ردا
فصیح و بلیغ:غرا
دلیر:گو
بیهوشی:عش
درهم شدگی نخ و ریسمان:گره
ثرئتمند و غنی:پرمایه
تخمین زدن:برآورد
زائوترسان:ال
شاعر مثنوی معنوی:مولوی
رده:ردیف
مال برخی از مو نازک تر است:گردن
گروه ورزشی:تیم
جدید:ینگی
نقطه ضعف:چم
ملت ها:ملل
نت میانی:لا
سمت راست:یمین
طبل بزرگ:دهل
از تقسیمات ارتشی:یگان
نو و جدید:ینگی
بیسکویت سبک و ترد:ویفر
اندوه:ملال
مرض عفونی واگیردار:سرخک
مزه دهان جمع کن:گس
تصدیق خودمانی:آهان
برقرار:دایر
چند شریک:شرکا
گرسنه خودمانی:گشنه
سنگ سیاه قابل تورق:میکا
پر ازدحام:شلوغ
فرمانده:امیر
اتمام حجت:اولتیماتوم
برنجی که هنوز پوستش کنده نشده:شالی
آب دیده:اشک
زبان عرب:لسان
سرهنگ:کلنل
مردم قوی هیکل:لنبر
اتاق درس:کلاس
گوشت بریان:کباب
مجموع پله ها:پلکان
رها:ول
بردبار:صابر
تکان خوردن از شدت سرما:لرزش
کوچکتر:اصغر
فصاد:رگزن
نشانه بیماری:تب
ورید:سیاهرگ
کاناپه:مبل
رمق آخر:نا
جوان:برنا
فنا:هلاک
خواننده و نوازنده:رامشگر
بریدگی:برش
سخن بیهوده:یاوه
برای اینکه:زیرا
از آلات موسیقی:بربط
پسران:ابنا
توضیخ دادن:شرح
امتنان:تشکر
نابینا:کور
حیاط و صحن:محوطه
عریانی:برهنگی
ورزش رزمی چینی:ووشو
راه کوتاه شده:ره
ماه شاعرانه:مه
لفظ ابتدا یا انتهای کلمات:وند
زردک:هویج
ثبت کردن:درج
تمساح:کروکودیل
حکومت کردن:فرمان راندن
من و شما:ما
خواهان:طالب
فقیر:ندار
شان و شوکت:فره
جای توقف کشتی:لنگرگاه
آفریننده:دادار
ساز دو مضرابی:سنتور
مادر:والده
عدد اول:یک
حرف همراهی:با
از سنگ های گرانبها:یاقوت
جانشین او:وی
همیشه:مدام
اطمینان:یقین
شاهانه:ملوکانه
قدیمی ترین بخش اوستا:گات
انتخاب شده:گزیده
میوه مغزدار مغذی:گردو
تعجب خانمانه:وا
دهر:روزگار
آرایش:میکاپ
از ماه های سریانی:ایار
گریان:نالان
روستا:ده
رطوبت:نم
اثر هوشنگ گلشیری:شازده احتجاب
اندام ساختگی:پروتز
واحدی در طول:پا
محو کننده:فرسای
دردمندی:تالم
قسمت اصلی قطار:لکوموتیو
پهلوان:یل
شخص:کس
تازه:نوین
بسیار ستایش کننده:مداح
میل کردن:روآوردن
شک:تردید
از سازهای زهی:گیتار
دریاچه ترکیه:وان
عضو رونده:پا
اثر هرمان هسه:سیدارتا
چست و چابک:فرز
سروته:وارون
درآمدن:ورود
محکم کردن:شد
ماده موجود در سب زمینی:نشاسته
مجرای آب بام:ناودان
طول:درازا
پارچه ابریشمین:حریر
جانشین او:وی
وحشی:دد
فرمان برداری:قنوت
یونجه:قت
وقت و نوبت:پسا
عدد یک رقمی:پنج
بی پرده:رک
بدنام:رسوا
مکتب ها:مکاتب
اثر عبدالحسین صنعتی زاده:رستم در قرن بیست و دوم
به تمسخر گرفتن:دست انداختن
کشور آفریقایی:تانزانیا
بی حرکت:راکد
عود:ند
مخالف:ضد
آرزوها:آمال
جراحت وارد کردن:زخم زدن
دام:تله
شهر سوئیس:ژنو
محکم شدن:تاکد
ریسمان اسارت:کمند
مقدار تجویزی دارو:دز
مساوات:برابری
ظرف قند:قنددان
آواز بلند:فریاد
گلو:نای
درون دهان:کب
لبالب:مملو
معطر:بویا
فاصله زمانی:بازه
آمد و شد کردن:تردد
به دنیا آمدن:تولد
آغاز:بدائت
شهر مازندران:بهشهر
ناگواری:وخامت
فرزند زاده:نوه
دیدن و نگاه کردن:نگریستن
خاشه:خش
برای:واسه
شاهد:گواه
آرایش سینمایی:گریم
دستور زبان:گرامر
شهر تهران:ورامین
گردشگر:توریست
دکان شستشوی لباس:اتو شویی
حرف تردید:یا
پایداری:استقامت
از خنده می رود:ریسه
از اعیاد اسلامی:قربان
حمله با بمب:بمباران
امری که طبق قانون انجام گیرد:قانونی
از استان ها:قم
سره و بی غش:وش
ورم کردن:تورم
مثبت اندیش:خوش بین
به دویدن وا داشتن:دواندن
تازه:نوین
شراب:می
عنوان شاهزادگان قاجار:نواب
فقیر:ندار
ورزش آبی:شنا
گهواره:ننو
طرف:ور
زنده:حی
کجی:انحنا
گرد سفید اعتیادآور:هروئین
آنچه تاب و توان بزداید:طاقت فرسا
اثر گراهام گرین:عامل انسانی
دریاچه ای در سوئد:ملار
یافتن جواب معما:حل
مایع حیات:اب
لگام:عنان
از پرندگان شکاری:سنقر
متذکر:یادآور
بی کفایت:نالایق
شماره ویژه یک نشریه:ویژه نامه
عرب می گوید بگو:قل
کالا:متاع
یگانه:فرید
بدی:شر
دستور:امر
خشکی:یبس
محفظه پیستون در موتور:سیلندر
اسب بارکش:یابو
زخم بندی:بانداژ
دارای زن و فرزند:عیالوار
ابزار ترسیم زاویه:نقاله
دشت و صحرا:دمن
روح:روان
تنظیم برحسب صفات مشترک:رده بندی
تظاهر به نیکی:ریا
مرد:رجل
از استان ها:قم
نادیده گرفتن خطای ورزشی:آوانتاژ
بدگویی:هجا
خودستایی:لاف
بلندی:اوج
اثر عباس معروفی:سال بلوا
کمک کردن:یاری دادن
مشک:خی
کدو:اج
خزان:خریف
ساز و برگ اسب:یراق
بلندی قامت:قد
عمومی:کلی
دره:شعب
خطا:اشتباه
دعوتشده:مدعو
کارزار:نبرد
امر از راندن:ران
پوست دباغی شده:جیر
ابتدا:اول
از مراکز استان ها:رشت
واگن ها را می کشد:لکوموتیو
بختک:فدرنجک
برگه فروش:فاکتور
بخشی از اوستا:یشت
دل:قلب
خانه چوبین:تارم
پسوند پیدا کننده:یاب
سروری و فرماندهی:ریاست
پیشوند زمین:ژیو
شهر بی قانون:هرت
اسب ترکی:ات
نشانه مفعولی:را
رسیدگی و تحقیق:بررسی
اسب کوتوله:تاتو