آسیب:اک
آشوب:هرج
آشوب و غوغا:شورش
آقای اسپانیایی:دن
آینه:مرات
ابزار تراشیدن چوب:رنده
اثر آگاتا کریستی:مرگ بر روی نیل
اثر توماس مان:تونیو کروگر
از تقسیمات ارتش:یگان
از خواهران برونته:آن
از دانه های طبی:خاکشیر
از سازهای ضربی:دف
از فرشتگان مغرب:جبرییل
از فصل ها:بهار
الفبای موسیقی:نت
امیر قبیله بزرگ:بگ
باغ و گلزار:بست
باقی جان:نا
باقی مانده ها:بقایا
بخار دهان:ها
برادر پدر:عم
برهنه و عریان:رت
بی غم و غافل:بی خیال
پادزهر:تریاق
پدر خاک:بوتراب
پرنده زیبا:قو
پوست کن:سلاخ
پول مشترک اروپا:یورو
پیاله:کاسه
تاخت اسب:تگ
تسخیر کردن:فتح
تصدیق آلمانی:یا
توبه کننده:تواب
جبره و مستمری:راتب
چای فرنگی:تی
چه کسی:کی
خروس کوهی:قرقاول
خشکی:بر
خود این:همین
داد و ستد جنسی:پایاپای
در آغاز:بدوا
دست عرب:ید
دشمن سرسخت:لد
دماپا:ترموستات
ذکر و دعا:ورد
راست و معتدل:مستقیم
راندن مزاحم:دک
رطوبت:نم
روز قیامت:یوم الدین
روغن و چربی:په
زرنگ و باهوش:ناقلا
زمان حال فعل بودن:است
ساز و برگ اسب:یراق
سال ترکی:ییل
سرحد:مرز
سرکوب کردن:قمع
سلطان جنگل:شیر
سنگ نوشته:کتیبه
شاعر و بازیگر فقید:حسین پناهی
شاهنشاهی:امپریال
شرکت مربوط به ماهی:شیلات
شهر آذربایجان غربی:تکاب
شهر تهران:ری
شهر فارس:لامرد
شهر کرمان:رابز
شهری در فرانسه:رن
عادل و دادگر:دادار
فالگیری:رمالی
فروتر:مادون
قائم مقام:جانشین
قابل رویت نیست:نامریی
گربه عرب:هر
گروه مرغان:ابابیل
گشوده:وا
ماه هفتم سریانی:نیسان
متحرک:جنبنده
مرغ می رود:جا
مشرق:خراسان
معطر:بویا
مقررات:قوانین
مکیدن:مز
میراث:ماترک
میوه هندی:انبه
نازک بین:دقیق
نهفته:پنهانی
نو و جدید:ینگی
نوعی از نظام اجتماعی:ارباب رعیتی
هلاک:تبار
واحدی برای اندازه گیری زمین:جریب
وسنی:هوو
کافر و بیدین:زندیق
کال:نارس
کتاب لغت:قاموس
کتاب مقدس هندوان:ودا
کشتی جنگی:ناو
کشمکش:کلنجار
کلمه افسوس:آه
کلمه تصدیق:آری
کنایه از تسلیم شدن:زانو زدن
کهن:دیرینه
یک چشم بر هم زدن:طرفه العین
آتش قرانی:نار
آخرین:نهایی
آسیب:اک
آینده:آتی
از اجزای خنک کننده موتور:رادیاتور
از حروف یونانی:امگا
از دستگاه های موسیقی:ماهور
از روی قصد و نیت:عمدا
از روی طبیعت و سرشت:فطرتا
از میوه های گرمسیری:آناناس
بزرگوارتر:امجد
به دفعات:مکرر
پایان:ختام
پراکندگی:نثار
پرنده:طایر
پوشاننده:ستار
پیچ و تاب:خم
تازه درآمدی پیدا کرده:نوکیسه
تپانچه:تس
تصدیق آلمانی:یا
