-
راهنمای حل جدولانه 2 شماره 603
شنبه 7 اردیبهشت 1398 16:41
آتش و قفل و ترازو دارند:زبانه آداب و رسوم خاص مراسم رسمی:تشریفات آسمانی:سماوی آسیاب آشپزخانه:هاون اویخته شده:معلق اثر آگاتا کریستی:نمسیس اثر آلفونس دوده:همسران هنرمند اثر پا:رد اثر جرج اورول:هوای تازه اذکار و اوراد:تسبیحات از آبزیان:ماهی از ادات تشبیه:سا از حواس پنجگانه:شنوایی از مراکز استان ها:بیرجند استخوان بالای...
-
راهنمای حل جدولانه 2 شماره 602
شنبه 7 اردیبهشت 1398 16:39
آب بدبو:گنداب آب ترکی:سو آبگیر:ژی آشغال:زباله آشکار شدن:ظهور ابزار:وسیله اتاق درس:کلاس اثر امیل زولا:نانا اثر عبدالحسین زرین کوب:بحر در کوزه اثر فرزانه کرم پور:ضیافت شبانه از جنس نمد:نمدین از مدرسین دانشگاه:آموزشیار اسب ماده:مادیان اسباب آرایش:زیور اصل سرمایه:راس المال امر تو را اطاعت می کنم:لبیک اندیشه ها:تدابیر...
-
راهنمای حل جدولانه 2 شماره 601
شنبه 7 اردیبهشت 1398 16:37
آبی تیره:لاجوردی آراستن:تزیین آسان گرفتن:تسامح آغاز:مبدا آفرین:احسن اثر م . مودب پور:یاسمین اثر محمد حسن شهسواری:پاگرد از الک کردن باقی می ماند:نخاله از سوره ها:دخان اطلس:کرپ اوضاع و احوال جوی:هوا بدزبان:هتاک برخی آن را اجاره می دهند:بالاخانه بزه:گناه بعضی اوقات:گاه به گاه بقیه:سایر بی مو:تاس بیکاره:لش پراکندگی:نشر...
-
عماد خراسانی : اشکها آهسته ملغزند بر رخسار زردم
جمعه 6 اردیبهشت 1398 06:44
عماد خراسانی : اشکها آ هسته ملغزند بر رخسار زردم آرزو دارم روم جایی که دیگر بر نگردم شاه مرغان چمن بودم ولی چون بوم بیدل ناله ای گر داشتم در گوشه ی ویرانه کردم روز وشبها رهسپر گشتند و افزودند دائم شامها داغی به داغم روزها دردی به دردم عهد کردم این پریشانی دگر با کس نگویم گفت آخر با تو دردم اشک گرم و آ ه سردم میروی و...
-
عماد خراسانی : تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد
جمعه 6 اردیبهشت 1398 06:41
اشعار زیبا و ناب عماد خراسانی : تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد نیست دیگر بخرابات خرابی چون من باز خواهی که مرا سیل دمادم ببرد حال آن خسته چه باشد که طبیبش بزند زخم و بر زخم نمک پاشد و مرهم ببرد پاکبازی که تو خواهی نفسی بنوازیش نه عجب باشد اگر صرفه ز عالم ببرد آنکه بر دامن احسان تواش...
-
بیژن ترقی : تا بهاردلنشین آمده سوی چمن
پنجشنبه 5 اردیبهشت 1398 08:59
بیژن ترقی : تا بهاردلنشین آمده سوی چمن ای بهار آرزو برسرم سایه فکن چون نسیم نوبهار برآشیانم کنگذر تا کهگلباران شودکلبة ویران من }الف تا بهار زندگی آمد بیا آرامجان تا نسیم ازسویگل آمد بیا دامنکشان چون سپندم برسر آتش نشان بنشین دمی چون سِرشکم درکنار بنشین نشان سوزنهان .................... تکرار الف باز آ ببین...