جان سالم به در بردن:قسر در رفتن
جانشین پول:ژتون
جنگ:ستیز
چتر:سایبان
چندین نکته:نکات
چندین کافر:کفار
چهره:رو
حرف پیروزی:وی
حرف ندا:آهای
حرف ندا:یا
حق العمل کار:کمیسیونر
حقیقی:راستین
خجسته:همایون
خوش خوان:قرا
خوک نر:ساد
دانای علم و ادب:ادیب
درشت اندام:لندهور
دور داشته شده:خاسی
دور دهان:نس
راهرو:سرسرا
رده:صف
رستنی ها:نباتات
رسته:ردیف
ستاره:نجم
سرشت:خو
سم میکروب ها:زهرآبه
سمبل ممانعت:سد
شاهد:گواه
شخص بسیار چاق:خیکی
شرافت:عز
شریک:هم دست
شفیره:لارو
شلوار جین:لی
شهر خراسان جنوبی:خوسف
شهر روشنایی:نور
شهری در چین:تیانجین
شکم بند:گن
صدای ساعت:تیک تاک
ضد فراخ:تنگ
طلای سیاه:نفت
عدد اول:یک
عدد خیطی:سه
عدد فوتبالی:اا
علم پزشکی:طب
عید ویتنامی ها:تت
فهم متقابل:تفاهم
قلیل:کم
گردشگری:توریسم
گمان:شک
گوشه:کنج
گیاهی خاردار:یز
لباس:رخت
مادر عرب:ام
ماشین باری کوچک:وانت
مانندها:امثال
متکبر:گرانسر
مجرای خون:رگ
محله ای در تهران:ونک
مست کننده ها:مسکرات
مشهور:نامی
مظهر لاغری:نی
معروف:نامور
مفسر:شارح
مقابل کمیت:کیفیت
منظر بر بلندی:مشرف
می:شراب
نادان:کانا
ناشی:ناوارد
نامی برای پادشاه:تاج دار
نت میانی:لا
نسبت همسران دو برادر:جاری
نغمه های دل انگیز:الحان
نوعی بیماری التهابی:هپاتیت
نوعی بیماری پوستی:گر
نوعی شیرینی خامه ای:رولت
نوعی ماهی:کپور
نیرنگ:نارو
واحدی در سطح:آر
کاغذ روزنامه:وب
کافی:بسنده
کتف و شانه:خا
کشنده بی صدا:سم
کمک کردن:یاری دادن
کنار و جانب:طف
کوشا:ساعی
یمانی اش معروف است:برد
آبگیر و تالاب:استخر
آرزومند و منتظر:امیدوار
آزاده:حر
آواز بلند:فریاد
ابزاری برای نوشتن:مداد
اثر جمال زاده:یاد و یادبود
از سوره ها:ماعون
از ماه ها:آبان
اضطراب و تشویش:ناراحتی
امتداد یافته:ممتد
امرود:مل
ایرادات:عیوب
بالا آمدن آب دریا:مد
بانگ:اوا
بنیان:پی
بی پرده:صریح
بی مروت:نامرد
پایتخت فراری:رم
پایتخت سائوتومه و پرینسیپ:سایوتومه
پدربزرگ:نیا
پست:دنی
پیشگاه اتاق:ایوان
ترنم کردن:زمزمه
تلخ عرب:مر
جعبه بزرگ فلزی:صندوق
جهان دیگر:اخری
حالات مربوط به نفس:نفسانیات
حرص:آز
حرف درد:واخ
حرف نفی:نه
حیله:مکر
خالی:تهی
خباز:نانوا
خواهش نفش:شهوت
خودداری کردن:اجتناب
خوش باور:هالو
دارای استقلال داخلی:خود مختار
درخشان:فروزان
دردی شراب:لای
درنوردیدن:طی
دشت و صحرا:هامون
دولت ها:دول
دیندار:متدین
روح:روان
روزها:ایام
زهرآلود:سمی
سخن جویده جویده:من من
سخنان بیمارگونه:یان
سرشیر:خامه
شخص بسیار چاق:خیکی
شهر آذربایجان شرقی:کلیبر
شهر تهران:ری
شهر جشنواره:کن
شهری در ایالات متحده :سنت لوییس
صفرا:زرد آب
ضمیر درونی:تو
طلا:زر
عادی:نرمال
عدد منفی:نه
علم و هنر اداره کردن:مدیریت
غذاها:اطعمه
فریاد زدن:غریدن
فلز چهره:روی
فیلمی از مل گیبسون:شجاع دل
فیلمی از ویکتور فلمینگ:ژاندارک
فیلمی با بازی امین حیایی:خانوم
فیلمی با بازی پل نیومن:هاد
فیلمی با بازی جمشید مشایخی:حریف دل
فیلمی با بازی داریوش ارجمند:زمین آسمانی
فیلمی با بازی فاطمه گودرزی:همسر دلخواه من
گذراندن:امرار
گردی که به چشم می شکند:سرمه
گهواره:مهد
مالک:ذو
مبارک:سعد
مجموعه دنباله دار:سریال
محصولات شیری:لبنیات
مذکر:نر
مرطوب:تر
معلق روی آب:شناور
مقوله ادبی و هنری:ژانر
مینیموم:کمینه
میوه ترش و شیرین:لیمو
نژاد آلمانی:ژرمن
نشانه:آیت
نگهبان گله:چوپان
نوبت نمایش فیلم:سانس
نوعی بازی تخته ای:نرد
نوعی نوشیدنی تابستانی:یخ در بهشت
نوعی کباب:شامی
همان سفید است:سپید
ورم عفونی روی پوست:دمل
کارگردان"منهتن":وودی آلن
کشور آفریقایی:سیرالیون
کشور آفریقایی:موریس
کشور فلسفه:یونان
کوبیدن:دق
کودک پدر مرده:یتیم
آب بینی:فین
آری:بلی
آزمایش کردن لباس:پرو
آزمندی:شح
آقای اسپانیایی:لی
اثر آندره ژید:مائده های زمینی
اثر محمدعلی جمال زاده:اندکاش نایی با حافظ
از آتش زنه ها:فندک
اسبی که سفید باشد:هدنگ
استارت قدیمی:هندل
آسیب:اک
آلونک:کپر
ابزار احتیاطی:یدک
ابزار تراز کردن آجرها:شمشمه
اثر آلفونس دوده:ارنوین
اثر عباس معروفی:عطر یاس
اثر قلم بر کاغذ:خط
اثر هرمان هسه:بازی مهره شیشه ای
از ابزار جنگ قدیم:نیزه
از ابزار نقاشی:ماژیک
از الک کردن باقی می ماند:نخاله
از حشرات ترسناک:سوسک
از مواد آرایشی:روژ
اشاره به نزدیک:این
الله اکبر گفتن:تکبیر
انسان:بنی بشر
انواع میوه و سبزی:تره بار
برزن:کوی
بزرگ کردن بخشی از عکس:زوم
بلند:رسا
به سبب:برای
بهره و نصیب:قسمت
بهره مند:نایل
بوی خوش:عطر
بیابان پر از شن:شن زار
پایین:زیر
پرواز:طیران
پشتش پیداست:شفاف
پیدا کردن منشا امری:ریشه یابی
پیرو دین موسی:یهودی
ترجمه فیلم:دوبله
توده غله پاک شده:راژ
تکان و جنبش:سک
تیر پیکان دار:یب
چوب گردن گاو شخم زن:یوغ
حذف کردن از لیست:خط زدن
حرف نفی:نه
خداوند:اله
خدای درویش:هو
خرس چینی:پاندا
خزنده ماقبل تاریخ:دایناسور
خوشوری:بشاش
داخل چیز دیگر قرار دارد:تویی