-
بیژن ترقی : با گریه سر را به دامانت از غم نهادم
پنجشنبه 5 اردیبهشت 1398 08:57
بیژن ترقی : با گریه سر را به دامانت از غم نهادم که شاید بسوزد دل توبه حال دل من عجب ساده بود این این دل غافل من گفتم اگر با ناله ام آتش زنم بر جان تو گفتم اگر با گریه ام دریا کنم دامان تو یارم شوی نازم کشی سوزم نشانی اشک غم و خونِ دل از چشمم فشانی ای غافل از سوز درونم سر گشته دردشت جنونم رفتی و دامن زدی آتشم را از من...
-
بیژن ترقی (ترانه سرا) : اگرگویم من از چشمان او افسانه ای را
پنجشنبه 5 اردیبهشت 1398 08:53
بیژن ترقی (ترانه سرا) : اگرگویم من از چشمان او افسانه ای را حدیث چشم او ریزد به هم میخانه ای را در این فصل گل ای ساقی که غم بگریزد از دل چه سازم با غم عشقی که در دل کرده منزل رسانی گر به من پیمانه ای را رسانی گر به من پیمانه ای را سر عقل آوری دیوانه ای را درون سینه ام پرورده ام بیگانه ای را به طوفان داده ام کاشانه ای...
-
ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﻋﻤﺮﯼ ﺍﯼ ﺳﯿﻪ ﻣﻮ ﭼﻮﻥ ﻣﻮﯼ ﺗﻮ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﺍﻡ
چهارشنبه 4 اردیبهشت 1398 09:24
ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﻋﻤﺮﯼ ﺍﯼ ﺳﯿﻪ ﻣﻮ ﭼﻮﻥ ﻣﻮﯼ ﺗﻮ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﺍﻡ ﺩﺭﻭﻥ ﺳﯿﻨﻪ ﻗﺼﻪ ﺍﯾﻦ ﺁﺷﻔﺘﮕﯽ ﺑﻨﻬﻔﺘﻪ ﺍﻡ ﺯ ﺷﺮﻡ ﻋﺸﻖ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺭﻩ ﺑﺒﯿﻨﻤﺖ ﻧﺪﺍﻧﻢ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺗﻮ ﺑﮕﺬﺭﻡ ﻣﻦ ﻧﻪ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺩﻟﻢ ﺭﺿﺎ ﮐﻪ ﺑﮕﺬﺭﻡ ﺯ ﻋﺸﻘﺖ ﻧﻪ ﻃﺎﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺭﺥ ﺗﻮ ﺑﻨﮕﺮﻡ ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﻋﻤﺮﯼ ﺍﯼ ﺳﯿﻪ ﻣﻮ ﭼﻮﻥ ﻣﻮﯼ ﺗﻮ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﺍﻡ ﺩﺭﻭﻥ ﺳﯿﻨﻪ ﻗﺼﻪ ﺍﯾﻦ ﺁﺷﻔﺘﮕﯽ ﺑﻨﻬﻔﺘﻪ ﺍﻡ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻬﺮﺕ ﻭﻋﺪﻩ ﺩﺍﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺗﺮ ﺷﺪ...
-
بیژن ترقی : کجاست عشق که تا قید آبرو بزنیم
چهارشنبه 4 اردیبهشت 1398 09:22
بیژن ترقی : کجاست عشق که تا قید آبرو بزنیم به کوی میکده ها باز ، های و هو بزنیم کجاست پیرهن ِ چاک ِ عاشقی که چو گل ز خون دل ، می ِ گلگون سبو سبو بزنیم بریده نای ِ صراحی و در برابر خلق شراب ِ تلخ ِ جگر سوز تا گلو بزنیم به جستجوی سپیدی ِ صبحدم ، همه شب چراغ ِ اشک فروزیم و کو به کو بزنیم ز عشق دوست ، چنان سینه پر کنیم از...
-
عماد_خراسانی / هل گردم، دل دیوانه اگر بگذارد
سهشنبه 3 اردیبهشت 1398 01:28
هل گردم، دل دیوانه اگر بگذارد نخورم می، غم جانانه اگر بگذارد گوشه ای گیرم و فارغ ز شر و شور شوم حسرت گوشهی میخانه اگر بگذارد عهد کردم نشوم همدم پیمان شکنان هوس گردش پیمانه اگر بگذارد معتقد گردم و پابند و ز حیرت برهم حیرت این همه افسانه اگر بگذارد شمع می خواست نسوزد کسی از آتش او لیک پروانهی دیوانه اگر بگذارد دگر از...
-
عماد_خراسانی / حال که تنها شده ام میروی
سهشنبه 3 اردیبهشت 1398 01:22
عماد خراسانی : حال که تنها شده ام میروی واله و رسوا شده ام میروی حال که غیر از تو ندارم کسی اینهمه تنها شده ام میروی حال که چون پیکر سوزان شمع شعله سراپا شده ام میروی حال که در بزم خراباتیان همدم صهبا شدهام میروی حال که در وادی عشق و جنون لالهی صحرا شده ام میروی حال که نادیده خریدار آن گوهر یکتا شدهام...
-
عمادالدین حسن برقعی (عماد خراسانی) / باز کن ساقی مجلس سر مینای دگر
سهشنبه 3 اردیبهشت 1398 01:15
گرچه مستیم و خرابیم چو شبهای دگر باز کن ساقی مجلس سر مینای دگر امشبی را که در آنیم غنیمت شمریم شاید ای جان نرسیدیم به شب های دگر مست مستم مشکن قدر خود ای پنجه ی غم من به میخانه ام امشب تو برو جای دگر چه به میخانه چه محراب حرامم باشد گر به عشق توام هست تمنای دگر نشنیده است گلی بوی تو ای غنچه ناز بوده ام ور نه بسی همدم...
-
دکتر رضا براهنی / به من بگو، بگو
دوشنبه 2 اردیبهشت 1398 00:49
به من بگو، بگو، چگونه بشنوم صدای ریزش هزار برگ را ز شاخه ها؟ به من بگو، بگو، چگونه بشنوم صدای بارش ستاره را ز ابرها؟ من از درخت زاده ام تو ای که گفتنت وزیدن نسیم هاست بر درختها به من بگو، بگو، درخت را که زاده است؟ مرا ستاره زاده است تو ای که گفتنت چو جویبارهاست، جویبارهای سرد به من بگو، بگو، ستاره را که زاده است؟...
-
استاد رضا براهنی
دوشنبه 2 اردیبهشت 1398 00:34
من نمی دانم پشت شیشه ها، زیر برگان درختان این چه آوازی است می رانند عاشق های قایقران به سوی من؟ این چه آوازی است می خوانند به سوی من؟ و نمی دانم کنارم زیر ابر آتشین نور کیست می خندد چو مستان در سکوت شب به سوی من؟ کیست می گرید چو مجنون در پناه عشق سوی من؟ و نمی دانم ز روی دیده ام گه رام و نا آرام کیست می رقصد به سوی...
-
رضا براهنی / گل بر گسترهٔ ماه
دوشنبه 2 اردیبهشت 1398 00:27
پرنده پر زد و با پرزدن تمامت خود را پراند در پرواز شعاع قامت سرخ مثلثش در نور تناسخ همه اشکال هندسى در اوج تناسخ همه اشکال آسمانى بود گرفتمش که نیفتد، به جاى افتادن، پرید پرنده پر زد و با پرزدن تمامت خود را پراند در پرواز گرفتمش که نیفتد، که بالهایش را گرفتمش که نیفتد به جاى افتادن، پرید و پرزد و پرواز کرد گرفتمش که...
-
چرا به قافیه ی چشم تو نمی آیم؟ / روشنک آرامش
یکشنبه 1 اردیبهشت 1398 06:32
چرا به قافیه ی چشم تو نمی آیم؟ ردیف می شود هر چند قلب تنهایم برای خستگی شانه های پردردت چقدر خط زده ام روزهای فردایم من از اجاق زمستان هنوز پر برفم نخواستی که بدانی دلیل سرمایم نخواستی که بگویی چقدر دل تنگی نشد که با تو بگویم غم و تمنایم به ساحل دل تو صد هزار مروارید نخواستی که بدانی منم که دریایم نرفتی از دلم و باز...