دادن بدون عوض:وهب
دانش مطالعه موجودات زنده:زیست شناسی
در دل برخی آب می شود:قند
در رگ ها جاریست:خون
دراز کشیدن:تمدد
درخت اعدام:دار
درخت زبان گنجشک:ون
درختی با برگ های بیضوی:شاه بلوط
درخواست:تمنا
دشوارتر:اشق
رسیدها:قبوض
رنگ:لون
رنگ سبز تند:یشمی
رود ایتالیا:پو
رود ایران و افغانستان:هریرود
رویداد:واقعه
زیان:ضرر
زین و یراق اسب:ستام
ساده لوح:پپه
سازنده زره:زراد
سخنرانی:کنفرانس
شالوده:بنیان
شوخی:لور
شکنبه گوسفند:سیرابی
شیر:لبن
صحرا:بادیه
ظرف آبگوشت:دیزی
ظرف یخ:یخدان
عدد بین دو و چهار:سه
عضو پرواز:بال
فراگشت:آنابولیسم
فرومایه:لئیم
قبیله:عشیره
گرفتگی زبان:لکنت
گستردن:بسط
لبن:شیر
ماده ظاهرا جامد:ژل
مانند و بسیار شبیه:عینا
مثل و مانند:شبه
محل ورود:در
مساحت:متراژ
من و شما:ما
میخ چوبی:وتد
ناپیدایی:غیاب
نرم:لین
نشانه:آیت
نشانه مفعولی:را
نظری:تئوریک
نوعی ماده مخدر توهم زا:الاسدی
ورزش زورخانه ای انجام می دهد:باستانی کار
ورم خودمانی:پف
کاروان:قافله
کشور آسیایی:هند
کوچک:که
کوفتن:زدن
کینه:وژ
آسیاب اشپزخانه:هاون
آینه:مرات
ابزار درو:داس
اثر آگاتا کریستی:جسدی در کتابخانه
اثر امیر عشیری:عقاب الموت
اثر پوشکین:کولی ها
احصائیه:آمار
از این رو:لذا
از حد گذراندن:اسراف
از رودهای بین النهرین:فرات
اسب خال خالی:ابرش
امتداد:راستا
امور آشکار:بدیهیات
با:آش
بخش کننده:قاسم
بخیل:خسیس
برادر پدر:عمو
بستن و دوختن:رتق
به جز:الا
به خاطر اورنده:یادآور
به علت:برای
بیش از حد بیان:زاید اوصف
پایین:فرو
پر کردن:املا
پرداخت عکس:رتوش
پسوند خورنده:گسار
پسوند محو کننده:فرسای
پشت سر:ماورا
پنکه:فن
ترشی از آزمایشگاه:اسید
تصدیق روسی:دا
تندرست:سالم
تیم فوتبال اسپانیایی:ختافه
جامه:کسا
جان خود را فدا کردن:جان فشاندن
جد:نیا
جوجه تیغی:راورا
چاشنی گران قیمت:زعفران
حرف آخر:ی
دماغ:مخ
دورنگار:فاکس
رنگ به رنگ شدن:تلون
روانه ساختن:گسیل
روشنی:نور
ساز شاکی:نی
سازگان:ارکستر
سپاهی:لشکری
سرپرست:ولی
سرگشته:هاج
سرنیزه:سنان
سعادت و طالع:دولت
سوغات اصفهان:گز
سوگ:ماتم
سوگند به خدا:والله
سیاست تسلط بر کشورهای دیگر:امپریالیسم
سیلی صدادار:شپلق
شرح و توضیح:بیان
شرمگین:خجلان
شهر اصفهان:برخوار
شهر بوشهر:جم
شهر بوشهر:دیلم
شهر رازی:ری
ضایع:فاسد
ظرف آبکشی:دلو
عقلی و درونی:ذهنی
علم پزشکی:طب
فرمان مغولی:یاسا
فصیح:شیوا
قاضی و حاکم:داور