-
حبیب ساهر / شب از نفس سرد
یکشنبه 1 اردیبهشت 1398 00:13
شب از نفس سرد شب از نفس سرد چو افسونگر مرموز صد نغمه و صد زمزمه در بیشه بر انگیخت مهتاب عیان گشت چون افرشته ئی از دور نورِ تر و کمرنگ سرِ آبِ روان ریخت مرغان همه آسیمه سر از تابش مهتاب یک یک ز نهانخانه ی نیزار پریدند نشنفته شب ، آهنگ روانپرور نیزار در آب روان پرده ی مهتاب دریدند بس ماه برآمد ز پسِ پرده اسرار بس شب...
-
حبیب ساهر ترکی
شنبه 31 فروردین 1398 09:07
مجسمه حبیب ساهر در ورودی شهر ترک حبیب ساهر ( اؤلکَر ) ، در اول اردیبهشت ماه ۱۲۸۲ شمسی در روستای ترک میانه دنیا آمد. خانواده ی او اصالتاً اهل روستای تَرک میانه بودند بعدها به تبریز مهاجرت در محله دوه چی ساکن شدند. پدرساهر « میر قوام » در روزهای پیروزی انقلاب مشروطیت و در آشوب های داخلی شهر تبریز در سنگر سرخاب کشته شد و...
-
حبیب ساهر / سایه من
شنبه 31 فروردین 1398 05:53
سایه من در تنگ شام تیره چو بر آب های صاف هر شاخسار سایه زند مبهم و سیاه مرغان دربه در به سوی بیشه ها شوند آنگه که کاروان گذرد از کنار راه آندم که از نگاه فسونگار تیرگی پنهان شوند جمله ددان در مغاک تنگ یک سایه یک خیال زند سر ز گوشه ئی چون غول در کناره ی یم می کند درنگ بر سنگ می نشیند و بالا نظر کند تا اختران شب همه...
-
حبیب ساهر / ای ماه شب فروزِ من
شنبه 31 فروردین 1398 05:44
ای ماه شب فروزِ من گاهی که شب به خلوت غمگین و تیره رنگ با چشم خوابناک و پر از درد تا سحر مبهوت، بر کنار افق خیره بنگرم تا ماه سرزند مگر از کوهسار سر سرمست آن خیال غمین آرزوی دور ناگه ستاره ئی ز افق از ستیغ کوه چون ماه شب فروز دمد در سکوت شب لرزان و تابناک و درخشان و باشکوه لیکن تو در حجاب نهان می شوی به عمد ای ماه شب...
-
نمونه ای از شعر حبیب ساهر « به دختر قالی فروش »
شنبه 31 فروردین 1398 05:40
نمونه ای از شعر حبیب ساهر « به دختر قالی فروش » ترجمه از ترکی : حسین منزوی و عمران صلاحی رنگت پریده دخترکم گرفته صدایت در سایه ها نشسته است چشم درشت زیبایت به آفتاب درآ که کارگاه تاریک است وز دور دست ها نمی شنوم آوایت اکنون، رمیده دخترکم ، قالیچه های بافتۀ تو تالارهای آینه را آذین بست و رنج هایت و دست های کوچک پژمرده...
-
روشنک آرامش / دلم شبیه تلگراف خانه ای دور افتاده
جمعه 30 فروردین 1398 07:32
دلم شبیه تلگراف خانه ای دور افتاده مدام در انتظار ضربه های پیام تو سیم های رابطه را چک می کند مبادا جایی قطع شود مبادا کلمه ای از قلم بیفتد چشم هایم را در تاریکی جا گذاشته ام نزدیک تَر بیا می خواهم چشم هایت را با بریل بخوانم با صدایت پیمان دوستت دارم ببندم با دست هایم آغوشت را دوره کنم و سر در گریبانت آن قدر عطرت را...
-
می کشتمت! وساطت ایمان اگر نبود
جمعه 30 فروردین 1398 07:29
می کشتمت! وساطت ایمان اگر نبود پروای نان و پاس نمکدان اگر نبود بی شانه ی تو سر به کجا می گذاشتم ای نارفیق کوه و بیابان اگر نبود پیراهنم به دادِ منِ تنگدل رسید، خود سینه می شکافت، گریبان اگر نبود! در رفته بود این جگر از کوره، بی گمان همراهِ صبر، همتِ دندان اگر نبود! از این جهان سفله به یک خیزش بلند، رد می شدیم، تنگی...
-
حسین جنتی : دوستانت را شمردم، دشمنانت بیشتر!
جمعه 30 فروردین 1398 07:27
حسین جنتی : دوستانت را شمردم، دشمنانت بیشتر! شاعر از فکرت حذر کن، از زبانت بیشتر! لقمه ی معنی چنان بردار تا وقت سخن، از حدود عقل نگشاید ، دهانت بیشتر! گر نفهمی معنی زنهار یاران ، دور نیست، پوستت می فهمد این را، استخوانت بیشتر! سنگ می اندازی و " بازی نه این است" ای رفیق چون که بار شیشه داری در دکانت بیشتر! من...
-
حسین جنتی : خوشا که "عشق " و "وطن" داستانِ ما باشد
جمعه 30 فروردین 1398 07:25
خوشا که "عشق " و "وطن" داستانِ ما باشد که حرفِ مردمِ ما بر زبان ما باشد به تاخت می روی و پشت سر نمی بینم، درین مسیر کسی هم عنانِ ما باشد خدا، خدای من و توست، دل قوی می دار اگرچه دورِ زمان بر زیانِ ما باشد غمین مباش که فردا – یقین – فرشته ی شعر قسم اگر بخورد ، هم به جان ما باشد طلای غزنه نوشتی به...
-
حسین جنتی : چتر ها در شرشر دلگیر باران می رود بالا
جمعه 30 فروردین 1398 07:08
حسین جنتی : چتر ها در شرشر دلگیر باران می رود بالا فکر من آرام از طول خیابان می رود بالا من تماشا می کنم غمگین و با حسرت خیابان را یک نفر در جان من مست و غزل خوان می رود بالا گشته ام میدان به میدان شهر را هر گوشه دردی هست ارتفاع دردها از پیچ شمیران می رود بالا خواجه در رویای خود از پای بست خانه می گوید ناگهان صدها ترک...
-
راهنمای حل جدولانه 2 شماره 600
پنجشنبه 29 فروردین 1398 23:37
آرزوها:آمال آشیانه حیوانات:کنام آلونک:کومه اکنده:پر اثر آگاتا کریستی:دختر سوم اثر سامویل بکت:مالوی اثر هوشنگ گلشیری:نیمه تاریک ماه اروپایی:فرنگی از اجزای اتم:نوترون از غلات:گندم از مواد مخدر:گراس از مواد مورد نیاز بدن:ویتامین از نام های خداوند:کردگار از نیروهای ارتشی:هوایی از وسایل باغبانی:بیل افسانه و داستان...
-
راهنمای حل جدولانه 2 شماره 599
پنجشنبه 29 فروردین 1398 23:35
آتشدان حمام:تون آشکار:عیان آشکارساز محل هواپیما:رادار آغاز:اول اتاق درس:کلاس ادراک:حس از اجزای آجیل:بادام از درندگان:ببر از رودهای مرزی:هریرود اسباب خانه:اثاثیه اصلاح کردن با زور و قهر الفبای موسیقی:نت الهه مصر باستان:را اندازه:فیت ایتالیای قدیم:روم این دم:الان باب:در باب روز:مد باردار:حامله برآمدگی مچ پا:قوزک بعد:سپس...
-
راهنمای حل جدولانه 2 شماره 598
پنجشنبه 29 فروردین 1398 23:34
آتش قرانی:نار آزاده کربلا:حر آفت گندم:سن آقای اسپانیایی:دن آگاهی از امری:آشنایی اهن ساختمانی:تیراهن اثر پا:رد اثر خواجه عبدالله انصاری:رسایل اثر روسو:قرارداد اجتماعی اثر ساموئل بکت:چی کجا اخراج از کشور میزبان:دیپورت از استان ها:مرکزی از سوره ها:جن از مهم ترین قطعات الکترونیکی:ترانزیستور از یک پدر:تنی ایرانی قدیم:پارسی...