قرار و سکون:آرام
قطعه نازک و دراز فلزی:میله
قفسه ظروف:بوفه
گشاده روی:بشاش
ماه دهم قمری:شوال
متحرک:سیار
مدارک:اسناد
مرسوم است:متداول
مزه دهان جمع کن:گس
مقابل انالوگ:دیجیتال
مقوای نازک:کارت
موقت:گذرا
ناب:خالص
نابود:نیست
ناخوش:مریض
ناسازگاری کردن:تعارض
ناشنوایی:کری
نرم و روان:لین
نیمی از تدین:تد
هدف گیری برای تیراندازی:نشانه گیری
همسر یا دختر کنت:کنتس
واحد اندازه گیری حرارت:کالری
واحدی در سطح:آر
واسط در چارچوب:لولا
وحشی:دد
وسیله بالا رفتن از دیوار:نردبان
کج شدن:خمیدن
کوچکتر:که
کوچکترین:کهین
اثر انتوان دو سنت اگزوپری:هوانورد
اثر جواد مجابی:فردوس مشرقی
اثر عطار:اسرارنامه
اثر فرزانه کرم پور:کشتارگاه صنعتی
اسباب خانه:مان
اصل نیست:فرع
افترا:تهمت
با ناخن روی پوست کشیدن:خاراندن
بخار دهان:ها
بلندی:اوج
بلی:آری
بند دست یا پا:مچ
بندر زرخرید:قن
بی مروت و ناکس:نامرد
بی سواد:امی
بی هوشی:غش
پاینده و دائم:پایسته
پر و بسته:کیپ
پرچم:رایت
پیروان مذاهب دارای کتاب:اهل کتاب
پیروز:برنده
تاب و توان:نا
تعظیم کردن:کرنش
تقویم:سالنامه
تمام و همه:سراسر
توبه پذیرنده:تواب
ثروتمند هندی:مهاراجه
جانشین او:وی
جد:نیا
جمهوری ها:جماهیر
چارشاخ:شنه
چرک و ریم:سخ
چوب خوشبو:ند
چین و شکن:یرا
حاضر:آماده
حالتی پس از چرخیدن زیاد:سرگیجه
حداکثر:بیشینه
حرف تردید:یا
حسرت خوردن:اسف
خانه شعری:بیت
خشک و شکننده:ترد
خم و شکنیچ و تاب
خوبی:نکویی
دارای آب و هوای گرم:گرمسیر
در:باب
درخت آزاده:سرو
دفتر کوچک:دفترچه
دلیل:برهان
دود کردن:دخ
دوندگی:خت
راس:سر
رفتار به ناز:چم
رنگ:فام
روزنامه ها:جراید
روییدن گیاه:نبت
زمان پرداخت بدهی:سررسید
زنگ:جرس
سر کوه:شخ
شاخه نورسته:شنار
شاهانه:خسروانی
شدنی می شود:باداباد
شهر چهارمحال و بختیاری:کوهرنگ
ظایفه پیامبر اسلام:قریش
عادت و خوی:داب
فرماندهان:امرا
فک:آرواره
قبیح:زشت
قطعه قطعه هندوانه ای:قاچ قاچ
قوی:نیرومند
گمراهی:غی
لوس:ننر
لوطی:داش مشدی
مانند عامه مردم:عامیانه
ماهر:وارد
مجموعه:ست
محدوده حرکت خودرو در جاده:لاین
مخزن برق:باتری
مدت ده سال:دهه
مراسم سادبود:یادواره
مصروع:غشی
موجود ریز:ذره بینی
نزدیکی:تقارب
نشانه مفعولی:را
نگاه کردن:تماشا
نوازنده:رامشی
نوشتن:نگارش
نوعی انگور دانه درشت:ریش بابا
نوعی مصرف گیاه دارویی:جوشانده
واحدی در وزن:سیر
واسطه سر و تن:گردن
کادر عکس:قاب
کارگر کشتی:جاشو
کتف و شانه:خا